به نام خدا
اول از همه این سه دستورالعمل را عملی میکنیم؛
۱- دخترها و پسرها را از همان کودکستان از هم جدا می کنیم تا از همان زمان، همگی آنها تبدیل به انسانهای مریضی شوند؛ مثلا پسرها فکر کنند دخترها چقدر جاذبه دارند، چقدر متفاوتند، چقدر فرشتهاند، ولی غیر قابل دستیابی اند، نمیتوانم با آنها حرف یا قدم بزنم و همین افکار را هم دخترها نسبت به پسرها پیدا خواهند کرد. بعد که همه به چیزی جز جنس مخالف نیندیشدند، راحت اختلاس می کنیم.
۲- علومانسانی را بیحیثیت میکنیم.
کاری میکنیم تا همه مردم از صدر تا ذیل، رشتههای علومانسانی را مسخره کنند و سخیف بشمارند. دستور می دهیم، به فارغ التحصیلان رشتههای فلسفه، مدیریت، جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی، حقوق، قضاوت و ...، کار ندهند و بیشترشان، سالها دنبال کار بگردند. در عوض، رشتههای فنیمهندسی، پزشکی و دندانپزشکی را خیلی پررونق و پولساز می کنیم.
میگوییم علومانسانی مربوط به انسانهای خنگ است. سپس، مغزها را می بریم رشتههای مهندسی، پزشکی و دندانپزشکی. به دلیل اینکه بچههای علومانسانی از استعدادهای متوسط به پایین انتخاب شدهاند و توانایی حل مشکلات مدیریتی و اجتماعی را نخواهند داشت، بنابراین مجبور میشوند بااستعدادترها که درس این کار را نخواندهاند مثل مهندسها و دندانپزشکها را بگذارند کار مدیریت بکنند.
تمام کارهای مدیریتی کشور به جای اینکه دست مدیران بیفتد، به مهندسان و پزشکان و دندانپزشکان سپرده میشود.
بنابراین، فیلسوفی وجود نخواهد داشت که تئوریهای عقلانی را به جامعه عرضه کند.
جامعهشناس قوی برای حل مشکلات جامعه به وجود نخواهد آمد.
یک وکیل و حقوقدان باهوش و خبره نخواهند داشت و الی آخر، در نتیجه کشور درست اداره نشده و همه ارگانها و سازمان هایش از هم میپاشد.
سپس وارد عمل میشویم و تمام آن استعدادهای آمریکا که در رشتههای مهندسی مثل: فیزیک، فضا، نانو، مکانیک، برق و ... تحصیل کردهاند را دعوتنامه میزنیم تا بیایند کشور ما، مفت و مجانی شروع به کار کنند.
۳- موسیقی را کلا از مدارس حذف می کنیم
اولا ً، وقتی موسیقی خوب، از کشور حذف میشود، جای آنرا افسردگی و دلمردگی خواهد گرفت. دوما همگی نسبت به موسیقی، بیسواد میشوند و فرق ما موسیقی سخیف و موسیقی بتهوون را نخواهند فهمید و همین موضوع به ما کمک میکند تا بهتر بتوانیم آنها را نسبت به خوانندههای خودمان علاقمند و عاشق کنیم. تا مثلا وقتی اسم یکی از خوانندههای ما را میشنوند از حس حقارت، حتی نتوانند حرف بزنند. به این صورت است که شما میتوانید آمریکا را نابود کنید.
این بود انشای من
اگر جدایی دختر و پسرها باعث حرص و طمع میشه ،پس چرا آن زن باز که هر روز با یکی میگرده سیر نمیشه؟
یا آن نوجوانانی که هممون کم و بیش در نوجوانی خودمان دوروبرمون دیدیم که هر روز سرگرم با یک دختر هستند چرا سیرمونی نمیگیرند؟
به جای این حرفا بهتره بدانیم که جدا بودن پسر و دخترها و درادامه به شرط حفظ کامل حجاب در جامعه و ندیدنه فیلم های ماهواره ای ،یقینا باعث جلوگیری از فساد خواهد شد .
فرق سگ با شیطان چیه ؟(فرق فراوانه و منظور رو بگیرید)
به سگ استخوان یا غذا که بدی بر میداره و میره و خلاص ولی به شیطان هرچه غذا (گناه)بدی باز یک قدم میاد جلوتر ازت بیشتر میخواد که گناه کنی
دو قطبی کردن جامعه با هر روشی (مدرسه، شهروند درجه یک و دو، ژن خوب و بد و...) افتراق را در جامعه زیاد کرده است و هرچه پیش می رویم دره بین گروه ها عمیق تر میشود و حلقه خودی ها کوچکتر؛ در این شرایط جامعه از حالت پایداری خارج می شود و بزودی با فروپاشی در جامعه موجه خواهیم بود( دقت کنید فروپاشی جامعه و من کاری به حکومت ندارم)