روشهای آموزشی سنتی و معلم ـ محور برخاسته از این اصل اثباتگری هستند که دانش عینی در حکم واقعیتی مستقل از انسان وجود دارد و معلم میتواند آن را به کمک زبان به دانش آموزان انتقال دهد (سیف؛ ۱۳۸۱: ۲۲). در این دیدگاه معلم در ارتباطی یک جانبه با دانش آموزان، اتقال دهندهٔ دانش و دانش آموز دریافت کنندهٔ آن است. مشخص کردن موضوع آموزش، انتقال اطلاعات، ارزشیابی از میزان یادگیری
مقدمهروشهای آموزشی سنتی و معلم ـ محور برخاسته از این اصل اثباتگری هستند که دانش عینی در حکم واقعیتی مستقل از انسان وجود دارد و معلم میتواند آن را به کمک زبان به دانش آموزان انتقال دهد (سیف؛ ۱۳۸۱: ۲۲). در این دیدگاه معلم در ارتباطی یک جانبه با دانش آموزان، اتقال دهندهٔ دانش و دانش آموز دریافت کنندهٔ آن است. مشخص کردن موضوع آموزش، انتقال اطلاعات، ارزشیابی از میزان یادگیری دانش آموزان و تقویت رفتارهای مطلوب بر عهدهٔ آموزگار است (مهر محمدی؛ ۱۳۷۹: ۲۴). در روشهای آموزشی نوین (مانند هم آموزی) دانش آموزان با هم میآموزند، ساختارهایشناختی خود را در تعامل با دیگران (همسالان و آموزشیار) میسازند، اعضای گروه به همدیگر وابستهاند و آموزشیار و هم آموزان از همدیگر حمایت میکنند.
روشهای آموزشی متفاوت که ریشه در نظریههای آموزشی گوناگون دارند، پیامدهای آموزشی متفاوتی را پدید میآورند که میتوان آنها را سنجید (جعفری کوخالو؛ ۱۳۸۸ :۷۶). مشکلات خواندن شامل حوزههای بسیاری از قبیل بازشناسی کلمه و درک معنای آن، سیالی خواندن شفاهی و درک مطلب اشیا میباشد. توانایی خواندن به طور موفقیت آمیز در هر یک از حوزههای فوق، مستلزم مهارتهای متعدد مانند یادداشت برداری دقیق از جزئیات، شناسایی ایدهٔ اصلی، دنبال کردن توالی رویدادها یا مراحل، نتیجه گیری و استنتاج، سازمان دهی ایدهها و به کار بستن متن خوانده شده. ممکن است دانش آموزان در هر یک از این حوزههای مهارتی سطح بالا مشکلاتی را داشته باشند، اگر چه مهارتهای اساسی خواندن بینقص است (عابد مجیدی؛ ۱۳۸۹: ۱۲) این پژوهش با درک مشکلات دانش آموزان در کلاسهای انشاء و جمله نویسی در پی مطرح کردن آسیبهای نگارشی دانش آموزان پایه چهارم دبستان و نشان دادن راههای کار با دانش آموزان از طریق تحلیل محتوای انشاهای دانش آموزان میباشد.
هدف و ضرورتایجاد ارتباط بین انسانها فقط شفاهی نیست بلکه به صورت نوشتاری نیز است. آنچه مسلم است درس انشا در ایجاد نظم فکری افراد سهم بسزایی دارد و آموزش صحیح آن باعث میشود که دانش آموزان بهتر بتوانند محیط اطراف خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و اگر مورد تحقیق و بررسی قرار نگیرد ارتباطات اجتماعی و نوشتن نامه بین افراد دچار اختلال میگردد و این مشکل برای همیشه باقی خواهد ماند. هدف این پژوهش به طور کلی آسیبشناسی انشا نویسی در دانش آموزان مقطع چهارم ابتدایی میباشد.
چهارچوب مفهومی پژوهش انشا در لغت به معنی آفریدن، ایجاد کردن، پدیدار کردن، خلق نمودن و از خود چیزی گفتن و نوشتن است؛ و در اصطلاح نویسندگی فن یا هنریست که میتواند احساسهای درونی، مشاهدات بیرونی، پیامها و مفهومهای ذهنی نویسنده یا گوینده را هر چه بهتر و گیراتر، به خواننده یا شنونده انتقال دهد (حسن منصوری؛ ۱۳۷۷: ۳۳).
با نگاهی به برنامه درسی آموزشگاههای جهان در گذشتههای بسیار دور تا به امروز، درمییابیم تنها درسی که همیشه در برنامه درسی وجود داشته است و به عنوان اصلیترین درسها به شمار میرفته است همانا درس مهم و سرنوشت ساز «زبان و ادبیات» بوده است. تدریس انشا در آغاز به صورت شفاهی بود، به خصوص در یونان باستان، روم، اروپای قرون وسطی، و نیز در هند و چین که بعدها بصورت مکتوب درآمد و تربیت کاتبان، بخش مهمی از فرایند مدرسهای را تشکیل میداد. در کشورهای غربی، درس انشا محدود میشد به اصول ادبی ارسطو و بلاغت قدیم و کسانی چون: کویین لی، سیرو، وسنکا. با اختراع ماشین چاپ، تدریس انشا بصورت مکتوب تغییر یافت و در قرن هیجدهم به طور کامل به صورت برنامه ریزی شده درآمد. برنامه درسی انشاء از چهار رکن یا چهار قسمت اساسی و اصلی تشکیل میشود که عبارتند از: موضوع ـ مقدمه ـ متن ـ نتیجه میباشد (حسن منصوری: ۱۳۷۷: ۳۳).
یکی از بهترین و موثرترین وسایل کسب مهارت در نوشتن، خواندن است. ما وقتی نوشتهای را میخوانیم، علاوه بر آنکه از محتوا و مفهوم آن بهرهمند میشویم. ناخود آگاه یا آگاهانه نکاتی از حیث نگارش از آن میآموزیم و بدین ترتیب با خواندن نوشتههای مختلف، انشای ما روانتر و خامهٔ ما تواناتر میشود و درست نوشتن و خوب نوشتن برای ما عادت و ملکهٔ ذهنی میگردد (احمد گیوی؛ ۱۳۷۶: ۱۴). محیط اجتماعی نیز میتواند در زبان بازتاب یابد و اغلب میتواند روی ساختار واژگان تاثیری داشته باشد. مثلا نظام خویشاوندی هر جامعه معمولا در واژگان خویشاوندی آن منعکس میشود و این یکی از دلایل ابراز علاقهٔ مردمشناسان به این جنبه از زبان است (طباطبایی؛ ۱۳۷۳: ۳۵). علاوه بر محیط و ساخت اجتماعی، ارزشهای یک جامعه نیز میتوانند روی زبان آن تاثیری داشته باشد.
جالبترین شیوهٔ تحقق این امر از طریق پدیدهای موسوم به تابو میباشد (طباطبایی: ۳۸). ویوس در کتاب برنامه درسی خود نگرش روانشناختی کودک را مورد توجه قرار داده و آموزش را بر فعالیت شاگرد و زندگی مبتنی میسازد، معیار تعیین کنندهای که ویوس برای محتوای آموزشی مورد تاکید قرار میدهد «نیاز زندگی» میباشد (میرلوحی، ۱۳۷۱: ۴۲). پستالوزی که معتقد به پرورش قوا و استعدادهای طبیعی انسان بطور هماهنگ است، وظیفه تربیت را پرورش جنبه فکری و اخلاقی انسان میداند (همان: ۴۴). دیوید هابسون معتقد است که پژوهش ضمن عمل این فرصت را به معلمان میدهد تا از طریق تعمق و تامل دربارهٔ دنیای خود دید و تصور تازه تری نسبت به آن بیابند و بتوانند کارهای خارق العادهای در ارتباط با حیطه کاری خود انجام دهند (گال و بورگ، ۱۳۸۳: ۱۲۷۹ (.
رت از مربیان و روانشناسان تربیتی معروف آلمان درباره محتوای مدرسه چنین اظهار میدارد که مدرسه میباید به تواناییهایشناختی کمک نموده و باعث ایجاد توسعهٔ ساختارهایشناختی از قبیل دانستن و توانستن، فهمیدن و فکر کردن، بکار بردن و تولید کردن، مشاهده و قضاوت و ارزیابی کردن گردد. مدرسه همچنین باید تفکر مستقل و انتقادی و تفکر روش علمی را ایجاد و تقویت نماید (میرلوحی؛ ۳۷۱: ۴۴).
جان دیویی یکی دیگر از نظریه پردازانی بود که نظریاتش تحول زیادی در آموزش و پرورش امریکا بوجود آورد، با توجه به نظریات بزرگان و صاحب نظران تعلیم و تربیت در خصوص استفاده از تکنولوژی آموزش بود که برای اولین بار درسال ۱۹۰۰ آموزش و پرورش آمریکا اصطلاحاتی مثل کمک دیداری «کمک دیداری» و «وسایل کمک تدریس» را وارد جریان آموزش و پرورش نمود و همچنین در دانشگاهها و دورههای تربیت معلم آمریکا اولین بار درس وسایل دیداری ـ شنیداری و تکنولوژی سمعی و بصری متداول شد.
تکنولوژی آموزشی عبارت است از دانش چگونگی ایجاد شرایط برای تغییر در رفتارهای فردی و جمعی جوامع آموزشی به کمک فناوریهای ممکن و موجود است (روتمن، ۱۹۹۴؛ به نقل از افضل نیا، ۱۳۸۴: ۳۷). استفاده از تکنولوژی آموزشی باعث میشود که حواس پنجگانه در یادگیری کودکان بسیار فعال شده و در نتیجه کودکان - به مشارکت و فعالیت هر چه بیشتر در جریان آموزش فعالتر شده و این خود موجب تحقق یادگیری بنیادی و موثر عمیق در کودکان میشود. اما همواره برای اینکه ذهن خلاق کودکان فعال شود نیاز به تکنولوژیهای پیچیده نیست. عکس و نقاشی و نقشه و نظائر اینها هم میتواند به کودکان در درک بیشتر علوم کمک نماید. معلمان باید نظرات دانش آموزان راجع به تصاویری که آدم بزرگها برایشان کشیدهاند جویا شوند و از قوه خلاقیت خود دانش آموزان در راه هرچه بیشتر بارور شدن استعدادها کمک بگیرند. یکی از این دلایل ضعیف بودن دانش آموزان در این درس توجّه نکردن معلمان به درس جمله نویسی در پایه دوم ابتدایی میباشد.
دانش آموزان در پایهٔ دوم درست یاد نمیگیرند که زبان کتابی با زبان محاورهای فرق دارد یا مثلاً فعل در آخر جمله میآید. جملاتی که مینویسند فعل و فاعل باید با هم مطابقت داشته باشد. یکی دیگر از این مشکلات تکراری بودن بعضی موضوعات در کلاس میباشد که دانش آموزان را خسته و بیمیل و رغبت میکند. و نداشتن برنامه ریزی معلمان برای تدریس درس انشا است. معلمان به عنوان مثال درس ریاضی را از قبل مطالعه میکنند که چگونه آن را به بچهها یاد دهند و از کجا شروع کنند اما در ساعت درس انشا ناگهان وارد کلاس شده و با دیدن برنامه که این ساعت انشا داریم بدون فکر و عجولانه موضوعی را برای دانش آموزان انتخاب میکنند که شاید با سطح فکر آنها مطابقت نداشته باشد. و در نتیجه دانش آموزان نمیدانند چگونه انشا بنویسند و از کجا شروع کنند و در کجا انشا را پایان دهند. و دیگر نداشتن کتابخانهای است که در آن از کتابهایی استفاده شود که با سطح فکری دانش آموزان مطابقت داشته باشد. فراهم نکردن زمینههای مساعد برای شرکت در نوشتن و تهیه روزنامه دیواری در مدارس یکی دیگر از این مشکلات است) دانشجویان مراکز تربیت معلم، ۱۳۸۵).
روش پژوهشاین پژوهش به شیوه کیفی و با روش اقدام پژوهی انجام شده است. تحقیق اقدامی، به عنوان یکی از روش شناسیهای رویکرد کیفی تحقیق، ریشه در این باور دارد که لازم است تحقیق بر جامعه انسانی با دو خصیصه دموکراتیک و مشارکتی بودن توام شود (لادکین، ۲۰۰۴: ۵۳۷ به نقل از ایمان، ۱۳۸۸).
در دهههای گذشته، تحقیق اقدامی به عنوان شیوهٔ رایج در تحقیقات آموزشی، به ویژه در میان علاقه مندان به فعالیتهای آموزشی (در کلاس) بیرون آمده است (برای مثال ر. ک: بروان، ۱۹۸۸). امروزه، تحقیق اقدامی به عنوان یک استراتژی تحقیقاتی کارآمد و علمی در خدمت علوم اجتماعی بیرون آمده است که به دنبال انجام تحقیق منظم، سازمان یافته و بازتابی میباشد (استرینگر، ۱۹۹۹). تحقیق اقدامی در شرایط موجود به عنوان یکی از محدود تحقیقاتی است که با برخورداری از اصول مشارکت، بازتابندگی، رهایی بخشی و توانمند سازی افراد و گروههای اجتماعی درگیر مسأله اجتماعی، خواهان بهبود موقعیت و ارتقای شرایط زندگی آنان است. (ایمان، ۱۳۸۸: ۳۵۳).
در سالهای اخیر پژوهش ضمن عمل یا اقدام پژوهی نقش فزایندهای در حوزه تعلیم و تربیت ایفا کرده است. اقدام پژوهی در تعلیم و تربیت شکلی از پژوهش کاربردی است که هدف آن بهبود عملکرد حرفهای فرد انجام دهنده این پژوهش میباشد. پژوهش ضمن عمل با سایر اشکال پژوهش در این است که این نوع پژوهش بر تامل و تعمق به عنوان یک جزء مهم از چرخهٔ پژوهش تاکید دارد (گال و بورگ، ۱۳۸۳: ۱۲۷۹). اقدام پژوهی در زمرهٔ تحقیق توصیفی است.
هدف این دسته از پژوهشهای آموزشی توصیف شرایط یا پدیدههای مربوط به نظام آموزشی میباشد. با استفاده از اقدام پژوهی میتوان موقعیتهای نامعین ماموس مربوط به اقدامها و عملیات آموزشی را مشخص کرد. و در بهبود آن کوشید. در اقدام پژوهی معمولا معلم خود پژوهشگر است و نقش اصلی پژوهشی به عهدهٔ او میباشد. چه به این وسیله معلم به عنوان مجری اصلی طرح تحقیق اقدام پژوهی میتواند مسأله ملموسی را که با آن رو به رو است حل کند یا بهبودی امور را میسر سازد. مثلا مشکلات فرایند تدریس را به طور گام به گام در طول یک مدت معین و با استفاده از ساز و کارهای گوناگون پژوهشی پرسشنامه، مصاحبه و غیره... مورد کند و کاو قرار دهد (سرمد و بازرگان، ۱۳۷۹: ۸۸). تحقیق اقدامی به «یادگیری» و «تجربه» به عنوان فرایندهایی مینگرد که به توانمند سازی انسان در انجام انتخابهای گوناگون، شناسایی خود (هوت یابی) و اینکه چگونه با یکدیگر خواهند بود، کمک جدی میکنند. انتخابها ممکن است دچار تضاد و تعارض شوند، لذا انسانها باید بتوانند مورد گفتگو قرار گیرند تا سازگاری و رفع تعارض حاصل شود. در این نوع تحقیق علاوه بر اثر بخشی فعالیت، ارتقای فهم و توسعه حرفهای مشارکت کنندگان نیز مورد توجه است. نقش محقق در این گونه تحقیقات تشویق تامل و اندیشه عملی و بازتاب فردی مشارکت کنندگان بر اعمال و تمرینات آنهاست. (ایمان، ۱۳۸۸: ۳۶۳)
یافتههای تحقیقاین پژوهش در کلاس پایه چهام ابتدایی مدرسهای که معلم به عنوان پژوهشگر در آن تدریس میکرده است. انجام شده و معلم دادهها را در زنگهای مختلف کلاسی درس انشاء جمع آوری کرده است. تعداد نمونه ۲۰ دانش آموز بوده که پژوهشگر با توجه به دادههای که نیاز داشته از بین نوشتههای آنها جملاتی را که مشکل نگارشی داشته انتخاب کرده است و در جدولی نشان داده شده که در فایل ضمیمه این مقاله میتوانید آن را ببینید.
بحث و نتیجهگیری بر اساس دادههای به دست آمده در جداول بالا بیشترین خطای دانش آموزان در بکار گیری فعل میباشد. و پس از آن قید، و جا به جایی جملات بوده. که پژوهشگر در آوردن دادهها ۲۲ مورد جمله را تصادفی انتخاب کرده و بررسی نموده است و نتایج فوق بدست آمده است. با توجه به نتایج فوق به نظر میرسد بخشی از مسائل درسی انشاء به فضای مدرسه و کلاس و نحوهٔ تدریس معلم بر میگردد.
خلاقیت و روش تدریس از یک سو و برنامههای کتاب خوانی و قصه گویی از سوی دیگر باعث میشود که کودکان ابتدا خوانندههای خوب و سپس نویسندگان خوبی باشند. چرا که کتاب خوانی باعث رشد مخزن اطلاعاتی دانش آموزان شده و آنها را با واژههای جدید و بکارگیریشان در جمله آشنا میکند. یکی از نیازهای اساسی دانش آموزان عدم مراجعه به کتابخانه و عادت نکردن به مطالعه است که البته بخشی از آن به خانواده و بخشی دیگر به نظام آموزشی بر میگردد که در مدارس هرگز جایی برای کتاب خواندن در نظر نگرفته و اگر اتاقی به کتابخانه اختصاص یاقته بدون استفاده میماند چرا که جذابیت لازم برای کودک ندارد.
بدون شک کتابخوانی کودک را به تفکر و درک بهتر و بیشتر از محیط پدیدهها سوق میدهد و قدرت بیشتر تجزیه و تحلیل او تقویت میکند. کودکان برای اینکه بتوانند از سالهای کودکی خود به خوبی بهرهمند شوند و استعدادها و تواناییهای لازم را برای خدمت به دیگران و خوشبختی خود به دست آورند، وجود کتاب برایشان ضروری است.
اگر کودکان از خواندن کتابهای خوب محروم شوند و اگر رابطه آنها با کتاب پس از ترک مدرسه قطع شود ضرری که از این رهگذر میرسد بسیار سنگین و چه بسا جیرانناپذیر است. مدرسه، تنها محل یادگیری خواندن و نوشتن و حساب کردن نیست بلکه جایی است که کودکان و نوجوانان مهارت زیادی، از جمله مهارتهای اجتماعی لازم برای ورود به جامعه فردا را میآموزند (سلحشور، ۱۳۸۵). آموزش و پرورش را میتوان زیربناییترین نهاد هر جامعه به شمار آورد چرا که آینده جوامع بشری توسط نظام تعلیم و تربیت رقم زده میشود. کودکان خود مستعد هر نوع یادگیری هستند و این مسأله بدست معلم و نظام آموزشی میباشد که آنها را در مسیری درست قرار دهد.