کیفیت زندگی در کدام استان‌ها بالاتر است؟
کد خبر: ۲۱۴۵۹
تاریخ انتشار: 2015 December 17    -    ۲۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۰
مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) به تازگی گزارشی را تحت عنوان «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» در سطح محدود منتشر کرده است.

این گزارش حاصل یک پیمایش ملی در 31 استان کشور و با تعداد 10160 نمونه است که در مراکز استان، شهرهای درجه دوم و روستاها به شیوه مراجعه به درب منازل انجام شده است.

حمیدرضا محمدزاده یکی از اعضای تیم پژوهش این طرح در ارتباط با مفهوم کیفیت زندگی و تفاوت آن با مفاهیمی چون امید به زندگی، سبک زندگی و ... گفت: شاخص کیفیت زندگی عمدتا در دهه آخر قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت اما زیربنای مفهومی آن به بسیار قبل تر بازمی‌گردد؛ درواقع اززمانی که صنعتی شدن وتولید کالایی به معیاری برای مقایسه کشورها و مناطق تبدیل شد در کنار آن صحبت‌هایی از زیان‌بار بودن تمدن جدید و زندگی ماشینی وجود داشت.

وی در ادامه در خصوص آنکه آیا می توان کیفیت زندگی را به جای مفهوم توسعه استفاده کرد گفت: نمی توان کیفیت زندگی را به جای مفهوم توسعه در نظر گرفت اما کیفیت زندگی مکمل شاخص‌هایی است که برای سنجش میزان توسعه یافتگی مرسوم است. درواقع امروزه یک شاخص به تنهایی نمی تواند بیانگر میزان توسعه یافتگی نهایی کشورها باشد چون جوامع پیچیده تر شدند و نهادها و سازمان‌ها،‌دستگاه های گوناگون خصوصی و دولتی هرکدام شاخص‌های کلان مختص به خود را داشته و علاوه بر آن هریک به ابعادی از این گزارش‌ها نگاه می‌کنند مانند سالنامه آماری یا چکیده نتایج سرشماری‌های ملی که وقتی منتشر می شود خیلی‌ها آن را مطالعه می کند اما هر فرد یا سازمانی تنها به بخشی از آن توجه می‌کند.

این عضو تیم پژوهشی طرح پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران در خصوص آنکه کیفیت زندگی به کدام یک از سازمان های کشور مربوط می شود گفت: برای کیفیت زندگی معیارهای مختلفی طراحی شده است که بعضا با یکدیگر تفاوت‌های جدی دارند اما در دو سه طیف کلی قابل دسته بندی هستند؛ مقیاسی که در ایسپا برای کیفیت زندگی استفاده شده QOL است که توسط سازمان بهداشت جهانی طراحی و اطلاعات آن نیز از طریق پیمایش به دست می آید.

وی در ادامه ضمن بیان اینکه پیشینه کیفیت زندگی به حوزه بهداشت و سلامت مربوط می شود گفت:‌به مرور مطالعات روانشناسی و جامعه شناسی و علوم سیاسی به شاخص کیفیت زندگی راه پیدا کردند. به همین دلیل ابعادی که در طرح «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» مورد بحث قرار گرفته سلامت جسمانی، روانی، محیط و سلامت اجتماعی و یا روابط فردی و اجتماعی است.

وی در ادامه اظهار کرد: در سلامت جسمانی از میزان نیاز به درمان طبی پرسیده شده و از برخورداری از تحرک و چابکی که این موارد احتمالا برای سازمان بهزیستی کشور اطلاعات باارزشی هستند؛ یا از رضایت ظرفیت کاری روزانه پرسیده شده که می تواند در معاونت اجتماعی وزارت کار کاربرد زیادی داشته باشد؛ در بحث سلامت روانی از مواردی مانند معناداری زندگی پرسش شده که در ارتباط با فعالیت سازمان های مذهبی کشور قرار می گیرد. همچنین از پذیرش شکل ظاهری بدن نیز در این طرح پرسیده شده که با توجه به آمارهای جراحی زیبایی کشورمان می تواند به تحقیقات اجتماعی این حوزه مربوط شود.

پرسش هایی که مطرح شد

محمد زاده در ادامه ضمن بیان اینکه در اکثر پرسش های مطرح شده تفکیک استانی،‌ جنسیتی، تاهل، سن، محل زندگی، تحصیلات آمده است گفت: در بعد سلامت محیط احساس امنیت مردم سنجیده شده که با حوزه معاونت اجتماعی نیروی انتظامی همسو می شود. میزان دسترسی به اطلاعات مورد نیاز نیز سنجیده شده که طبعا به سازمان فرهنگی و آموزشی کشور و حوزه چاپ و نشر مربوط خواهد شد.

وی ادامه داد: وضعیت تفاوت‌های جنسیتی می تواند برای مرکز امور زنان خانواده یا شورای فرهنگی اجتماعی زنان نیز موضوعیت داشته باشد و یا تفاوت های سنی در هریک از این متغیرها می تواند برای سازمان هایی که با یک بازه سنی خاص سر و کار دارند مانند وزارت ورزش و جوانان و یا سازمان بازنشستگی کشور کاربرد پیدا کنند.

این عضو تیم پژوهشی طرح پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران ادامه داد: در این طرح همچنین از میزان امکان فعالیت‌های تفریحی پرسیده شده که به سازمان های ذیربط متعددی که در این زمینه مسئولیت دارند مربوط می شوند.

محمدزاده ادامه داد: همچنین در این طرح از میزان رضایت مردم به دسترسی خدمات بهداشتی و درمانی نیز پرسیده شده که طبیعتا با حوزه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مرتبط می شود اما رضایت از شرایط محل زندگی و میزان رضایت از وضعیت رفت و آمد نیز مورد بحث بوده به طوری که در استان‌هایی این موارد افت پیدا می کنند که می توانند برای استانداری ها و کمیسیون های مجلس اطلاعات مفیدی داشته باشند.

وی خاطرنشان کرد: در این طرح یک پرسش آورده شده است که آیا فرد پاسخگو دارای بیماری مزمن و یا غیر مزمن است یا خیر؛ علت طرح این پرسش آن بوده است که مشخص شود وضعیت بیماران مناطق مختلف کشور در هریک از این موارد چگونه است؟

درآمد و رضایت اقتصادی

محمدزاده در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا در این طرح به وضعیت درآمدی مردم نیز اشاره شده است یا خیر گفت: بحث اقتصادی به صورت میزان برخورداری مردم از پول کافی برای رفع نیازهایشان مورد بحث قرار گرفته، درواقع کسی که ممکن است حقوقش پایین بوده اما با مخارجش متناسب باشد یا اینکه با حقوق بالا باز احساس نارضایتی بکند که این احساس نارضایتی چیزی متفاوت از تفاضل درآمد و هزینه است. این شیوه برای سنجش وضعیت اقتصادی مردم هم‌راستا با شیوه سنجش کیفیت زندگی بوده که متفاوت از روش‌های مرسوم است.

وی ادامه داد:‌ مساله احساس نارضایتی اقتصادی به طور کلی با کار دستگاه‌های اقتصادی ارتباط دارد و اکثرا زیر مجموعه دولت قرار می گیرند؛ معنای این اطلاعات بسته به سیاست پولی دولت متفاوت است به طوری که زمانی سیاست کلی این است که پول نفت در اختیار مردم قرار گیرد و وضعیت اقتصادی مردم با حجم نقدینگی سنجیده می شود نه مثلا شیوه‌ای که در این تحقیق انجام شده یا روش‌های دیگر؛ یک بار هم اولویت دولت و هزینه مردم است.

محمدزاده گفت: در این صورت ممکن است پول نقد کمی در اختیار مردم باشد اما بخش بیشتر نیازهای آن‌ها بدون پول برطرف شود به همین خاطر می بینیم که مثلا زندگی در روستاها به پول نقد کمتری نیاز دارد که بخش مهمی از این مساله به سطح متفاوت خواسته های گروه‌های گوناگون مربوط می شود.

برای مردم چه فایده ای دارد؟

این عضو تیم پژوهشی طرح پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران در ادامه در پاسخ به این پرسش که نتایج این تحقیقات بیشتر مورد توجه سازمان‌های دولتی، وزارت بهداشت، نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی و ... ارتباط دارد؛ حال این سوال پیش می آید که دستاورد این تحقیق برای عموم مردم چیست گفت: نتایج این داده‌ها نهایتا در زندگی مردم خود را نشان خواهد داد اما این که خود مردم از خواندن این گزارش‌ها فایده خواهند برد یا لذت ببرند گمان نمی کنم محقق شود مگر آنکه فردی علاقمند به مطالعات حوزه اجتماعی باشد.

وی گفت: برای مثال فرض کنیم که می گویند فلان کشور شادترین کشور دنیاست یا فلان استان بیشترین آسیب‌ها را دارد. مردم خود آن منطقه به عنوان یک اقدام عملی چه کاری می توانند بکنند؟ نهایتا می گویند از اینجا برویم و فلان جا خوب است؛ یا اینکه به استناد این اطلاعات فکری برای ارتقای وجوه نامطلوب حیات اجتماعی خودشان کنند؛ شاید مطالبات آن‌ها بر نمایندگان مجلس هم تاثیر بگذارد و یا اگر فعال اقتصادی باشند ممکن است در سرمایه گذاریشان موثر باشد.

ایران غمگین‌ترین کشور دنیا؟
محمدزاده در ادامه در پاسخ به این پرسش که به تازگی نتایجی منتشر شده که در آن کشور ایران جزء غمگین ترین کشورهای دنیا قرار گرفته در خصوص مجموع نظراتش در مورد ارقام و اعدادی که در این حوزه منتشر می شود گفت: آن گزارش را من هم خواندم و ظاهرا بسیار هم بحث برانگیز شد؛ همان را که گالوپ منتشر کرده بود و ایران بعد از عراق غمگین‌ترین کشور شده بود؟ بله واقعیت این است که برای تعیین رتبه کشورها از صحت شیوه گردآوری داده ها در تمام آن‌ها اطمینان حاصل شود.

وی گفت: البته مقیاسی که استفاده کردیم یک مقیاس جهانی است و در حال حاضر نیز برای دریافت میزان شاخص کیفیت زندگی کشورهای دیگر و روش گردآوری در هریک بنا داریم با گروه کیفیت زندگی WHO وارد مذاکره شویم زیرا به حسب جایگاهی که ایسپا در بین مراکز افکارسنجی کشور دارد وظیفه و رسالت خود می دانیم که به این حوزه ها ورود کنیم.

این عضو تیم پژوهشی طرح پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران ادامه داد: جدیدترین طرح در بین این مدل اخبار پیماشی بود که به میزان شادکامی در بین استان های کشور پرداخته و در جهاد دانشگاهی انجام شده بود.

وی در خصوص اینکه آیا نتایج دو تحقیق «میزان شادکامی استان‌های کشور» که توسط جهاد دانشگاهی انجام شده و تحقیق «پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران» که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) انجام شده است شبیه به هم بوده یا نه گفت: موضوع دو تحقیق با هم تفاوت دارد و قابل مقایسه نیستند حتی بین خود تحقیقات کیفیت زندگی هم باید با احتیاط دست به مقایسه زد چه برسد به اینکه بخواهیم با موضوع شادکامی آن را مقایسه کنیم؛ هرکدام از این اصطلاحات در ادبیات تخصصی دلالت خاص خود را دارد و قابل تعمیم به هم نیستند. اگر معیارها یکی باشند بحث شیوه نمونه گیری و مباحث روش شناختی مطرح می شود. البته اگر جزییات انجام یک طرح در دسترس باشد قضاوت در مورد نتایج آن هم امکان پذیر خواهد شد.

کیفیت زندگی مردم ایران

وی در خصوص نتایج این تحقیق در مورد کیفیت زندگی مردم ایران گفت: پیمایشی که در مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در مهرماه سال 93 در سطح 31 استان کشور انجام شد وضعیت کلی کیفیت زندگی مردم کشور در سطح متوسط را ارزیابی کرد؛ جنسیت ، وضعیت تاهل، سن ، محل سکونت (شهر/ روستا) وضعیت تحصیلات، وضعیت سلامتی و بیماری همه به نوعی در وضعیت کیفیت زندگی دارای تاثیرات شناخته شده‌اند.

محمدزاده گفت: کیفیت زندگی افراد سالم به طور معنادار بیش از افراد داری بیماری های مزمن و غیر مزمن است، اگر نتایج یکی از ابعاد مثلا رضایت از سلامت محیط زندگی را ببینیم میانگین 50.5 از 100 بیانگر سطح رضایت متوسط مردم ایران در این زمینه است.

وی افزود: زنان بیش از مردان از محیط زندگی خود رضایت دارند. با افزایش سن افراد از میزان رضایت از محیط کاسته شده و از سوی دیگر رضایت از محیط زندگی در مراکز استان بیش از شهرهای غیر از مراکز استان و در آن‌ها بیش از روستاها به دست آمده است. در مجموع از حیث میزان کیفیت زندگی استان های کشور استان‌های گیلان، آذربایجان غربی و اصفهان در صدر قرار می گیرند.

ایسنا


نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار