شهر تهران همان پلاسکو است
کد خبر: ۱۶۹۵۹۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: 2020 February 03    -    ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۰
مساله پلاسکو «خودمداری» ماست. وقتی «من» هستیم، خیلی خوب می‌توانیم به «آبادانی» فکر کنیم، ولی وقتی کار به همکاری جمعی، تشریک‌مساعی و مشارکت اجتماعی می‌رسد نتیجه قابل پیش بینی «ویرانی» است. امور به‌جای بهتر شدن، بدتر می‌شوند. مالکان مغازه‌های پلاسکو به ساختمان و کلیّتی به نام پلاسکو و ماندگاری آن فکر نمی‌کردند.

شهر تهران همان پلاسکو است

شهر تهران همان پلاسکو استبه گزارش «تابناک باتو» ـ خبرِ جان باختنِ انسان‌ها در حوادث تأسف‌بار است، ولی اعتراف می‌کنم که وقتی اخبارِ حوادثِ مختلفی را می‌شنوم که در کشور رخ می‌دهند، کمتر دچار شوک می‌شوم، چون وقوع این حوادث دور از انتظار نیست. برای مثال؛ آیا با شنیدن این خبر که در هشت‌ماهۀ نخست سال ۱۳۹۵، هرروز در جاده‌ها حدود ۴۵ تن کشته و ۹۶۰ تن مجروح شده‌اند دچار شوک می‌شویم؟

به ‌احتمال ‌قوی نه، چون بنا بر شواهد و شناختی که از وضع موجود داریم این وضعیت را قابل پیش‌بینی می‌دانیم و ازآنجایی‌که تغییر خاصی در وضع موجود (کیفیت تولید خودرو، مناسب‌سازی راه‌ها، بهبود مهارت‌های رانندگی، رعایت مقررات و غیره) رخ نداده است، انتظاری هم جز این نداریم. مشاهدۀ جان باختن انسان‌ها در فروریختن ساختمان پلاسکو مرا بسیار اندوهگین، ولی دچار شوک نکرد. با تکیه بر فریادِ آن آتش‌نشان فداکار که " کم نیستند ساختمان‌هایی در تهران که شرایط ساختمان پلاسکو را دارند"، باید انتظار وقوع حوادث مشابهی را نیز داشت. پرسش آن است که وقتی وضعیت موجود این‌چنین است چرا باید از فروریختن‌ها دچار شوک شد؟ "چو صد آید نود هم پیش ماست"، وقتی با فرایند آشنا باشیم آیا انتظاری جز این برآیند می‌رود؟ بگذریم.

فروریختن ساختمان پلاسکو ازنظر اجتماعی نکته‌های قابل تأمّلی دارد که در ادامه به یکی از آن‌ها اشاره می‌کنم. البته تأکید بر نقش شهروندان در این نوشته، به معنای کم‌رنگ جلوه دادن نقش مدیریت شهری نیست. این نوشته به دنبال تعیین سهم عوامل مختلف نیست.

اگر شما در طبقۀ همکف ساختمان پلاسکو قدم می‌زدید از شیک و مدرن بودن دکوراسیون داخلی، تجهیزات، تأسیسات و روابط عمومی فروشندگان فروشگاه‌های کوچک و بزرگ این طبقه لذت میبردید. وقتی تهویۀ هوای مطبوع، رنگ‌های شاد و فریبنده، درودیوار تمیز داخل مغازه‌ها را می دیدید هیچ حسی از فروریختن به شما دست نمی داد و احساس نمی‌کردید که در ساختمانی حضور دارید که به زودی در حال فروپاشی است، ولی کافی بود کمی به طبقات فوقانی بروید و یا از فاصله‌ای دورتر به ساختمان خیره شوید تا فروپاشی آن را احساس کنید.

شهر تهران همان پلاسکو است

مساله پلاسکو «خودمداری» ماست. وقتی «من» هستیم، خیلی خوب می‌توانیم به «آبادانی» فکر کنیم، ولی وقتی کار به همکاری جمعی، تشریک‌مساعی و مشارکت اجتماعی می‌رسد نتیجه قابل پیش بینی «ویرانی» است. امور به‌جای بهتر شدن، بدتر می‌شوند. مالکان مغازه‌های پلاسکو به ساختمان و کلیّتی به نام پلاسکو و ماندگاری آن فکر نمی‌کردند. نمی‌دانستند که بقای هر یک از آنان به بقای این ساختمان وابسته است. هر کس فقط به فکر «آبادانی» و رونق فروشگاه خودش بود. هر کس برای فروشگاه خودش هزینه می‌کرد، ولی مسئولیت ساختمان بر عهدۀ «دیگران» بود. واقعیت آن است که ما برای کار جمعی و تیمی آموزش کافی ندیده‌ایم و از تشخیص منافع جمعی عاجز هستیم. ما از هوش اجتماعی‌مان فقط برای پیش بردن منافع شخصی‌مان به ضررِ منافع سایر بازیگران اجتماعی استفاده می‌کنیم. ما در تشخیص منافع بلندمدت بسیار ضعیفیم. نمی‌توانیم درک کنیم که سوراخ کردن قسمتی از کشتی درنهایت دودمانِ همه‌مان را به باد خواهد داد.

شهر تهران همان ساختمان پلاسکو است. ما فقط مسئول خانه‌های خودمان هستیم. مدام خانه‌هایمان را قشنگ‌تر و قشنگ‌تر می‌کنیم. دستگاه تصفیۀ هوا و یا تصفیۀ آب می‌خریم تا در داخل خانه‌هایمان هوای پاک تنفس کنیم و آب سالم بنوشیم، ولی "برف شادی" روی پلاک ماشین‌هایمان می‌پاشیم تا بتوانیم در هوایی که می‌دانیم ناپاک است وارد طرحِ ترافیک شویم! وقتی دربارۀ هوای ناسالم شهر صحبت می‌شود مدام به این‌وآن اشاره می‌کنیم. همه به‌جز «من» مقصرند! «من» هیچ نقشی در ویرانی شهر ندارم!

شهر تهران همان ساختمان پلاسکو است. مدیران شهری نیز با شهر همچون تجربه پلاسکو مواجه می‌شوند. آن‌ها هم «منهای» مختلف‌اند. به مگامال‌ها یا مراکز خرید بسیار مدرن، با برند‌های معروف جهانی به همراه نما‌های حیرت‌انگیز و نورپردازی‌های جذابشان که روزبه‌روز هم بیشتر می‌شوند فکر کنید. ساخت مراکز بزرگ خرید و پاساژ‌های به قول برخی؛ "فوق مدرن" در خیابان‌های هشت متری شهر! ساخت مگامال‌های شگفت‌انگیز و زرق‌وبرق دار در شهری که در سال فقط چند روز هوای پاک دارد و در آن از شهروندان درخواست می‌شود که برای حفظ سلامتی‌شان از خانه بیرون نیایند! شهر تهران همان ساختمان پلاسکو است. مدیران شهری‌ای که جزیره‌ای عمل می‌کنند و درک درستی از ساختمان بزرگی به نام تهران (همان پلاسکو) ندارند. این شهر چه زمانی دچار فروپاشی خواهد شد؟

فردین علیخواه

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۶:۰۱ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
1
0
چه مقاله خوبی
مریم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
1
0
سلام،
چند مورد در مقاله درست نیست
۱_ حتی گفتارر کلمه جان باختن برای شهدای پلاسکو بسیار بسیار زشت میباشد چه بسا اینکه به قلم در مقاله گنحانده شود ،چون با ارزش ترین دارای هر شخص ذات و روح زندگی می باشد که اتشنشانان با فداکاری در آن حادثه روح بزرگ خود را به نمایش گذاشتند و اصلا زسبنده نیست در خور انسانی اینچنین کلمه جان باختگان اورده شود انها شهید جان و مال مردم بودند (هر چند که بنیاد شهید ،شهادت انهارا قبول نکرد و تنها استفاده لفظی شهید را به انها داد) ،در ثانی شاید شخص نویسنده از حاده پلاسکو اندوهگین شدند ولی بساری از مردم ایران و جهان به شوک فرو رفتند،چون ساختار اینچنین بنای امکان فرو ریزی نداشت.
ثالثا:تمامی مغازه دا ها و کسبه ساختمان پلاسکو ،سازمان پیشگیری اتش نشانی تهران باریان بار پیگیر و اعلام کرده بودند که این ساختمان نواقص ایمنی دارد ولی به عت اینکه زیر نظر بودن این مرکز تجاری و تعلق به بنیاد مستضعفان عملا این اعتراضات و اختاریه ها راه به جای نبرده بود،چهارما نقص متعلقات اتش نشانی به علت خرید به روز به علت تحریم ها و کمبود در نظر گرفته بودجه برای تهیه اقلام اطفاع حریق اتش نشانی خود عاملی بود برای فدا کردن ۱۶ تن از این سازمان،پنجما اگر نگاه فردی به جامعه باشد و شما پلاسکو را در مقیاس تهران مثال زده باشید (همانند ضرب المثل مشت نمونه خروار)جوانان شهید فداکار این حادثه نمونه مردم جامعه برای تهران می باشند ،پس کوتاهی عوامل و شرایط و سازمانها زیر ساخت جامعه است ربطی به افراد و ساکنان ندارد زیرا همانطور که انها جان خود را فدای حفظ و جلوگیری از سوختن اموال هم نوع خود کردند ،مردم عادی نیز در جامعه به مراتب در زمینه های مختلف وجود خود را اثبات کردند و نبود زیر ساخت های صحیح باعث به وجود امدن عواملی مثل الودگی هوا و... میشود نه تنها فردی که روی پلاک ماشین را بپوشاند(سوراخ کردن کشتی در این زمینه درست نیست)،ششم مثال پروژه های بزرگ و یاخت و ساز های نامناسب شهرداری ایت که مثل پاساژ و مراکز خریدی که بیان شد ،این چنین ساختمان ها با توجه به پایتخت بودن شهر تهران مورد نیاز میباشد همانگونه که تمام کشورهای دیگر نیز وجود دارد که تهران نیز باسد با شرایط جهانی پیش برود ولی در نظر گرفتن سود افراد که از این مراکز بهره میبرند مورد توجه است مثال این مورد را به همان ساختمان پلاسکو در حال ساخت فعلی بسط میدهم که نتوانستند مشکل چندین ساله پارکینگ را برای این ساختمان رفع کنند و از پارکینگ مستعمل و غیر کارامد و غیر اصولی وبا همان شرایط خطر افرین چه در شرایط اتش سوزی و چه در شرایط بحران دیگر در نظر گرفته اند ،آیا یک اگر این ساختمان زیر نظر شرکت خصوصی بود ومتعلق به بنیاد مستضعفان نبود باز شهرداری تهزان مصوبه ساخت پاساژ بدون پارکینگ را صادر میکرد ؟!،یا باز در همان حوالی ساختمان علاالدین با این همه اخطار از جانب سازمان اتش نشانی تغییری در آن ایجاد گردید .

کاش به جای اینچننین مقالات ودر خواست ها از زیر ساخت سازی برای شهر گفته میشد و این تلنگر به مسئولان در راس زده میشد
کاش مسئولان خود را جای خانواده داغدار شهدا و غم تا ابد ماندگار این عزیزان از دست رفته میگذاشت و حافظ جان انسان های دیگر و ارزش گذاری به بعد بهترین نعمت خدا یعنی حیات و زندگی افراد جامعه به سالم ترین نحو و حفظ جامعه سالم با زیر ساخت صحیح بود
کاش در جامعه نهاد ها وظایف و مسئولیت های متحمل شده را درست انجام میدادن ولو اگر مثل آن غیور مردان جان خود را در کف اخلاص میگذاشتند.
کاش مدیران ارتباطات بین سازمانی را در نظر داشته باشند و از جانب قدرت و سود جزیره ای خود حرف و احتمالات که بر پایه تجربه هر سازمان است را در نظر بیاورند و کاش برای هر ساخت و ساز و فعالیت اجتماعی چهار چوب در نظر گرفته شده اجزا شود بودن هیچ تبصره ای مثل پارکینگ پلاسکو
باتشکر از مطالعه نظر بنده_همسر تا ابد داغدار شهید قهرمان مدافع وطن علی مستوفی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار