درسی که می‌توان از مهاجرت «علیرضا فغانی» آموخت
کد خبر: ۱۵۶۹۶۳
تعداد نظرات: ۲۰ نظر
تاریخ انتشار: 2019 September 19    -    ۲۸ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۰
خوب شدن اوضاع یک کشور مفهوم خیلی کلی است که بر اساس آدم‌ها و خط‌کشی که دارند، از کسی به کس دیگر می‌تواند متفاوت باشد. ضمن این‌که این خوب شدن یکهو از آسمان فرود نمی‌آید روی ملاج ما. فرایندی‌ست که به نظرم همه باید جزیی از آن باشیم. گیرم حالا شرایط جوری شده که نمی‌گذارند یا نمی‌خواهند جزیی از آن شویم

درسی که می‌توان از مهاجرت «علیرضا فغانی» آموخت

درسی که می‌توان از مهاجرت «علیرضا فغانی» آموخت«تابناک باتو» ـ «همه رفتنی هستند». این جمله را معمولاً در آن عبرت گرفتن‌های چند دقیقه‌ای در مراسم تدفین به هم می‌گوییم. وقتی می‌خواهیم یکجوری‌هایی به خودمان دل‌گرمی بدهیم که این سرنوشت محتوم است و عین عدل خداوند. اما این روز‌ها دیگر موج مهاجرت دست کم در میان نخبگان انکار‌شدنی نیست. موضوعی که قبلاً تلاش می‌شد آن را خیلی جدی نگیرند حالا دیگر زیر هیچ فرشی پنهان‌شدنی نیست.

شب های گذشته در برنامه فوتبال برتر، گفتگویی از علیرضا فغانی داور بین‌المللی فوتبال ایران پخش شد که در آن مثل همیشه خونسرد حرف می‌زد و بی‌هیچ ابایی از رفتن گفت. از مهاجرت؛ و خلاصه حرف هایش این بود که برای «زندگی بهتر»، «آرامش بیشتر» و «آسودگی و رفاه بیشتر» خودم و خانواده‌ام می‌روم.

دهه هفتاد مستندی از تلویزیون پخش می‌شد در مورد کسانی که مهاجرت کرده‌اند و نگون بخت شده‌اند. روایت اصلی این بود که آن‌ور آب خبری نیست، بروید از درد غربت می‌میرید و سراب است و گول زرق و برقش را نخورید.

اما حالا دیگر مردم می‌دانند که بسیاری از همان‌ها که آن مستند را ساختند یا دستور ساخت و پخشش را دادند، درست همان موقع داشتند بچه‌هایشان را می‌فرستادند آن‌ور آب و خودشان هم برای گرفتن اقامت آن‌وری تقلایی می‌کردند!

مهاجرت یک انتخاب است. یک حق. بعضی‌ها می‌گویند درست است که آسمان در همه جای جهان یک رنگ است، اما زمین اش فرق دارد. آدم یک‌بار به دنیا می‌آید و یک‌بار فرصت زیستن دارد و باید برود جایی که احترام بیشتری می‌بیند و لذت و آرامش بیشتری هم نصیبش می‌شود. سعدی علیه‌الرحمه چند صدسال پیش فرمود.

سعدیا حُب وطن گرچه حدیثی‌ست صحیح
نتوان مُرد به سختی که من اینجا زادم

علیرضا فغانی هم حق دارد برود. وقتی برخی یواشکی می‌روند و زیر پرچم کشور دیگر سوگند وفاداری می‌خوانند و شهروندی می‌گیرند، فغانی چرا نرود و نگیرد؟ اتفاقاً انسان صریح‌اللهجه‌ای است که خیلی از این ادا‌ها در نیاورده است.

وقتی مجری از او پرسید که فکر می‌کنی بروی دل مردم برایت تنگ می‌شود و چه می‌گویند؟ دو بار گفت: «می‌گویند به جهنم! در را هم پشت سرت ببند»! با همان صراحتی که خیلی اوقات به جاه‌طلبی و غرور ترجمه شده حرف زد و رفت استرالیا!

قصد موعظه ندارم. چندباری موقعیت رفتن داشتم و نرفتم. علیرغم همه لحظه‌های تلخی که بعد از آن تجربه کردم، پشیمان نیستم. کسانی البته هستند که دوست دارند آدم را «پشیمان کنند»، اما «چراغم در همین خانه می‌سوزد». اما این رفتن‌ها را جدی بگیرید. این روز‌ها هرکس می‌تواند می‌رود. بسیاری از آن‌ها که نمی‌روند هم ماندن انتخاب ناگزیرشان است!

در همه جای جهان آدم‌ها در پی یافتن زندگی بهتر یا ماجراجویی تازه مهاجرت می‌کنند. از شهری به شهری، از کشوری به کشوری و از قاره‌ای به قاره‌ای. اما رفتن مغز‌ها و سرمایه‌ها و استعداد‌ها خسارت ملی است. اسمش می‌خواهد پناهندگی باشد یا مهاجرت فرق زیادی ندارد. کسی که برود چراغش را جای دیگری و برای کسان دیگری روشن می‌کند.

چندی قبل دکتر یزدانی از دوستان فرهیخته‌ام بعد از چندسال اقامت در ایتالیا به ایران برگشت. با او حرف می‌زدم که چطور این مسیر را برعکس طی کرده! گفت: تصمیم شخصی است و قصد نسخه پیچیدن برای دیگران ندارد. اما خلاصه حرف‌هایش امیدوارم کرد که هنوز تنها نیستیم:

من با دوستان خارج‌نشین یا کسانی که هوای رفتن دارند و می‌گویند اگر اوضاع در ایران خوب شود٬ برمی‌گردند موافق نیستم. یعنی در واقع٬ هر وقت این را می‌شنوم حس خواستگاری را پیدا می‌کنم که دختری بهش می‌گوید برو و هروقت وضعت خوب شد و پولدار شدی بیا سراغ من!

خوب شدن اوضاع یک کشور مفهوم خیلی کلی است که بر اساس آدم‌ها و خط‌کشی که در دست دارند٬ از کسی به کس دیگر می‌تواند متفاوت باشد. ضمن این‌که این خوب شدن یکهو از آسمان فرود نمی‌آید روی ملاج ما. فرایندی‌ست که به نظرم همه باید جزیی از آن باشیم. گیرم حالا شرایط جوری شده است که نمی‌گذارند یا نمی‌خواهند جزیی از آن شویم. ولی باز هم چاره‌اش رفتن و برنگشتن نیست.

مشابه همان حرفی که اصغر فرهادی نمی‌دانم کجا درباره‌ی رفتن از ایران زده. گفته بود آدم بچه‌ی بیمار خود را در خانه رها نمی‌کند و برود٬ ولو این‌که بداند ماندنش هم دردی از او دوا نمی‌کند.

فرمول «اگر ایران اوضاعش خوب شود٬ برمی‌گردم» نوعی عافیت‌طلبی دارد که یعنی من حاضر نیستم هزینه‌های این بهتر شدن اوضاع را بپردازم. یعنی آن‌ها که مانده‌اند٬ زحمت بکشند و اوضاع را بهتر کنند. حالا هر وقت بهتر شد٬ من هم برمی‌گردم.

کاش زیستن اینجا آسان‌تر بود آن وقت نه این همه «رفتن» ارزش بود نه انتخاب.

عصرایران

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
4
45
بسیار بسیار عالی
مطالب حرف دل من بود.
کاش شرایط کشور جور دیگری بود و یا بشود.
پاسخ ها
دوست
| |
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۱
مشکل اصلی کشور سیاستمداران هستند. کشور ما به اقتصاددان سیاستمدار نیاز دارد. باید ایران را از روی خبرهای سیاسی پاک کنیم و بیشتر در اخبار اقتصادی، علمی و ورزشی ببینیم. باید در کشور سکوت و آرامش باشد و فقط صدای چرخ اقتصاد شنیده شود.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
4
28
افرين
ناشناس
|
Hungary
|
۱۷:۳۸ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
0
5
دقیقا موافقم زندگی در هر جایی یک انتخابه.
ولی جو جامعه هم خیلی تاثیرگذاره. خیلیها تلاشی رو که در کشوری که مهاجرت کردن متحمل می شن حاضر نیستند تو کشور خودشون انجام بدن و این روی زیبایی نیست.
خیلیها رو دیدم علی رغم رفاه ظاهری- که البته بخش بیشترش رو از ایران بردند- آرامش درونی رو کم دارند. برعکس آرامش ظاهری بیرونی!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
8
3
رفتن یعنی فرار از مسئولیت فردی واز زحمات دیگران سوء استفاده کردن یعنی هچل بودن باید ایستاد سختی بکشی و درست کنی دیگران هم که خوب شدن سختی کشیده اند حتی غارتگران
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۰۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
0
7
هر وقت کسی گفت میروم، وقتی بهتر شدم (مفیدتر شدم) برمیگردم، باید احسنت گفت.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۳۳ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
4
15
من در 22 کشور زندگی کرده ام از شش ماه تا پنج سال 7 کشور از این 22 کشور 7 کشور اول و پیشرفته جهان هستند 19 ساله بودم رفتم امریکا در 24 سالگی کارشناسی ارشد کامپیوتر و الکترونیک داشتم ودوره عالی تخصصی دستگاههای حفاری نفتی و ابی در خشکی را گذرانده بودم بیست سال بعد بخاطر دو اختراع جدیدم و بخاطر تخصصم در کشورهای کانادا وامریکا و المان و فرانسه وژاپن وایتالیا واسپانیا در بالاترین سطح مدیریتی به تناوب کار و زندگی کردم در 15 گشور افریقایی و عربی و اسیایی و امریکای جنوبی مدیر پروژه های اکتشاف و یا مهندس ساده بودم با تمام این تجربیات اکنون در 70 سالگی فقط چند نصیحت ساده به کسانی دارم که میخواهند ترک وطن کنند اول حداقل دو زبان خارجی را خوب بیاموزید اول انگلیسی و دوم فرانسه یا المانی یا اسپانیایی نصیحت دوم حداقل یک فن و حرفه ای که نیاز به کار بدنی داشته باشد( نجاری یا اهنگری وو) یاد بگیرید سوم حداقل با یک مدرک کارشناسی ترک وطن کنید و چهارم و مهمترین نصیحت این پیرمرد را اویزه گوشتان کنید هر جا بروید برای مردمان ان سرزمین یک غریبه هستید و توجه داشته باشید دنیا بیرون از رویاهای شما در جریان است
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۸/۰۶/۳۱
من اصلا دوست ندارم شهروند دست دوم باشم و به چشم بیگانه نگام کنند.
اونایی هم که از تحصیلات رایگان کشورشون استفاده می کنند به تک تک مردم کشورشون بدهکارند.
ناشناس
|
France
|
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
0
9
جالبترین نکته اش این بود که همان مستند سازها دااشتن مقدمات مهجرت خود و خانوادشان را فراهم می کردند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۱۲ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
3
7
هر کس می تواند برود و نرود به خود و آینده بچه هایش خیانت کرده چون در قرآن هم به صراحت از مهجرت صحبت شده
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۸/۰۶/۳۱
حالت خوب نیست. برو خودت رو دکتر نشون بده.
سعید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
0
3
مقاله ای عالی بود...
آرین
|
United Kingdom
|
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
2
8
درود تابناک. حرف دل مایی که رفتیم و برگشتیم رو زدید.
کاش وطن جای بهتری برای زیستن بود .....
کاش اینهمه عزیزان رو از دست نمیدادیم...
کاش .....
محمد
|
United Arab Emirates
|
۰۶:۳۳ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۹
1
15
مشکل اصلی خود ما هستیم . تا خود را اصلاح نکنیم مشکلاتی که باعث این جور معضلات میشود حل نمیشود . اگر خودسازی را از خود شروع کنیم جامعه و مدیریتها نیز تغییر مبکند . طبق نظر بالا پس مردم المان پس از جنگ دوم جهانی و مردم ژاپن بایستی همان موقع همگی مهاجرت میکردند والان اسمی از این دو کشور نیز نباشد
پاسخ ها
حسن
| |
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۸/۰۶/۳۱
سلام دوست عزيز، كاملا درست است و با شما موافقم.اگر مردم ژاپن و آلمان مهاجرت ميكردند الان اسمس ايندو كشور نبود. ولي نكته مهم اينست كه مسئولين كشور آلمان و ژاپن ، بچه هايشان را براي تحصيل به خارج ميفرستادند.و مردمشان را تشويق به چيز هاي ديگر تشويق ميكردند. لطفا تحقيق كنيد و ببينيد كه مسئولين آلماني و ژاپني در آن زمان ماشين آنچناني وارد كرده و سوار ميشدند و مردمشان ماشين توليد داخل؟ لطفا قبل از هر چيز ببينيد مسئولينشان و روساي آنها چگونه بودند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۹
12
9
اینجور هم که نوشتی نیست. من خودم حدود 30 سال قبل قبل از گرفتن لیسانسم در دانشگاه شریف موقعیت داشتم برم امریکا ( ازم دعوت شد). حدود 20 سال قبل می تونستم برم اروپا یعنی موقعیت کاری و تحصیلی هر دو برام جور شده بود و نرفتم. الان هم بخوام برم می تونم ولی نمیرم. خیلی ها رو هم می شنام که اینطوری هستند. خیلی ها رو می شناسم که در امریکا و اروپا تحصیل کردند و برگشتند با همه مشکلات داخل کشور صبر و شکیبایی کردند.
ما به ایم مردم مدیون هستیم فقط راحتی خودمون که نیست. ما برای لذت بردن به دنیا نیومدیم که می گید ما فقط یکبار به دنیا اومدیم و باید خوش بگذرونیم. این طرز تفکر مادیگرا ها هست. با این طرز تفکر هر جور فسق و فجوری هم توجیه میشه. خوش باش. برو لاسوگاس مشروب بخور بقول خیام غنیمت شمر این یک دم. باید این مملکتت رو بسازی . مگه چند درصد نخبه در هر کشور وجود داره. هر که با پول مردم درس خونده پاشه بره خارج ، عین دزدی کردنه. مگه با پول خودت درس خوندی. با پول مردم دانشگاه و مدرسه ساخته شده و تا تو درس خوندی و.... حالا تا یک کم فشار بیاد پاشی بری اروپا و استرالیا که خوش باشی.
ما با پول اون روستایی های بدبخت به اینجا رسیدیم الان باید دستش رو بگیریم و دینمون رو ادا کنیم بهش. من کاملا مخالفم.
دایی من محقق برجسته ای است استاد پروازی چند دانشگاه درجه یک در مقطع دکتراست. از بیش از 10 کشور برای ایشون دعوتنامه اومده از بهترین شکورهایی که همه ارزوش رو دارند برن اونجا مثل سوئیس و کانادا و غیره. بهش گفتند هر چی بخوای بهت میدیم آزمایشگاه مجهز در اختیارت می گذاریم بیا اینجا برای ما کار کن و زندگی خوشی هم برات فراهم می کنیم. حتی یک لحظه به این مساله فکر نمی کنه. من دعوتنامه هاش رو تو کشوی میزش دیدم که بایگانی کرده بود.
بگذار هر کس که اونطور فکر می کنه بره از اونا چیزی برای کشور در نمیاد اگر هر بمونند باز هم به فکر خوشی خودشونند نه به فکر کشورشون.
ناشناس
|
United Kingdom
|
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۹
0
3
مهم نیست که داخل ایران زندگی یا خارج از ایران ،مهم این است که چقدر ایرانی باشی و به آنچه که هستی افتخار کنی و حتی برای بهتر شدن اوضاع داخلی هم ،خیلی مهم نیست که داخل یا خارج از مملکت باشی ،با انتقال تجارب و دانش خود بصورت برگزاری نشست یا همایش یا دوره های کوتاه آموزشی و یا کاراگاه می توان ،این مهم را انجام داد و حتی با سرمایه گذاری در داخل کشور ،هنوز جزیی از جامعه بود.همان کاری که من و همسر پزشکم انجام می دهیم ولی متاسفانه خیلی از ایرانی ها را در اینجا می شناسم که فقط برای سودجویی از شرایط پناهندگی مثل برخورداری از مسکن مجانی و پول تو جیبی حداقلی و بهره گیری از پولی که دولت در ازای فرزندان به خانواده هایی با درآمد حداقلی می پردازد،به اینجا آمده اند و نه برای بهتر شدن که شرم اور است. ولی البته تعداد خیلی زیادی هم افراد موفق و مایه افتخار هستند که تعداد کمی از آنها به دلیل دلزدگی از شرایطی مانند انحصار طلبی اقایون و بی عدالتی در واقع مجبور به قهر و مهاجرت شده اند و البته منظور آنها از بهتر شدن اوضاع ،فقط بهتر شدن عدالت اجتماعی است و نه چیز بیشتر.عدالت اجتماعی و فرصت سرمایه گذاری و کار برابر و برداشتن انحصارها ،کلید برگشت خیلی هاست
ناشناس
|
United Kingdom
|
۲۰:۵۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۹
0
2
مهم نیست که داخل ایران زندگی یا خارج از ایران ،مهم این است که چقدر ایرانی باشی و به آنچه که هستی افتخار کنی و حتی برای بهتر شدن اوضاع داخلی هم ،خیلی مهم نیست که داخل یا خارج از مملکت باشی ،با انتقال تجارب و دانش خود بصورت برگزاری نشست یا همایش یا دوره های کوتاه آموزشی و یا کاراگاه می توان ،این مهم را انجام داد و حتی با سرمایه گذاری در داخل کشور ،هنوز جزیی از جامعه بود.همان کاری که من و همسر پزشکم انجام می دهیم ولی متاسفانه خیلی از ایرانی ها را در اینجا می شناسم که فقط برای سودجویی از شرایط پناهندگی مثل برخورداری از مسکن مجانی و پول تو جیبی حداقلی و بهره گیری از پولی که دولت در ازای فرزندان به خانواده هایی با درآمد حداقلی می پردازد،به اینجا آمده اند و نه برای بهتر شدن که شرم اور است. ولی البته تعداد خیلی زیادی هم افراد موفق و مایه افتخار هستند که تعداد کمی از آنها به دلیل دلزدگی از شرایطی مانند انحصار طلبی اقایون و بی عدالتی در واقع مجبور به قهر و مهاجرت شده اند و البته منظور آنها از بهتر شدن اوضاع ،فقط بهتر شدن عدالت اجتماعی است و نه چیز بیشتر.عدالت اجتماعی و فرصت سرمایه گذاری و کار برابر و برداشتن انحصارها ،کلید برگشت خیلی هاست
پاسخ ها
حسيني
| |
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۶/۳۱
با سلام به دوست عزيز،
كاملا حرف درست و بجا ميباشد. ولي مردم به مسيولين خودشان نگاه ميكنند.اگر آنها ايراني باشند مردم هم ايراني اند. اگر آنها كانادائي يا آمريكائيد باشند مردم هم همانطورند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۰۷ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۴
0
1
وقتی قدر داشته هایمان را ندانیم ... وقتی حق و حقوقشان را ندیهم و احترامشان نکنیم می شود همین از بازیکن و نخبه علمی و داور و بازیگر گرفته تا هر کس که مفید است -- برای رفاه و احترام بیشتر مهاجرت می کنند ای کاش مسئولین به درد نخور و بی کفایت می رفتند تا بلکه وضع مملکت بهتر می شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار