تحریم مساوی با آدمخواری
کد خبر: ۱۶۶۷۵۵
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
تاریخ انتشار: 2020 January 02    -    ۱۲ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۱
...عواملی همچون: «جنگ» یا «تحریم» که عامل ظهور قحطزار و به دنبال آن گرانی و نایاب شدن اجناس و کالا‌ها در بین مردم می‌شوند. با استفاده از گزارش‌های معتبر تاریخی در اثر دخالت‌های انسانی مثل جنگ و تحریم که نوع بشر در آن رابطه مستقیم دارد، انسان‌ها از فرط گرسنگی گوشت همدیگر را برای حفظ بقا، بیرحمانه خورده و به جرگه آدمخواران و هم نوع خواران پیوسته اند.

اتحریم مساوی با آدمخواریختصاصی «تابناک باتو» ـ قحطی و خشکسالی و به تبع آن، نبود و کمبود شدید قُوت و ارزاق از جمله دغدغه‌های همیشگی بشر برای حفظ بقا در تاریخ بوده است و در این میان انسان‌های فراوانی در اثر بروز قحطی، جان خود را از دست داده یا مجبور به مهاجرت از موطن اصلی خود شده اند. عمدتا علت قحطی، قَهر طبیعت با ابزارهایی چون نباریدن باران و کاهش نُزولات جوی یا هر پدیده ویرانگر طبیعی دیگر است که تحت تاثیر آن منابع غذایی از بین رفته یا مانع دسترسی آسان بشر به مواد خوراکی می‌شوند و بدین صورت بشر را به مرور دچار آشفتگی و استیصال می‌نمایند.

گاهی عوامل انسانی در بروز تنگسالی و قحطی دخیل هستند، عواملی همچون: «جنگ» یا «تحریم» که عامل ظهور قحطزار و به دنبال آن گرانی و نایاب شدن اجناس و کالا‌ها در بین مردم می‌شوند. با استفاده از گزارش‌های معتبر تاریخی در اثر دخالت‌های انسانی مثل جنگ و تحریم که نوع بشر در آن رابطه مستقیم دارد، انسان‌ها از فرط گرسنگی گوشت همدیگر را برای حفظ بقا، بیرحمانه خورده و به جرگه آدمخواران و هم نوع خواران پیوسته اند که در این مجال به چند نمونه از شواهد تاریخی مرتبط با این موضوع اشاراتی می‌شود؛

الف) آدمخواری به علت جنگ

۱- سال ۴۹۴ قمری، دامغان (استان سمنان در ایران)

«سلطان سَنجَر» (م.۵۵۲ ق.) از سلاطین سلسله «سَلجوقی» در سال ۴۹۴ ق. به شهر «دامغان» حمله ور شد و در اثر این تاخت و تاز همه شهر را ویران ساخت، سپس در آن جا کمبود منابع غذایی رخ داد و قحطی شد. «ابن عِبری» (م.۶۸۵ ق.) در کتاب تاریخ خود موسوم به «مختصر الدُوَل» در این خصوص نوشته است:
«عمّ الغلاء تلک الأصقاع حتى أکل الناس بعضهم بعضا بعد فراغهم من أکل المیتة و الکلاب‏.»

[۱](قحطی و گرانی در آن نواحی چنان شیوع یافت که مردم [از فرط گرسنگى]یکدیگر را مى‏خوردند و این، پس از آن بود که «مُردگان» و «سگ ها» را خورده بودند.)

تحریم مساوی با آدمخواری

از این متن تاریخی استفاده می‌شود که در اثر جنگ و ویرانی، زیر ساخت‌های شهری در دامغان و مناطق اطراف نابود و در اثر آن همه چیز کمیاب شده بود و مردم به ناچار به خوردن سگ و مُردگان خود روی آورده بودند بعد که آن منابع غذایی نیز کفایت نکرد به خوردن یکدیگر مشغول شدند و این اوج وحشت و فاجعه را در آن زمان نشان می‌دهد.

۲- قرن هفتم هجری، از بَلخ تا دامغان (ایران و خراسان قدیم)

«چنگیز خان مغول» (م.۶۲۴ ق.) و سپاه بی رحم او در قرن هفتم هجری، ایران و «خراسان قدیم» را مورد تاخت و تاز شدید قرار دادند و به طرز وحشیانه‌ای انبار‌های غذایی و زیر ساخت‌های شهری را نابود نمودند.
در کتاب «تاریخنامه هَرات» اثر خامه «سیف بن محمد بن یعقوب هَرَوی» (م.۷۲۱ ق.) از آدمخواری در اثر این جنگ و غارتِ وحشی وار در بخش‌هایی از ایران یعنی حدود «بَلخ» (شهری در افغانستان کنونی) تا «دامغان» چنین پرده برداشته است:
«از حدود «بَلخ» تا حد «دامغان» یک سال پیوسته، خلق (مردم)، گوشت «آدمى» و «سگ» و «گربه» مى‏خوردند؛ چه، چنگیزخانیان (مغولان) جمله انبار‌ها را سوخته بودند.» [۲]

تحریم مساوی با آدمخواری

ب) آدمخواری به علت تحریم


گاهی آدمخواری به علت «تحریم» یا «محاصره اقتصادی» است یعنی عاملی انسانی، شخصی قدرتمند و زورگو، به هر شکلی عامل و مانع رسیدن امکانات، مواد غذایی، آذوقه و امثال آن به منطقه‌ای خاص می‌شود.

۱- سال ۲۶۹-۲۷۰ قمری، بصره (عراق کنونی)

در زمان خلافت «مُعتَمِد عباسی» (م.۲۷۹ ق.) شخصی به نام: «محمد بن علی» و معروف به «صاحب زَنج» (م.۲۷۰ ق.) (سالار مردمان زَنگ و زنگ نام موضعی در شرق آفریقا) به جنوب «عِراق» حمله کرد، «موفق بالله» (م.۲۷۸ ق.) برادر قدرتمند خلیفه عباسی، جهت یاری خلیفه با سالار زنگیان در «بَصرَه» به سال ۲۷۰ ق. درگیر شد. صاحب زنج به شرق رود «ابوالخَصیب» در نزدیکی بصره رفت و در آن جا ساکن و بازار‌های خود را به پا نمود، موفق، کار را برای آنان سخت کرد (یعنی تحریم شدند) که این امر، باعث کمبود ارزاق و مواد غذایی شد تا آن جا که تاریخ نگار معروف، «ابن خَلدون» (م.۸۰۸ ق.) روایت کرده است:
«فقدت الأقوات و غلت حتى أکل بعضهم بعضا» [۳]

(آنگاه مواد غذایی چنان نایاب و گران شد تا آن جا که برخی از ایشان، همدیگر را خوردند.)

«مسعودی» (م.۳۴۶ ق.) تاریخ نویس شهیر، در زمینه کمبود منابع غذایی و تنگسالی مردم بصره و تبعات بعد از آن، این گونه روایت نموده است:

«گرسنگی و گرانی و نایاب شدن کالا‌ها برای مردم تا آن جا پیش رفت که «موش» و «گربه» و «سگ» می‌خوردند و این حیوانات نیز نایاب شدند تا آن جا که مردم منتظر مرگ همدیگر می‌نشستند تا به محض مُردن، یکدیگر را بخورند و این چنین بود هر کس همنشین و دوست خود را می‌خورد. عده‌ای به زنی از اهالی بصره در حالی که گریه می‌کرد و سَر خواهر خود را در دست داشت، گفتند: وای بر تو! چرا گریه می‌کنی؟ گفت: [مردمان گرسنه آدمخوار]دور خواهرم جمع شدند و نگذاشتند که او درست و حسابی بمیرد و پاره پاره‏اش کردند.

بعد در ادامه گفت:

«فظلمونی، فلم یعطونی من لحم‌ها شیئاً الا رأس‌ها هذا»
(از طرفی نیز به من ستم کردند [ و عدالت در تقسیم اجزای بدن خواهرم نداشتند] و از گوشت او جز این سَر چیزى به من ندادند!)

او شاکی از این بود که در مورد [تقسیم اعضا و گوشت‌های بدن]خواهرش به او ستم کرده ‏اند!» [۴]

تحریم مساوی با آدمخواری

«طَبَری» (م.۳۱۰ ق.) تاریخ نگارِ نامدار نیز در مورد کیفیت و مراحل این آدمخواری در کتاب تاریخ خود چنین روایت نموده است: «موفق» خانه‌های صاحب زنج را ویران نمود و آن‌ها را آتش زد ... آنان به اجبار به شرق رود ابو الخصیب رفتند در این وقت، کارش دچار ضعف شدیدی شد و زوال کار وى‏ برای مردم روشن شد و به همین خاطر از بردن آذوقه به سوی او [ و بازار‌های وی]بترسیدند و همه چیز برای او قطع شد، (تحریم غذایی و ... شدند) و نتیجه این شد؛
- یک رَطل (حدودا نیم من) نانِ گندم ۱۰ دِرهَم شد که سپس [ به جای گندم به اجبار] «جو» خوردند، پس از آن از انواع حبوبات خوردند، سپس کارشان به آنجا رسید که دنبال مردم مى‏رفتند و، چون یکی از آن‌ها با زن، کودک یا مردى تنها مى‏ماند او را سر می‌بُرید و مى‏خورد، پس از آن چنان شد که زنگیان قوى و قدرتمند (سیاه پوستان منطقه زنگ که جزء سپاهیان صاحب زنج بودند) بر یاران ضعیف خود مسلط می‌شدند و، چون با وى تنها مى‏ماندند او را ذبح می‌کردند و گوشتش را مى‏خوردند، پس از آن [ کار به جایی رسید که]گوشت هایِ فرزندان خویش را می‌خوردند، پس از آن اوضاع چنان بدتر شد که قبر مُردگان را شکافتند، کفن هایشان را ‏فروختند و گوشتشان را ‏خوردند.[۵]

۲- سال ۷۰۶ هجری، تِلمِسان (غرب الجزایر امروزی)

«سلطان ابو یعقوب، ناصر لِدین الله، یوسف بن یعقوب بن عبد الحق مَرینی» (م.۷۰۶ ق.) از سلاطین سلسله «بَنی مَرین» در «مغرب اَقصی» (مراکِش امروزی) در «آفریقا» بود.

وی شهر «تِلمِسان» (در غرب «الجزایر» امروزی) را به مدت «هشت سال و سه ماه» محاصره و تحریم نمود. تا آنجا که مردم به خوردن گوشتِ «موش» و «گربه» روی آوردند و حتی برخی گفته اند که مردمان «قطعاتی از اجساد مُردگان» خویش را نیز می‌خوردند. [۶]

تحریم مساوی با آدمخواری

سخن پایانی

همیشه به خاطر قهر طبیعت و سپس از بین رفتن منابع غذایی، قحطی و گرانی در سرزمین‌ها و به دنبال آن آدمخواری پیدا نمی‌شود بلکه از گزاره‌های معتبر تاریخی استفاده می‌شود که گاهی بشر با ابزار‌هایی همچون: «جنگ»، «تحریم» و «محاصره‌های اقتصادی» اسباب قحطی و به تبع آن آدمخواری را برای هم نوعان خود رقم می‌زند.

پی نوشت

[۱]تاریخ مختصر الدول ص. ۱۹۷. [۲]تاریخنامه هرات، ص. ۲۱. [۳]تاریخ ابن خلدون، ج. ۳، ص. ۴۰۶. [۴]مروج الذهب، ج. ۴، ص. ۱۱۹. [۵]تاریخ الطبری، ج. ۹، ص. ۶۳۱. [۶]تاریخ ابن خلدون، ج. ۷، ص. ۱۲۸.

سید مرتضی میرسراجی

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
عباس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
0
15
خدا نصیب نکنه
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۲۶ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
5
35
مردم که نمیخواهندولی دارند به همان سوی سوق داده میشوند، حمله گرسنگان به پیکهای موتوری غذارسان رستورانها شروع کاره.
بی سواد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
0
22
تاریخ چه درس هایی به آدم میده
آرین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
0
23
به نظرم همین که دستمون تو جیب همدیگه است آدمخواریم همین که سر هم کلاه میزاریم نوعی آدمخواری است حتما نباید گوشت و استخوان همدیگر را بخوریم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۶ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
5
13
زاد و ولد نکنید . چون زندگی کردن برای فرزندی که در ۲۰ سال دیگر میخواهد زندگی تشکبل دهد و دوباره فرزندانی بدنیا بیاورند که طبق تعریف مسولین این کشور اقتصاد اولویت اصلی انها نیست . شادی و رفاه اجتماعی هدف انها نیست بلکه انها میگویند ما میخواهیم همه کسانیکه بعدا بدنیا میایند حرف گوش باشند . مطیع هر سیاستی که اتخاذ میکنیم مردم باید حرف شنو باشند . باید تسلیم سیاست های ما باشند . در صورتی انقلاب برای این بود که رصایت مردم حاصل شود مسئولان حرف مردم را اجرا کنند . ایا در چنین گفتمانی در اینده زندگی برای فرزندان ماها سخت نیست ؟
مسعود
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
1
9
میشه بپرسم منظورتون از این تاریخ نگاری چی بوده؟!!!!!
حق بین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۱۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
1
3
من فقط موندم، چطور به این موجود دوپا که از هر بی ارزشی کم ارزش تره، میگن اشرف مخلوقات!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۴
2
5
منظور از این نوشته چی هست ؟ترساندن مردم یا ......
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۵
دقیقا- ولی جای مردم نیستند که بفهمند از چی باید ترسید
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
0
1
چرا آدم خواری در بین مسلمانان !!
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار