چند سالی است با شروع
ماه رمضان پرسشهای متعددی ذهنم را به خود مشغول کرده و سعی کردم برای آنها جوابهای مستندی پیدا کنم؛
ـ چرا ماههای قمری جابجا میشوند و با این جابجایی تاریخ تمام تولدها و جنگها و ...جابجا میشود؟
ـ چرا در بین 12 ماه قمری، رمضان برای روزه گرفتن انتخاب شده است؟
ـ چرا ربیع الاول که معنی اش اول بهار است با این سیستم چرخشی گاهی میافتد اول پاییز، گاهی وسط تابستان؟ پس چرا اسمش ربیع الاول است؟
ـ و کلی پرسش دیگر ...
بنا بر مطالعاتی که در این چند سال به صورت گسسته انجام دادم، به یک نتیجه جالب و البته مستند رسیدم:" ماههای قمری در گذشته ثابت بوده و هر چند سال یک بار سال قمری 13 ماهه میشده و نام ماه سیزدهم هم «نسی» بوده است:
نتیجه این تحقیق خلاصهوار این گونه است:بیشترین استفاده تقویمها در تمدنهای قدیمی مثل ایران و مصر برای کشاورزی بوده که مثلا بدونن چه موقع شروع کاشت محصولاتشون هست یا کی بارندگیها یا طغیان رودها و شروع میشه. در کنار اون اعیاد و مراسم مذهبی هم روزهای ثابتی در طول سال بودن. این تقویمها بر اساس گردش یک بار زمین به دور خورشید و به اصطلاح تقویم شمسی بودند و بنابراین در سالهای مختلف ماهها در طول سال جابجا نمی شدند.
اما سال قمری ارتباطی با گردش زمین به دور خورشید نداره و تنها تعداد ماههاش با سال شمسی در عدد 12 برابر هست. از اونجا که مدت گردش ماه به دور زمین ملاک محاسبه طول یک ماه قمری هست و این مدت در ماههای مختلف 29 یا 30 روز میشه، بنابراین در مجموع هر سال قمری 10 یا 11 روز از سال شمسی کمتره (تفاوت بین 10 یا 11 روز هم در اینه که اون سال شمسی کبیسه باشه یا نه). این امر باعث میشه که مثلا بعد از 10 سال، تقویم قمری حدود 100 روز که تقریبا برابر با یک فصل سه ماهه میشه، از تقویم شمسی عقب بیفته و اون ماههای تقویم قمری که مثلا 10 سال قبل در فصل بهار بودن به فصل زمستون منتقل بشنٍ؛ اتفاقی که الان هم رخ میده!
آیا منجمهایی که در زمینه تقویم قمری فعالیت میکردن به عقلشون نمیرسید این تقویم متغیر به درد کشاورزی یا سایر کارهایی که به فصول سال ارتباط دارند نمی خوره؟
منجمین به خوبی این موضوع را میدانستند و برای جلوگیری از این اتفاق راهکاری داشتند:
هر دو یا سه سال، یک ماه اضافی در سال بعد در نظر میگرفتند که اسمش الان دیگه در تقویم قمری نیست.
ماه
«نسی» یا ماه «فراموش شده»؛ این کار یعنی هر چند سال،13 ماهه شدن یکی از سالها باعث میشد که تقویم قمری در سال جابجا نشود.
این روش محاسبه در واقع ابداع
یهودیانی بود که آنها هم بر اساس تقویم قمری کار میکردند و حدود 1600 سال پیش یعنی دویست سال قبل از اسلام پایه گذاری شد و در جزیرةالعرب هم از آن استفاده میشد. (رجوع به آثار الباقیه و حاشیه ٔالتفهیم بیرونی از جلال همائی ص 225 شود.)
در سال دهم هجری آیه ای نازل شدکه این روش محاسبه تقویم را کار کفار دانسته و دستور داده که همه سالها بایستی فقط 12 ماه داشته باشند. آیات 36 و
37 سوره توبه:
إِنَّ عِدَّةَ الشهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشرَ شهْراً في كتَبِ
اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السمَوَتِ وَ الأَرْض مِنهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌذَلِك
الدِّينُ الْقَيِّمُفَلا تَظلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسكمْوَ قَتِلُوا
الْمُشرِكينَ كافَّةً كمَا يُقَتِلُونَكُمْ كافَّةًوَ اعْلَمُوا أَنَّ
اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ(36) إِنَّمَا النَّسيءُ زِيَادَةٌ في
الْكفْرِيُضلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يحِلُّونَهُ عَاماً وَ
يحَرِّمُونَهُ عَاماً لِّيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ
فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُزُيِّنَ لَهُمْ سوءُ أَعْمَلِهِمْوَ
اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكفِرِينَ(37)
ترجمه آيات: بدرستي كه عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است ، در همان روزي كه
آسمانها و زمين را آفريد در كتاب او چنين بوده ، از اين دوازده ماه چهار
ماه حرام است ، و اين است آن دين قويم ، پس در آن چهار ماه به يكديگر ظلم
مكنيد ، و با همه مشركين كارزار كنيد همانطور كه ايشان با همه شما سر جنگ
دارند و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است ( 36) .(یعنی ماهی را تغییر و تبدیل کردن به ماهی دیگر و حکم ماه حرامی را در هر سه سال، سالی ده روز به ماهی متأخر انداختن که بدعت زمان جاهلیت بود) افزایش در کفر است که کافران را بدان به جهل و گمراهی کشند، سالی ماه حرام را حلال میشمرند و سالی دیگر حرام تا بدین وسیله با عده ماههایی که خدا حرام کرده سازگاری و برابری داشته باشند و حرام خدا را حلال گردانند. اعمال زشت آنها در نظرشان زیبا نمود، و خدا هرگز کافران را هدایت نخواهد کرد. (37)
اگر
ماههای قمری را بر این اساس در کنار ماههای شمسی قرار بدیم به نتیجه جالبی میرسیم:
در ماههای ربیع الاول و ربیع الثانی که معادل با فروردین و اردیبهشت هستن هوا بهاری بوده و به دلیل بارندگیهای زمستانی محصولات کشاورزی و احشام در وضعیت خوبی بودند و غذا به وفور یافت میشده و شترها دهمین ماه بارداری خود را میگذراندند.
ماههای
جمادی الاول و
جمادی الثانی معادل با خرداد و تیر هوا شروع به گرم شدن کرده و آذوقهها رو به کاستی میگذاره. نام این دو ماه با کلمهً جمادی شروع میشوند و معنی سخت شدن زمین و محصولات کشاورزی را میدهند.
ماه رجب معادل مردادماه را میتوان از ریشهً
سامی آرامی ریزبا (علی الاصول رِجبا، خورشید، تابستان) یا از سامی غربی رشپ (ایزد آتش) گرفت. یعنی در مجموع معلوم میشود ماه رجب در اصل به معنی ماه فصل گرما و تابستان بوده است.
نام ماه رمضان (معادل مهرماه) نیز علی الاصول به تلخیص از نام رمثانه عبری یعنی ماه شدت گرما حادث شده و با کلمه معادل و شناخته شدهً عربی رمضان (سوزان) جایگزین شده است.
بر همین اساس نام ماه شوال (معادل آبان)، ماه کاسته شدن گرما، یعنی آغاز و مقدمهً زمستان پدید آمده است.
ماه ذیحجه هم که
مناسک حج در اون انجام میگرفت برای راحتی بیشتر در ماه خنک سال قرار گرفته بود؛ بنابراین، رمضان آخرین ماه قبل از کاهش گرما و شروع دوباره فصل بارندگیها بوده و اوج کمبود غذا و احشام و گیاهان. اعراب بادیه نشین سخت ترین روزها را در این ماه میگذراندند و عملا چیزی برای خوردن تا شروع ماه شوال نداشتند و با روزه داری و امساک از خوردن آن را سپری میکردند!
گروه وبگردی «تابناک با تو»منبع: آثارالاقیه و الفهیم، ص 225
اما الان اقلا کمتر از نصف سال ماه رمضون تو ماههای خنک و روزهای کوتاه قرار می گیره
اون موقع همش تو مهر بوده که هم گرمه هم روزها بلندن ( نسبت به 5 ماه دیگر)
هُوَ الَّذي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنينَ وَ الْحِسابَ
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّهِ
إِنَّمَا النَّسيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ
ظاهرا اعلان ماه نسیء به عهده طایفه ای بوده که ابتدا بر اساس وضعیت فصل آن را معلوم میکرده ولی بعدها مسایل سیاسی را نیز در اعلان ماه نسیء تاثیر می داده مثلا ماه حرام را به تاخیر می انداختند تا جنگ ادامه داشته باشد و برعکس چنان که بسیاری تاریخ های صدر اسلام نتوانسته به دقت ثبت شود. گویا پیامبر از این موضوع ناراحت بوده اند و در حج آخر خبر می دهند سال به جایگاه درست خویش بازگشته و از این پس کم و زیاد کردن ماه ممنوع است.
بنابراین از نظر فقهی کم و زیاد کردن ماههای قمری ممکن نیست. شاید راه حل میانه ای نیز وجود داشته باشد که به هر ماه حدود 1 روز اضافه شود تا با سال شمسی همراه شود که البته باید فقها نظر دهند.
به هر حال حفظ حساب میراث تاریخی شیعه و مسلمانان نیز مسئله بسیار مهمی است که همزمان باید حل شود.
از طرف دیگر قرار گرفتن ماه مبارک رمضان نزدیک ماه مهر طول مساوی شب و روز را در اغلب نقاط جهان در پی دارد که بیشتر دشواری و شبهات روزه را حل میکند.
آخه آدم حسابی ماه رمضان به حساب شما اگر پایان ماه گرما (تابستان) باشد که ماههای قبل آن تابستان ، بهار ، زمستان و پاییز بوده که طبیعتا با آغاز فصل پاییز که تقریبا در همه دنیا آغاز سال آبی و فصل بارش و نزولات جوی است ، بارشها در طول فصول پاییز، زمستان و بهار انجام شده و بطور طبیعی و مخصوصا در جزیره العرب و حجاز قبل از فصل تابستان محصولات کشاورزی رسیده و برداشتها نیز انجام شده است ، لذا نتیجه می گیریم که برداشت شما که اعراب در پایان فصل تابستان گرسنه بوده و چیزی برای خوردن نداشته اند و لذا روزه می کرفته اند ، بسیار و به غایت ساده لوحانه ، عوامانه و غیر علمی می باشد.
ضمنا ماه رمضان و سایر اعمالی که در ماههای دیگر قمری صورت می پذیرد ، بر اساس دستور خداوند متعال و سنت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و السلم و به همین صورتی که در حال حاضر می بینیم در طول تاریخ اجرا شده است و شاید یکی از دلائل و حکمتهای آن ایجاد تنوع در سایر ماهها و فصول ، آزمایش بندگان در ماههای گرم و... باشد.
نویسنده هیچ اشاره ای به آن نکرده است
انگار در معنویت جایگاهی برای این ماه نیست
در عالمی که ماورای طبیعت است
انگار شب قدری نیست
انگار نزول رحمتی نیست
هر چه هست کشاورزی است و گرما و سرما
انصافا این گونه بحث کردن برای انسانهایی که هم بعد مادی دارند و هم بعد معنوی قابل قبول نیست
دکتر محمدعلی قربانی در 160 صفحه تحقیقات مفصلی را در این باره انجام داده اند که توسط نیاد پژوهشهای اسلامی در مشهد منتشر شده است.
خلاصه مطلب به این شکل است که اعراب جاهلی از ماههای شمسی و قمری استفاده میکردند. آنان علاقه داشتند که موسم حج و ادای مناسک همه ساله درفصلی باشد که هوا معتدل و وسایل آسایش فروان است و چنین فصلی در پایان تابستان و آغاز اعتدال خریفی بود. از سوی دیگر، ماههای قمری در فصول مختلف سال جابه جا میشد و ماه ذی الحجه در فصلی خاص ثابت نمیماند باگذشت زمان موسم حج نیز در فصول مختلف قرار میگرفت و این تغییر و جابه جایی زیانهایی به تجارت و بازرگانی آنان وارد میکرد از این رو از دویست سال قبل از هجرت رسول اکرم (ص) اعراب به این فکر افتادندکه مانند دیگر اقوام با کارگیری کبیسهای خاص سالهای قمری را با سالهای شمسی تطبیق دهند.
این عمل تبدیل تقویم قمری به تقویم شمسی و برگزاری مراسم حج در یک فصل خاص برای کنترل ماههای حرام را «نسیء» میگفتند.
با عملیات نسیء اعراب سعی کردند آداب و رسوم دینی را که در زمان خاص رعایت میشد، جابه جا کنند و قصد آنان این بود تا دین و آداب و رسوم را تابع خود و اهداف خود قرار دهند. نه اینکه خود از آن پیروی کنند و از این راه به قتل، چپاول و غارت دست زنند که این عمل از دیدگاه اسلام در قرآن طرد شد.
مؤلف در این کتاب روشهای محاسبه عملی نسیء،یکسان سازی تاریخ شمسی و قمری، هدفهای سودجویانه طراحان آن و نیز دلایل حرام شدن این نوع محاسبه پس ازسال دهم هجری توسط پیامبر اکرم (ص) براساس حکم قرآن را نقد و بررسی کرده است.
اینا نتیجه تحقیق ؟ خب اگر این جوریه پی گیری کنید ثابتش کنید. تو این فصل خیای سخته روزه کرفتن.
بعد متوجه خیلی قشنگ بود نمیشم. !!! مگه قصه گفته.
ولی نمیدانم چرا؟ آیا کسی دلیلش را در جایی مطالعه نموده؟
یعنی قبل از اسلام عربها روزه میگرفتن؟
علت روزه گرفتن اعراب قبل از اسلام کمبود مواد غذایی بوده؟
در واقع اینطور نیست چون اول پاییز اتفاقا زمان جمع آوری خرمن و آذوقه ها بوده که برای زمستان ذخیره میشده لذا این که مهرماه ماه سختی وکمبود آذوقه بوده صحیح نیست ..
در «مروج الذهب» ج 2، ص 188 و 189 از طبع دار الأندلس آمده است كه: أسامى ماههاى هلالى از اين قرار است: اوّل آن ماهها محرّم است، و تعداد روزهاى سال هلالى سيصد و پنجاه و چهار روز است كه از تعداد روزهاى ماههاى سريانى يازده روز و ربع روز كمتر است، و بنابراين در هر سى و سه سال از سالهاى سريانى، يك سال عربى بيشتر خواهد بود، و در سالهاى عربى نوروز وجود ندارد، و عرب جاهلى براى آنكه سالها و ماههاى خود را با سالها و ماههاى سريانى تطبيق دهد در هر سه سال يك ماه اضافه مىكرد و كبيسه مىگرفت و اين عمل را به نسىء كه معناى تأخير دارد نام مىنهاد، و خداوند اين عمل را مذمّت نموده و آيه إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ را نازل فرمود، و عرب ماهها را به ترتيب، اوّل را محرّم قرار داد چون اول سال بود، و آن را محرّم ناميد به جهت حرام بودن جنگ و غارت در آن، و صفر را صفر ناميد به جهت بازارهائى كه در يمن بر پا مىشد، و از آن بازارها آذوقه و متاع خود را تهيّه مىكردند، و هر كس از ورود در آن بازارها خوددارى مىكرد از گرسنگى هلاك مىشد.
بعد متوجه شدم که قرآن در آن زمان ماه را مبنا برای تاریخ اعمال معرفی می کند و ظاهرا اشاره دارد بر این که از قبل از ظهور اسلام هم ماه مبنای تاریخ بوده:
هو الذي جعل الشمس ضياء والقمر نورا وقدره منازل لتعلموا عدد السنين والحساب ما خلق الله ذلك الا بالحق يفصل الآيات لقوم يعلمون - سوره یونس آیه 5
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
كاش ماه رمضان هميشه تو يك ماه مشخص باشه تا طول روزهم معلوم باشه نه مثل الان
يادم يه سال ماه رمضان تو عيد بود يعني يه وضعي بود آجيل ميديدي ولي نميخوردي
اگر خوب به مطلب دقت کنیم بسیار بحث برانگیز خواهد بود
نویسنده مطلب کیست ؟
2- یعنی علت روزه داری اعراب و فلسفه روزه گرفتن در ابتدا اسلام نداشتن خوارک بوده ؟
ضمنا ظاهرا نتیجه ای که گرفته شد اینه که یهودیان عقلشون میکشیده و ماه ها رو درست تنظیم کرده بودند اما قرآن اومده اون کار رو باطل کرده؟؟؟؟؟
تحقیق جالبی بود.. رو آیه قرآن بیشتر بحث کنید...
همچنىن ماه سىزدهم صفر ىعنى هىچ ىا تهى گفته مىشد و محاسبه نمىشد...
الان ک دیگه همه زیر کولر نشستن و کشاورزی و مبادلات محصولات اون هم اون سختی رو از بین برده پس دیگه نیازی نیست روزه بگیریم ؟!
آقای محقق!!! رمضان اگر مهر ماه بوده، موقع برداشت محصول بوده و فراوانی مواد غذایی. پس دستور روزه به خاطر کمبود غذا نبوده. در ضمن شهریور و مهر ماه ،کلا پاییز زمان تولید مثل گاو و گوسفند و شتر هست. پس گوشت هم بوده. بارندگی و آب هم که در مهر ماه بوده. لبنیات و .... بوده. پس دلیل روزه داری چیز دیگه ای هست که باید در خواص گرسنگی پیداش کنی. نه کمبود مواد غذایی.
به این ترتیب نتیجه میگیریم که تحقیق خوبی نبود و بهتره دلیل تراشی برای روزه داری در اسلام نکنیم.
طرح مطلبی خارج از باور بود!
به نظرم لازم هست منجمین وتاریخ شناسان این موضوع رو تائید کنند
چون با اثبا این قضیه خیلی از موضوعات تاریخی هم جور دیگه تحلیل میشوند
ممنون
سرفزاز باشید
سپاس
وحتي ميتوان تطابق ماههاراميتوان يافت براي نمونه1422قمري كلامصادف با1380 شمسي بود. (1380+6)/33=42 42+1380=1422
ضمنا نیمکره جنوبی زمین را نیز درنظر بگیریم که فصلهایش مخالف با نیمکره شمالی است و با وضعیت فعلی بطور یکسان ماه رمضان در تمام فصلها می چرخد.
فقط چند تا سوال برام پیش اومده
وقتی تو نیمکره شمالی مثلا ماه سپتامبره تو جنوبی یه چیزه دیگه است؟
خوب سپتامبر تو شمالی تابستونه و تو جنوبی زمستون
خوب اینجوری اونایی که تو نیمکره جنوبین که همیشه بابت روزه سرویسن
مطابق اسناد و مدارک متقن که امسال میگن این دو تاریخ دوباره منطبق شدن عاشورا در سال ۶٠ هجری مطابق ٢٨ مهرماه بوده پس ربیع تو ان سال میفته تو آذرماه
یا عید غدیر که سال یازده هجرت بوده روز اول فروردین بوده پس ربیع میفته وسط تابستون
خوب بود
فقط می تونست بهترباشه اگرمحقق محترم خودشون رامعرفی می کردند.
چون خیلی درفضای مجازی پیچیده است ولی نویسنده ناشناس است.
این نظر خلاف ایه37سوره مبارکه توبه می باشد ضمن انکه روزه فقط مربوط به اعراب نبوده که در زمان قحطی بالاجبار رمضان رو روزه بگیرند وبه صراحت قران کریم برهمه امتهای پیشین صیام واجب بوده است و در زمان حضرات معصومین هم م
همین منوال بوده و ان عالمان به تاویل و صاحبان علم اولین واخرین بوده اند