داماد خطاكاري كه 9 سال قبل تازه عروسش را به قتل رسانده بود، در يك قدمي چوبه‌دار به زندگي دوباره بازگشت. مادر مقتول گفت «دخترم دو بار به خوابم آمد و خواست به خاطر رضاي خدا شوهرش را ببخشم.»
صبح ديروز زن و شوهري سالمند به شعبه چهارم دادياري اجراي احكام دادسراي امور جنايي آمدند و اعلام كردند، تصميم دارند داماد خطاكارشان را كه 9 سال قبل دختر 18 ساله‌شان را به قتل رسانده بود، ببخشند. زن سالخورده كه اشك پهناي صورتش را پوشانده بود، درباره بخشيدن قاتل دختر جوانش گفت: هنوز روزي كه دامادم به همراه مادرش به خواستگاري دخترم آمد به يادم دارم. قاتل از بستگان دور شوهرم بود. او و مادرش دو ماه مدام به خانه ما رفت و آمد داشتند تا در نهايت دخترم به خواستگاري‌شان جواب مثبت داد. آنها ابتدا زندگي خوبي را شروع كردند، اما اين خوشي ديري نپاييد و در همان ماه‌هاي اول متوجه اختلاف آنها شدم.
دخترم تازه عروس بود و هشت ماه از عروسي‌اش نگذشته بود كه شوهرش او را با ضربات متعدد چاقو در خانه‌اش به قتل رساند. من هرگز انتظار چنين صحنه هولناكي را نداشتم تا اينكه روز حادثه مادر دامادم با من تماس گرفت و گفت دخترم به قتل رسيده است.
او و پسرش مدعي بودند كه فرد ناشناسي به خاطر سرقت دست به قتل زده است، اما من از همان ابتدا برايم روشن بود كه دامادم دخترم را به قتل رسانده است. خيلي زود دست دامادم رو شد و به قتل دخترم اعتراف كرد.
پس از اين براي او درخواست قصاص دادم و خانواده‌اش هم انتظار ديگري از من نداشتند چون پسرشان گل زندگي‌ام را كه 18 سال او را با خون دل پرورش داده بودم پر پر كرده بود، اما از همان روزهاي اولي كه دامادم به قصاص محكوم شده بود، دخترم به خوابم مي‌آمد و هميشه ناراحت بود تا اينكه در دو ماه گذشته دخترم با لباس سفيدي كه به تن داشت به خوابم آمد و از من خواست شوهرش را ببخشم. خيلي برايم سخت بود كه قاتل دخترم را ببخشم و تصميم گرفتم، او را قصاص كنم. قرار بود امروز حكم قصاصش را در زندان اجرا كنم، اما چند شب قبل دوباره دخترم براي دومين بار به خوابم آمد و خواست قاتل را ببخشم.
به همين دليل امروز من و شوهرم به شعبه اجراي احكام آمديم و دامادمان را فقط براي رضاي خدا بخشيديم. پدر مقتول هم گفت: ما قصد اجراي حكم را داشتيم، اما وقتي همسرم موضوع خوابش را براي من تعريف كرد، تصميم گرفتيم براي اينكه دخترم روحش شاد شود دامادمان را ببخشيم و الان اميدوارم قاتل بتواند پس از آزادي گذشته خود را جبران كند. در جلسه صلح و سازش، پدر و مادر قاتل هم حضور داشتند. مادر قاتل از اين اقدام خداپسندانه اولياي دم تشكر و قدرداني كرد.
آغاز ماجرا
ساعت 13 و 50 دقيقه روز سي‌ام ارديبهشت‌ماه سال 86 بود كه مأموران كلانتري حصارك كرج از قتل زن جواني در خانه‌اش حوالي خيابان امام خميني با خبر و راهي محل شدند. مأموران در محل حادثه با جسد زن 18 ساله‌اي به نام فرشته در طبقه چهارم ساختمانی مسكوني روبه‌رو شدند كه با ضربات چاقو به بدنش به قتل رسيده بود.
مادر شوهر مقتول كه موضوع را به مأموران خبر داده بود، گفت: اين ساختمان چهار طبقه متعلق به ما است. من و شوهرم در طبقه اول زندگي مي‌كنيم و طبقه دوم و سوم را اجاره داده‌ايم و طبقه چهارم پسرم همراه همسرش زندگي مي‌كند.
دقايقي قبل براي ديدن عروسم به طبقه چهارم رفتم كه ديدم همه وسايل خانه به‌هم ريخته است و در اتاق خواب هم با جسد خونين عروسم روبه‌رو شدم. وي در ادامه گفت: پسرم كابينت‌ساز است و هر روز صبح به محل كارش مي‌رود و شب به خانه برمي‌گردد، اما وقتي من با اين صحنه روبه‌رو شدم به پسرم تلفن زدم و خواستم به خانه‌اش بيايد.
بررسي مأموران در محل حادثه نشان داد، طلاهاي مقتول پس از حادثه به سرقت رفته است. از سوي ديگر مأموران در تحقيقات ميداني دريافتند مقتول و همسرش از مدتي قبل با هم اختلاف دارند. همچنين مشخص شد شب قبل همسايه‌ها صداي درگيري او و شوهرش را شنيده‌اند. بنابراين مأموران به شوهر مقتول مشكوك شدند و او را در صحنه قتل بازداشت كردند. متهم ابتدا منكر قتل شد، اما وقتي با دلايل و مدارك روبه‌رو شد به قتل عروس 18 ساله اعتراف كرد. وي گفت: من و همسرم از نظر اخلاقي با هم تفاهم نداشتيم.
او دوست داشت كار كند، اما من مخالف كار او بودم و دوست داشتم فقط براي من خانه‌داري كند و كمتر از خانه بيرون برود. همين موضوع باعث اختلاف ما شد. شب حادثه ما مهمان پدر و مادرش بوديم. وقتي به خانه برگشتيم تا ساعت چهار صبح با هم مشاجره لفظي داشتيم. وقتي درگيري ما بالا گرفت همسرم با صداي بلند گريه كرد كه عصباني شدم و با كارد آشپزخانه چند ضربه به قفسه سينه‌اش زدم.
پس از حادثه طلا‌ها و جواهرات او را برداشتم تا با صحنه‌سازي مأموران را فريب دهم كه دستم رو شد. متهم پس از تحقيقات تكميلي در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد. حكم دادگاه پس از تأييد در شعبه 11 ديوان عالي كشور براي سير مراحل قانوني اجراي حكم به شعبه چهارم اجراي حكم دادسراي امور جنايي فرستاده شد. در حالي كه قرار بود متهم صبح ديروز قصاص شود، اولياي دم رضايت‌نامه خود را به قاضي رضواني داديار شعبه ارائه دادند.
بدين ترتيب داماد خطاكار با اقدام خداپسندانه اولياي دم به زندگي دوباره برگشت.
منبع: روزنامه جوان
