«تابناک با تو» - ما ایرانیها برخورد دوگانهای با عادت کافهنشینی داشتهایم. یک زمانی در دهههای پیش کافههای روشنفکری یا کافههایی که در آن میشد خواند و مطلب نوشت و از چای و قهوه و مخلفات لذت برد، داشت باب میشد. اما بعد مدتی کافهها با این کارکرد نسبتا برافتادند. هم سلیقه عمومی نسبتا عوض شد و هم فشار نظارتها و هم البته برخی خرق عادتهای سنتی در برخی این کافهها.
سالهای زیادی طول کشید تا سایهای از آنها دوباره احیا شد.
ما ایرانیها مقداری اهل افراط و تفریط هستیم. گویا در پنهان، کافهنشینی نوعی اتلاف وقت میپنداریم و بعد بیشترین کاری که در محل کار یا خانه انجام میدهیم همین اتلاف وقتی است که قرار بودن با نرفتن به بیرون، حفظش کنیم.
ضمن اینکه باز از نظر اجتماعی، عادت نداشتن ما به تجمع مسالمتآمیز و اینکه هر کداممان سرمان به احوالات خودمان باشد، باعث شده کافهها برای درصدی از مردم که در پی یک گوشه دنج هستند، اصلا مناسب نباشند.
تصور کنید که شما به عنوان یک نویسنده با لپ تاپی قرار باشد هر روز به یک کافه بروید و تکهای کیک و چای بخورید و منظریه باران پاییز را رصد کنید. کمتر پیش میآید که بدون اگر و، اما و در آرامش چنین فراغتی نصیب شما شود.
بحث در مورد کافهها زیاد است و من باید ببینم که در بین پادکستها و کتابها آیا چیزی اختصاصی در این مورد وجود دارد یا خیر.
اما در اینجا به کافههای دنج شهر رم نگاه کنید. مکانهایی با سابقه زیاد که کوچکی و سادگی نسبی خود را حفظ کردهاند و پذیرایی آدمهایی از قشرهای مختلف هستند.
خدا فرصت بازدید از نزدیک را نصیب نماید!
منبع: یک پزشک