درست است که جوانی خیلی خوب است و هرکسی چهره جوان داشته باشد و سن چهره‌اش کمتر از سن واقعی‌اش باشد، خیلی هم خوشحال است، اما همین اتفاق می‌تواند برای فرد دیگری سرآغازی بر مشکلات باشد.
زو شنگای از آن آدم‌های خوش‌شانسی نیست که جوان بودن برای خوش‌یمن بوده باشد! بلکه حالا اسباب دردسر هم شده است. او از نظر سن و سال ۳۴ ساله است، اما بدنش در ۹ سالگی مانده و هیچ تغییری نکرده است.
پدر و مادر زو تعریف می‌کنند که وقتی زو ۹ ساله بوده و در حال بازی با بچه‌ها، ضربه‌ای به سرش می‌خورد، با اینکه خون‌ریزی نمی‌کند، اما ۳ روز تب دارد و وقتی به بیمارستان می‌رود، دکتر یک لخته خون را در سرش پیدا می‌کنند. بعد از عمل جراحی حال زو کاملا خوب بوده، تا اینکه بعد از چند سال متوجه می‌شوند او اصلا تغییری نداشته و در حقیقت هیچ بزرگ نشده است.
با بررسی دکترها متوجه می‌شوند که در اثر ضربه‌ای که به سرش خورده، غده هیپوفیز زو آسیب دیده و از همین رو رشدش در همان سن متوقف شده است. حالا زو یک فرد ۳۴ ساله است که در بدن یک پسر نوجوان ۹ ساله گیر افتاده که نه تنها نمی‌تواند ازدواج کند بلکه برای کار کردن هم با مشکلات مختلفی روبرو شده است.
به نظر می‌رسد جوان بودن و جوان ماندن همیشه هم اتفاق خوبی نیست.
مهر
توی سر من در یک سالگی ضربه تبر خورد و مغزم آسیب دید و مقداری از مغزم بیرون ریخت اما این شانس را نداشتم که اینگونه جوان بمانم. البته به خواست خدا معلول هم نشدم
اگه راست بگی تو از این آقا خیلی خوش شانس تری که!