با چه روشهایی باید با فرزندسالاری مقابله کنیم و روشهایی که برای برخورد با این طرز رفتار در اطفال در پیش بگیریم کدامند؟ توصیه روانشناسان در این زمینه چیست؟ روشهای اصولی برای برطرف کردن این نوع رفتارها کدامند؟
خانوادههایی که بیش از حد انتظارات فرزند خود را برآورده میکنند، به او اعتماد به نفس کاذب میدهند.
در گذشته سیستم خانوادهها براساس پدرسالاری بوده و نه فرزندسالاری، اما در جامعه فعلی شرایط تغییر کرده است. براساس تحقیقی که در دانشگاه شهید بهشتی انجام شده در ۷۰ درصد خانوادهها فرزندسالاری حاکم است.
تعریف فرزندسالاریوقتی امور کلی خانواده و نیازهای آن و به صورت کلی محور خانواده روی فرزندان باشد، به این خانواده فرزندسالار میگوییم، اما تاثیر پدر یا مادر یکی از دلایلی است که باعث به وجود آمدن فرزندسالاری در خانواده میشود. دلیل این است که برخی نیازهای مادر یا پدری که در سیستم مادر سالارانه یا پدرسالارانه بزرگ میشوند، سرکوب شده و برای اینکه فرزندان آنها تجربه مشابهشان را نداشته باشند فرزندسالاری در سیستم خانواده به وجود میآید.
در چنین خانوادهای والدین نیازهای خود را سرکوب میکنند و اینجاست که خانواده به سوی مدرن شدن پیش میرود اما دلیل مهم دیگری که پشت فرزندسالاری وجود دارد، نگرانی والدین از آینده کودک است. درواقع، خانوادهها برای کم کردن نگرانیها تمام تلاش خود را برای برآورده کردن اهداف فرزندشان انجام میدهند و در این راه حتی از خود و نیازهایشان نیز میگذرند.
صمیمیت زیاد ممنوع!
درست است که خانواده باید با فرزندشان صمیمی باشند اما این صمیمیت نباید به اندازهای باشد که اقتدار پدرانه یا مادرانه زیر سوال برود و کودک احترام والدین را نگه ندارد. درواقع، صمیمیت زیاد باعث از بین رفتن مرز بین آنها میشود و در این بین کودکان از والدین خود انتظارات زیادی دارند. در خانوادههایی که والدین با اقدام به مثلث سازی از کودک به عنوان ابزاری در بحثها و اختلافاتشان استفاده میکنند تا حمایت او را به سمت خود جلب کنند نیز فضای فرزندسالاری شکل میگیرد.
در این محیطها کودک به خوبی رشد نمیکند و به تدریج به یکی از والدین گرایش پیدا میکند، اما در نتیجه این مثلث سازی کودک انتظارات زیادی از والدین خود خواهد داشت که از عوامل تاثیرگذار در فرزندسالاری است. میتوان گفت اگر نوع ارتباطی که والدین با یکدیگر دارند و به دنبال آن انتظاراتی که از یکدیگر دارند درست و منطقی باشد، فرزندسالاری کمتر اتفاق میافتد.
والدین باید به صورت منطقی و بجا نیازهای کودک را برآورده کنند. در غیر این صورت باعث بالارفتن سطح انتظارات فرزندشان خواهند شد.
فرزند سالاری چیست، خودشیفتگی در کودکان
فرزندسالاری باعث خودشیفتگی و اعتماد به نفس کاذب در کودکان میشود
رقابت طلبی کودکان بیشتر شده استاگر خاطرتان باشد در زمانهای گذشته میزان همبستگی و نزدیکی بین کودکان بیشتر بود. برای مثال بچهها از یک پاک کن یا مداد مشترک استفاده میکردند و اگر فرضا کسی مداد نداشت بچههای دیگر به او قرض میدادند.
درواقع، فضای هماهنگ و همسطح بین کودکان باعث میشد آنها نزدیکی بیشتری با یکدیگر احساس کنند، اما امروزه در رقابت طلبی بین افراد و حتی بین کودکان بیشتر مشاهده شده و کودکان برای اینکه بتوانند با دوستان و همسالان خود رقابت کننده داشتههای خود را به آنها عرضه میکنند زیرا در چنین سیستمی اگر داشتههای یکی از بچهها کمتر از دیگری باشد باعث تمسخر و تحقیر بچههای دیگر میشود و کودک برای اینکه بتواند در چنین محیطی دوام بیاورد خانوادهاش را برای برطرف کردن نیازهایش تحت فشار قرار میدهد.
اما خانوادهها در مقابل بروز چنین شرایطی برخلاف میل باطنی خود نیازهای کودک را برطرف میکنند زیرا دوست ندارند فرزندشان فشار و تحقیر همسالان را تجربه کند که دلیل این اتفاق همان طور که قبلا هم به آن اشاره کردهایم سرکوب شدن نیازهایی است که والدین در دوران کودکی خود داشتهاند و نمیخواهند چنین اتفاق مشابهی برای فرزندشان تکرار شود.
آسیبهای فرزندسالاریاولین آسیبی که فرزندسالاری ایجاد میکند در درجه اول متوجه والدین است. هر چقدر سطح انتظارات کودک از والدین بیشتر باشد باعث فشار بیشتری روی والدین میشود و این فشارها نه تنها از لحاظ روانی بلکه از نظر جسمی نیز آثار نامطلوبی را بر جای میگذارد و این شرایط به تدریج باعث ایجاد فاصله بین کودک و والدین میشود.
اما آسیب بسیار جدیای که فرزندسالاری به دنبال دارد شکل گیری اعتماد به نفس کاذب در کودک است. از آنجا که والدین تمام خواستهها و نیازهای کودک را برآورده میکنند او به یک حس رضایت خواهد رسید، اما اگر او در محیطی قرار بگیرد که خواسته و نیازش در آنجا برآورده نشود ۲ حالت سراغ او میآید؛ مورد اول خشم و مورد دوم ناتوانی و احساس ضعف نسبت به تواناییهای خود.
فرزندسالاری، تعریف فرزندسالاری
والدین باید به صورت منطقی و بجا نیازهای کودک را برآورده کنند
خودشیفتگی در کودکانفرزندسالاری همان طور که باعث خودشیفتگی و اعتماد به نفس کاذب در کودکان میشود، از طرفی باعث ایجاد حس ناتوانی نیز میشود، اما این نکته را هم باید اضافه کرد که خودشیفتگی نیز نشانه نبود اعتماد به نفس است. درواقع، از لحاظ روانشناسی واکنش وارونه خودش را نشان میدهد یعنی کسانی که شخصیت خودشیفته و اعتماد به نفس کاذب دارند به نوعی از نبود اعتماد به نفس رنج میبرند. رفتار کودکان در این موقعیت متناقض است یعنی در ظاهر شخصیتی خودشیفته دارند اما از درون بدون اعتماد به نفس هستند.
راهکار چیست؟
اولین نکتهای که والدین باید به آن توجه کنند ایجاد رابطه صمیمی اما در عین حال مقتدر با فرزندان است. اگر والدین بتوانند جذابیت و اقتدار خود را حفظ کنند و رابطهای صمیمی با فرزندان داشته باشند میتوانند نقش زیادی در بالا رفتن اعتماد به نفس کودکان در رویارویی با شرایط و موقعیتهای مختلف پیرامونش داشته باشند. والدین باید با فرزندان صداقت داشته باشند یعنی اگر در شرایطی نتوانند خواسته فرزندشان را برآورده کنند بهتر است روراست باشند و خود را دچار تنش و فشار نکنند.
نکته مهم دیگری که والدین باید به آن توجه کنند بررسی وضعیت اعتماد به نفس کودک است. تعامل والدین با فرزندان و شرایط بیرونی که کودک در آن قرار دارد تاثیر زیادی در اعتماد به نفس کودک دارد. کودکانی که دارای اعتماد به نفس بالا هستند کمتر والدین خود را برای ارضای خواستههایشان در فشار قرار میدهند و انطباق و سازگاری بیشتری با محیط دارند و مهمتر از همه به رقابت با دیگران نمیپردازند.
خانوادهای ایده آل است که نه فضای فرزندسالاری در آن باشد و نه پدرسالاری یا مادرسالاری بلکه در یک خانواده سالم تمام اعضای خانواده با یکدیگر تعامل دارند و اگر انتقاد و اعتراضی از یکدیگر داشته باشند آن را ابراز میکنند. رد سایه صمیمیت و اقتدار والدین با بچه هاست که اعتماد به نفس در آنها تقویت میشود و خانواده میل به سوی فرزندسالاری، پدرسالاری یا مادرسالاری نخواهد داشت.
خانواده سبز