صادقی دراینباره نوشت: «سال ٨۴ آذرماه من دعوت شدم به یک جشن، جشن شبکه
٣؛ اینکه نمیخواستم برم چون اسم منو براى سریال «ارث بابام» نزدن بماند.
در هرصورت من رفتم و اونجا کلى اتفاق قشنگ، تا رسیدیم به جوایز و
تقدیرنامهها، قبلش یکى از اساتید که موسیقى اصیل اجرا میکنن، جناب
افتخارى ناراحتشدن که من زودتر روى صحنه رفتم درصورتى که به لبخند خدام
قسم این نه خواست من بود و نه برنامهریزیش دست من، خلاصه همون پایین یه
سرى اتفاقات پچپچى افتاد و شد نوبت اعلام جایزه بهترین خواننده وآهنگساز،
خدا رحمت کنه رضا عزیزم مجرى با عشق که به من یه نگاه کرد سرى تکون داد و
اسم و اعلام کرد «م ا» البته اسمى رو که گفت یکى از هنرمندان بااخلاق و
عزیزه به قلبم و یک دوست، اونم فکر کنم خودش شوکه شده بود... من فقط براى
چند لحظه نمیدونستم چه اتفاقى داره میفته... که اونجا جواد رضویان
عزیزجانم جناب استاد تارخ، مهران غفوریان دوستداشتنى، احسان علیخانى
خوشقلب و همه لطف داشتن میخواستن آروم باشم هرچند من توقع داشتم اما نه
دیگه اینجورى و گذشت تا اینکه بعد از ٢سال یه روز این لوح تقدیر رو به
فرزاد حسنى نازنینم دادن چون با هم در ارتباط و نزدیک بودیم که به دستم
برسونه.
از اون به بعد هیچوقت دنبال لوح تقدیر و اول یا آخرشدن تو هیچ
نظرسنجى نبودم و سکوت کردم مثل خیلى چیزا و خیلى دردا. الانم اعلام میکنم
به هوادارانم، جایزه من، بودن شما کنارم در تاروپود لحظههاست بودنتون
کنارم در هر کنسرت هر مصاحبه هر نوشته هر آهنگ. دو دهه کم نیست و شماها لوح
تقدیر من هستین پیش خودم. ضمن احترامم به تمام نظرسنجىها و اتفاقات
اینچنینى اما وقتى از نتیجه کار خبر دارم، وارد حکایتش نمیشم، البته
همکارانم هر وقت جایزهایى گرفتن به حق گرفتن و شایسته القاب و الواحش بودن
و هستن. خواستم درددلى کرده باشم آخه همیشه بر من خرده میگیرن که چرا
وارد این ماجراها نمیشى و دورى میکنى. باز هم میگم من از تمام شبکهها
محبتها دیدم و لطفهایى که فراموش نمیکنم اما این حکایت یکم دلمو سوزوند.
خلاصه چه اول و چه آخر من برندهام چون خدایى دارم عاشق و هوادارانى صادق و
همراه و این یعنى نهایت سعادت. من رضا صادقى عاشقتونم و میفهمم قدر لطف
خدارو بخودم و داشتن عزیزانى که روزاى سخت کنارم بودن...»
موبنا