به گزارش «تابناک باتو» ـ متأسفانه آمار جانباختگان کرونا به ۱۱۳۵ تن رسیده است. این را برای کسانی مینویسم که همچنان فکر میکنند «این تعداد چیزی نیست!»
سرطان که بسیاری از نامش هم میترسند، در کل ایران روزانه جان حدود ۱۵۰ نفر را میگیرد. البته سرطان با همۀ بدخیمی، خرچنگسانی و بیرحمیاش به فرد بیمار یک تا پنج حتی ده سال فرصت میدهد تا زندگی کند. اما کرونا چند روز بیشتر به فرد مبتلا امان نمیدهد. تأکید فراوان بر اینکه درصد مرگومیر کرونا بسیار پایین است چیزی از مرگباری آن کم نمیکند و اگر تا امروز این واقعیت در سرمان نرفته است، امروز باید برود. کرونا کشندگی پایینی دارد، اما در مقابل به شدت مسری است و سرطانوار به جامعه چنگ میزند.
حالا دیگر باید بپذیریم که کرونا به سادگی میتواند رکورد ۱۵۰ کشته در روزِ سرطان را بشکند. اما چارۀ کار چیست؟ «وحشت»؟ «دستپاچگی»؟ «اضطراب»؟
سالهاست که به جهت بیماری بستگانم هر هفته مرتب به یکی از مراکز اصلی شیمیدرمانی تهران رفتوآمد دارم و مبارزه با سرطان بخش مهمی از زندگیام شده است. در این سالها با صدها فرد مبتلا به سرطان آشنا شدهام. این را به این دلیل میگویم که حس میکنم وضعیت «جامعۀ ما» امروز درست مانند «فردی» است که به سرطان مبتلا شده است. حتماً چیزی دربارۀ «ذهن جمعی» شنیدهاید و بسیار دیدهاید که «ذهن جمعی» بسیار شبیه «ذهن فردی» عمل میکند، به خصوص به این دلیل که «ذهن جمعی» جمعِ حسابیِ «ذهن فردی» است. ذهن جمعی درست مانند ذهن فردی شاد میشود، عصبانی میشود، حماقت میکند، اشتباه میکند، شاهکاری میآفریند یا حتی مرتکب جنایت میشود. همان اشتباهاتی که باعث میشود فرد در مواجهه با سرطان شکست بخورد یا ضعیف عمل کند، میتواند در ساحت ذهن جمعی باعث شود جامعه در مبارزۀ امروزش در برابر گسترش سرطانی کرونا شکست بخورد یا ضعیف عمل کند. بنابراین، دستورالعملی که جامعه امروز برای درمان خود باید در پیش گیرد، شباهت بسیاری به دستورالعملی دارد که فرد برای مبارزه با سرطان باید رعایت کند.
گام نخست مبارزه با بیماری «مواجهه با واقعیت» است. بزرگترین خطا پنهان کردن بیماری از بیمار است. پنهان کردن بیماری از بیمار خیانت در حق اوست، حتی اگر تاب شنیدن بیماریاش را ندارد! چون مبارزه با بیماری بدون «آگاهی» فرد مبتلا از بیماریاش محال است. شما برای پیروزی بر حریف، اول باید بدانید با چه کسی طرفید! مواجهه با واقعیت بیماری کرونا گام نخست و مهمترین گام بود که البته آشکارا به نظر میرسد در این گام مهم تعللها و سهلانگاریهایی صورت گرفت. «شناسایی به موقع» مهمترین گام برای درمان سرطان است؛ همچنین در اینجا برای درمان کرونایی که سرطانوار شهر به شهر میخزد و پیش میرود.
وقتی فردی مبتلا به سرطان میشود، اولین و مهمترین تلاش پزشکان این است که اجازه ندهند سرطان از آن بافت و عضو خارج شود. به همین دلیل بیدرنگ (یا پس از چند جلسه شیمیدرمانی) جراحی میکنند. شیمیدرمانی هم در واقع نوعی قرنطینه کردن بیماری درون یک عضو است تا دیگر عضوها را درگیر نکند. بزرگترین تعلل در مورد سرطان این است که پس از تشخیص دیرهنگام، به بیماری فرصت دهیم از عضو بیمار خارج شود، به اصطلاح پزشکی «متاستاتیک» شود. قرنطینه به وقت مناسب تلاشی است برای جلوگیری از متاستاتیک شدن بیماری در تن جامعه.
دلخوش کردن فرد بیمار (یا جامعۀ بیمار) به اینکه «هیچی نیست!» برای اینکه مبادا بترسد و رفتار متوحش از خود نشان دهد، فقط باعث ریشهدواندن بیماری در تن او میشود. در مرحلۀ بعد، فرد یا جامعه باید یاد بگیرد از «واقعیت بیماری» خود وحشت نکند، بلکه تدبیر کند! وحشت و اضطراب عنانگسیخته همانقدر مضر است که خوشخیالی و انکار واقعیت. بسیار دیدهام که بیماران سرطانی به شدت درگیر گزارش اسکنهای خود میشوند، تمام فکر و ذکرشان اندازۀ تومورها میشود و به خاطر چند میلیمتر کمتر و بیشتر مضطرب میشوند و عنان از کف میدهند. همین اضطراب ــ برای مثال ــ باعث میشود شتابزده پزشکشان را عوض میکنند و متأسفانه در اغلب موارد چند ماه بعد بدترین خبر ممکن دربارهشان به گوشم میرسد.
جامعه/فرد باید به جای وحشت و اضطراب (که فقط فرارسیدن مرگ را تسریع میکند)، خونسردانه و با امیدی معقول و با آگاهی دقیق از واقعیت، تدابیر درمانی را موبهمو انجام دهد. تا امروز طبق آمار رسمی بیش از ۶.۵۰۰ سلول جامعه درگیر سرطان کرونا شده است. این یعنی جامعه به سرعت و شدت نیاز به شیمیدرمانی دارد. ما باید تکتکمان خود را سلول این جامعه بدانیم و توجه داشته باشیم محافظت از خودمان دقیقاً محافظت از جامعه است. هر یک از ما باید تبدیل به سلول مبارزه با سرطان کرونا شویم. پیروزی نهایی ما، نتیجۀ پیروزی تکتک ماست.
مهدی تدینی
اگه همسرای همه ی پزشکا مثل شما فکر کنن که همگی باید بمیریم. شما باید متوجه جدیت و موقعیت شغلی همسرتون باشین.
خیلی باحالی
حکم کردم
:D
ولی حکم کردم آخه ؟؟؟!!!
مگه ارباب و رعیت هستین ؟
متاسفانه دکترش دکتر نیست یه حقوقدانه که خیلیم بارش نیست!