Fast food
منظورم به کار بردن نامهای فرنگی نبود. من میخواهم بر گفته آقایان صحه بگذارم و بگویم آخر آقا جان، چرا از این قرتیبازیها درمیآورید و از این نامهای اجنبی استفاده میکنید؟ از این به بعد بگویید غذای فوری. البته به هیچ وجه هم به این توجه نکنید که «غذا» و «فوری» هر دو واژههای عربی است و در صورت به کار بردن آن، باز هم فارسی حرف نزدهایم. این وسط میمانند صاحبان فستفودها، نه ببخشید صاحبان غذافوریها که برای تعویض تابلوهایشان، هزینه هنگفتی روی دستشان مانده و به جای اینکه آن هزینه را خرج بهداشت آشپزخانه و کارمندان کنند، در جیب تابلوسازیها میریزند و البته خوبیش این است که به هر حال، پول به گردش درمیآید و اشتغالزایی هم که صد البته داره باری از روی دوش جامعه برمیدارد.
تازه پس از این شک نکنید که دیگر هیچ کس با خوردن غذا در این غذافوریها مسموم نمیشود و سوسیس و کالباسها از آشغالگوشت و آشغال مرغ درست نمیشود و ... .
ببخشیدها یک پرسش دیگر هم مغزم را قلقلک میدهد و اینکه حتما باید معادل، ترجمه لفظ به لفظ باشه؟ یادمه آخرین بار که رفتم «غذافوری» برای دریافت یک «کشلقمه» سه ربع منتظر ماندم؛ زمانی که برای آماده شدن کباب چنجه هم لازم نیست.
خدا پدرشان را بیامرزد که اینقدر به فکر مردم هستند و ... دیگه ملالی نیست به جز دوری شما.