گور خواب ها گولمان نزنند
کد خبر: ۵۹۹۶۳
تاریخ انتشار: 2017 January 02    -    ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۴
برای یاد کردن از آنها نیازی ندارد که حتماً باید مناسبتی باشد، مثلاً سالروز آغاز جنگ یا فتح خرمشهر یا هر بهانه دیگری، تنها کافی است کمی از روزمرگی ها، دنیای اطراف و شیرینی ها و تلخی های زندگی دور شویم و آنها را جدی نگیریم، یاد آن روزها به سراغمان می آید.

اگر هم در آن دوران عاشقی نبودیم، عکس ها، فیلم ها، خاطرات و داستان های آن دوران می تواند ما را به آن زمان ببرد.

چندی است که همه خود را مشغول اتفاقی کرده اند که البته مهم است و درد آور، مهم از آن خاطر که در کشوری به اسم ایران، با این همه ثروت و منابع، با جمعیت اندک 80 میلیونی با وسعت بیش از یک میلیون و 600 هزار کیلومتر مربع وسعت، نباید به این شکل فقیری باشد، که هست.

حال در این میان کدام نهاد و سازمان و ارگانی در این زمینه کم کاری کرده یا اصلاً کاری نکرده بماند، هر چه هست چهره ایران اسلامی با آن عکس ها و فیلم ها که نه تنها در داخل بلکه خارجی ها هم آن را باز نشر می دهند به طور گسترده، تخریب می شود، شدید!

گور خواب ها جریحه دار کرد خاطر خیلی ها را، حق هم همین است و غیر از آن هم انتظار نیست.

عکس ها و فیلم های آنها دست به دست در شبکه های اجتماعی همینطور چرخید و هنوز هم می چرخد، اما این چند تا فقیر کارتن خواب یا گور خواب باید بشود بهانه ای برای تخریب جمهوری اسلامی که در داخل کشور هم هستند آدمهایی که عقده گشایی کردند و آن را چماقی ساختند و کوبیدند بر سر نظام اسلامی.

همه خدمات جمهوری اسلامی ایران هم نادیده گرفته شد، انگاری که در این 38 سال، نظام اسلامی هیچ کاری به غیر از ایجاد فقر و بدبختی نکرده است.

آیا گذاشتند که بشود؟ جنگ راه انداختند آن هم 8 سال، زمان کمی نیست زیاد هم هست. تحریم کردند آن هم به گفته خودشان و برخی عوامل داخلی شان کمر شکن. اما باز هم شکر خدا اوضاعی آنگونه که می خواستند نشد.

از جنگ گفتم، یاد آن دوران را به خاطر آوردم که جوانانش بدون چشمداشتی، گرسنه و تشنه، بی زیر انداز و رو انداز، در سنگرهای خود که حتی با برخورد خمپاره، گلوله توپ یا تانک به گور تبدیل می شد، می خوابیدند، آن هم نه از سر شکم سیری، از فرت خستگی و کوفتگی. چند دقیقه ای چشم بر هم می گذاشتند تا نیرو بگیرند برای جنگ و نبرد و حراست از وطن و هر آنچه در آن است. حال می خواهد آن آدم انقلابی باشد یا ضد انقلاب.

عکس های آن گور خواب ها که درد آور است، بلا تشبیه بچه ها و رزمندگانی را به یاد آوریم که سنگر کوچکی، مأن و مأوای شان بود که هم جان پناه بود و هم قطعه ای برای خواب و هم خواندن نماز. تازه همان جان پناه سنگری برای دفاع و حمله هم بود.

بی نام و نشان، بی توقع، بی ادعا، این همه که در رسانه ها و شبکه های مجازی برای گور خواب ها و کارتن خوابها فعالیت رسانه ای شد، اگر برای دلاوران این میهن شده بود اکنون مردم دنیا به جای این که ایران را با گورخواب و کارتن خواب بشناسند، با دفاع مقدسمان می شناختند.

واقعاً آنهایی که با سرعت، موضوعاتی همچون گور خواب ها را بزرگنمایی می کنند و با یک کلاغ چهل کلاغ کردن گزک دست رسانه های بیگانه که با ایران دشمنی هم دارند می دهند، خدا وکیلی تا حالا چقدر برای تبلیغ، یادآوری و قدردانی از دلاوری های جوانان این مرز و بوم در 8 سال دوران دفاع مقدس و حتی اکنون که مدافعان حرم، مرزهای جبهه نبرد را کیلومترها دورتر برده اند، سخن گفته اند و برای آن زحمت کشیده اند؟

کار به جایی می کشد که یک کارگردان و فیلم ساز اسکار بگیر هم وارد می شود و به رئیس جمهور نامه می نویسد و از دردهای خود به خاطر آن گور خواب ها می گوید. قابل تقدیر است و تشکر، به خاطر آن نامه و همدردی شما سپاسگزاریم. اما آقای فرهادی این نشود که موضوع گورخواب ها بشود دستمایه سناریو و فیلمنامه شما تا سر از آن سوی آب در بیاورد و در جشنواره ای تندیس بهترین فیلم سیاه را بگیرد!!!

این گور خواب ها، ما و شما را فریب ندهند؟ آیا آنهایی که در آن سوی آب دردشان آمده که در ایران تعدادی معتاد در چنان شرایطی زندگی می کنند، در کشور خود چنین چیزی ندارند؟

به جرأت می توان گفت در همان کشورهای پولدار و سرمایه دار اروپایی و آمریکا بدتر از آن گور خواب ما یافت می شود.

آقای فرهادی شما به عنوان یک فیلمساز ببینم می توانی فیلمی درباره فقرای آمریکا بسازی؟ به شما این اجازه داده خواهد شد؟

شما به عنوان یک فیلمساز آیا یک فیلم درباره دوران دفاع مقدس ساخته ای تا شاید اندکی از دِین خود را به مدافعان جان و ناموس این میهن ادا کرده باشی؟!

گور خواب و کارتن خواب و فقیر سر چهار راه پدیده ای است که در همه کشورهای دنیا وجود دارد، 38 سال است که ایران اسلامی تحت بدترین شرایط تحریمی از سوی همان مدافعان حقوق بشر قرار دارد، اگر این تحریم ها نبود، آیا اکنون وضعیت چنین بود؟ آیا گور خوابی یافت می شد؟ که اگر هم می شد همه ما باید صدایمان در می آمد، او هم به عنوان یک شهروند حقوقی دارد، همانطور که من و شما داریم.

جا ماندگان آن کاروان عاشقی هنوز هم درد می کشند اما صدایشان در نمی آید، کمی گوشها را تیز کنید صدایشان را می شنوید. 
اتاق خبر24
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار