«تانباک باتو» ـ فرض کنید که شرایط نظارتی بر رفتار و گفتار ما تغییر کند، آیا گمان میکنید که باز هم به همین صورت که اکنون رفتار میکنیم، سخن میگوییم و یا رفتار میکنیم؟ به طور قطع تغییر خواهد کرد ولی حد تغییر در هر فردی به متغیرهای گوناگونی ربط دارد که خارج از موضوع این یادداشت است.
خبرگزاری آنا سخنان او را در سازمان بسیج دانشجویی چنین نقل کرد که: چندی پیش یکی از قاچاقچیان حرفهای با بیش از ۲۰ کیلوگرم تریاک دستگیر شد که در عین تعجب حدود ۳۰۰ نفر از مسئولان برای آزادی وی تماس گرفتند.
اگر کسی چند سال پیش چنین سخنی را میگفت. به طور قطع مصداق تشویش اذهان عمومی دانسته و متهم به آن و فوری روانه دادگاه میشد. باید انصاف هم داد که اگر این گزاره درست نباشد و چنین اتفاقی رخ نداده باشد، به طور قطع چنین رویدادی عملی خلاف است که حداقل شایسته رسیدگی قضایی است ولی، بعید است گوینده مورد پرسش واقع شود!
اگر این سخنرانی ده سال پیش نزد سازمان بسیج میشد، به احتمال فراوان حاضرین در جلسه نیز واکنش نشان میدادند و سخنران را به چالش میکشیدند به همین دلیل نیز سخنران از ابتدا جرأت نمیکرد که چنین گزارهای را بگوید. ولی امروز که شرایط تغییر کرده، هرچه سیاهنمایی بیشتر شود، مطلوبیت آن برای این جناح بیشتر است.
اینکه گوینده رقم حدوداً ۳۰۰ نفر را ذکر میکند، شاید منظورش تعداد زیاد است، و الا چگونه ممکن است ۳۰۰ نفر و نه حتی ۳۰۱ یا ۲۹۹ نفر برای آزادی کسی تماس بگیرند؟
بنابراین فرض میکنیم که مثلاً دهها نفر چنین کردهاند. که البته یک نفرش هم زیاد است، چه رسد به دهها نفر. معنای این سخن روشن است. اینکه یک نفر قاچاقچی حرفهای مواد مخدر آن قدر با مسئولان رفیق است که حتی حاضر هستند برای آزادی او تماس بگیرند.
این را چگونه میتوان تعبیر و تفسیر کرد؟ جز اینکه مافیا همهکاره است؟ جالب اینکه مگر ممکن است کسی را با ۲۰ کیلو تریاک بگیرند و امکان آزادی او وجود داشته باشد؟ چون اگر امکان نداشته باشد، طبعاً کسی نیز تماس نخواهد گرفت.
پرسش اصلی این است که فرض کنیم نه ۳۰۰ نفر که فقط یک نفر برای آزادی او تماس گرفته باشد، این هم زیاد است. همین که کسی به خود جرأت دهد که با پلیس یا مقام قضایی تماس گرفته و خواهان آزادی یک متهم با ۲۰ کیلو تریاک شود، وضعیتی بدتر از اصل وجود آن جرم است. بنابراین باید این مشکل را حل کرد. حل این مشکل در گرو رفتار آقای سخنگو و امثال او است.
او وظیفه دارد که نام تکتک این افراد و استدلالهای آنان را برای درخواست آزادی چنین متهمی ذکر کند. به علاوه او باید توضیح دهد که اگر درخواستکنندگان توجیه قانونی برای این درخواست خود ندارند، چگونه جرأت میکنند که چنین درخواست نامشروعی را داشته باشند؟
گفتن این خبر و سپس هیچ اقدامی نکردن از اصل قاچاق مواد مخدر و نیز کوشش برای آزادی متهم آن اگر بدتر نباشد، قطعاً کمخطرتر نیست. پس از انتشار این خبر، دیدم که یک نفر زیر آن کامنتی گذاشته بود که گویی فرد دستگیر شده ساقی این ۳۰۰ نفر بوده است؟! و این برداشت نامعقولی از این خبر نیست، و الا چرا باید کسانی برای آزادی یک قاچاقچی حرفهای اقدام کنند؟ جز اینکه سهم آنان را به صورت پول یا جنس میداده است؟!
خوب وجود چنین افرادی در میان مسئولین بدتر است یا وجود قاچاقچی؟ بنابر این انتظار میرود که دادگاه این فرد را احضار و اسامی ۳۰۰ نفر را منتشر کند.
عباس عبدی