کرونا، آغاز تنهایی و شیوع شرارت
کد خبر: ۱۷۳۵۲۷
تاریخ انتشار: 2020 March 14    -    ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۷
نوربرت الیاس معتقد است که مرگ در عصر جدید و در دنیای مدرن و صنعتی امروز بسیار ناخوشایند است، چون در تنهایی اتفاق می‌افتد. اما در جوامع ماقبل مدرن و سنتی مرگ به نسبت راحت‌تر صورت می‌گرفت و افراد در کنار بستگان و خویشان و دوستانشان جان می‌دادند. اما اکنون این فرار از مرگ به‌سوی تنهایی را چه می‌شود نام گذاشت؟

کرونا، آغاز تنهایی و شیوع شرارت

کرونا، آغاز تنهایی و شیوع شرارتبه گزارش «تابناک باتو» ـ چند هفته از انتشار ویروس بسیار خطرناک کرونا در بسیاری از کشورها می‌گذرد. این ویروس از همان آغاز انبوهی از تنهایی و یاس را به بار آورد و انسان مدرن تنها را بیش از پیش تنهاتر ساخت. تعداد کشته‌های ناشی از این ویروس باعث شده که همه‌ی دغدغه مندان حیات انسان، چه سیاسیون چه پزشکان و چه حاکمان و ... برای حفظ جان افراد انسانی، تک تک انسان‌ها را به تنهایی فرا بخوانند.

تنهایی در دل خانه و خانواده به عنوان راهی برای فرار از مرگ

اما باید بدانیم که در این مدت هرچه در خانه و خانواده و در این دورانِ عزلتِ مقدس بر انسان عزلت گزین بگذرد، پس از مدتی بر جامعه در کلیت آن اثر می‌گذارد، همان‌گونه که این ویروس بر تمام انسان‌ها از هر طیف و طبقه و نژادی اثر گذاشته است.
بدانیم که خانواده چارچوب پنهان فضای اجتماعی است. نهادی است به ظاهر خصوصی که بر کلِ پیکرِ فضایِ عمومی و اجتماعی اثرگذار است. اینکه امروزه در برابر ویروس تهدیدگر به مرگ (ویروس کرونا) ما را به تنهایی در فضای خانه و خانواده و نه اجتماع فرا می‌خوانند، نشان از ماهیت و جایگاه حساس و بسیار مهم خانه به عنوان آخرین پناهِ انبوهِ آدمیان دارد؛ انبوه افرادی که یک ویروس آنها را به انبوه تنهایان (به اجبار) در خانه به عنوان مکانی برای حبس و افقِ تولدِ سلامتی سوق داده است.

نوربرت الیاس، جامعه‌شناس و نویسنده‌ی کتاب "تنهایی دم مرگ" معتقد است که مرگ در عصر جدید و در دنیای مدرن و صنعتی امروز بسیار ناخوشایند است، چون در تنهایی اتفاق می‌افتد. اما در جوامع ماقبل مدرن و سنتی مرگ به نسبت راحت‌تر صورت می‌گرفت و افراد در کنار بستگان و خویشان و دوستانشان جان می‌دادند. اما اکنون این فرار از مرگ به‌سوی تنهایی را چه می‌شود نام گذاشت؟

تنهایی که پیش از این (این بیماری و وضعیت کنونی) به عنوان چهره پنهانی مسائل قلمداد می‌شد اکنون جایش را به همزیستی و معاشرت به عنوان چهره‌ی آشکار این مساله‌یِ حادِ اجتماعی و درهم‌شکننده‌یِ ساختارِ اجتماعی داده است. بدین صورت که ارتباطات اجتماعی و به طور کلی عرصه‌ی عمومی، مکانی برای بیماری و آغازی بر پایان (مرگ) شده است.

در این برهه انسان اجتماعی به عنوان عامل تعیین کننده و تهدید کننده فضای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حوزه‌ی بهداشت عمومی و سلامت شهروندان (عموم افراد بشر به عنوان جمع) بدل شده است. تنهایی در مفهوم کلی آن، که از آن به عنوان رنج بشر نام برده می‌شد، اکنون منزلت یافته و به عنوان نماد سلامتی و عامل نجات‌دهنده‌ی بشر توصیه می‌شود.
اما نباید در حبس و تنهایی از هم‌جواریِ سلامتی و شرارت و رنج غافل باشیم و در همگانی‌ترین سلول‌های انفرادی برای بهداشت عمومی، شرورانی تنها بسازیم. این تنهایی تجویزشده و جلا داده، شیوه‌ی واحد و یکه‌ی زیستن نیست،؛ بلکه تنها در حکم امکان حیات است و رسالت آن، بودگی بخشی به ساحت وجود است.

کرونا، آغاز تنهایی و شیوع شرارت

اکنون بهار تنهایی است اما باید حواسمان باشد که این بهار کوتاه مدت است و آن را طولانی نسازیم. در کنار کارکرد پزشکی این تنهایی نباید از کارکرد دوگانه خودسازی/ خودباختگی آن غافل بود. در این تنهایی، انسان یا موفق می‌شود یا شکست می‌خورد، یا خود را به عنوان انسانی دارای حالات روحی و احساسات والای انسانی بازمی‌یابد یا خود را گم می‌کند.

انسان تنها شده، اگر غرق در تنهایی شود، بعد از مدتی به انسانی وحشی و سرکشی تبدیل می‌شود که دست به هر جنایتی می‌تواند بزند. تنهایی می‌تواند به عنوان عامل اصلی شیوع شرارت در میان انبوه تنهایان بدل می‌شود. انسان تنها، انسانی است شرور؛ اما عشق پایان رنج تنهایی و دوای درد این عزلت‌گزینی است. در عین تنهایی باید عاشق دیگری باشیم، نه برای فرار از تنهایی بلکه برای ایجاد زندگی پس از این دوران تنهایی.

به گمانم با عشق می‌توانیم تنهایی دردناک را موقوف به سعادت سازیم، چون در تاریخ همواره عشق ثابت کرده که چریکی است که باعث هجرت رنج از انسان تنها شده است. عشق انسانی‌ترین و سیاسی‌ترین کنش انسانی در این برهه از حیات است. این نوع تنهایی که همراه و همگام عشق است، تنهایی مقدس است. این تقدس تنهایی از تقدس حیات ناشی می‌شود. یادمان باشد که در این تنهایی انسانیتمان را به قمار نگذاریم و دیگران را فراموش نکنیم. رنج دیگران را رنج خود بدانیم و مرهمی بر آن باشیم.
ایوب رستمی، دانشجوی دکترای جامعه شناسی

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار