آزار معلولان؛ خشونتی که گزارش نمی‌شود
کد خبر: ۱۵۴۲۳۵
تاریخ انتشار: 2019 August 21    -    ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۰

شادی مکی: مدتی پیش اورژانس اجتماعی کشور اعلام کرد که براساس گزارش‌های ارسال شده به این سازمان معلول‌آزاری پس از کودک‌آزاری، همسر آزاری و سالمند آزاری رتبه چهارم خشونت‌های خانگی را به خود اختصاص داده است، موضوعی که تاسف و تعجب بسیاری را برانگیخت. اما این موضوع که چرا باید میزان معلول آزاری به عنوان نوعی خشونت خانگی آنقدر در جامعه نمود پیدا کند که به عنوان چهارمین خشونت خانگی مورد شناسایی قرار گیرد آنهم در شرایطی که مسائل مرتبط با حقوق بشر در میان مردم کشور ما هر روز هواداران بیشتری می‌یابد موضوعی است که نیاز به بررسی دارد.

سهیل معینی با بیان اینکه در تمام جوامع خشونت‌هایی که در بطن خانواده رخ می‌دهد بسیار بیشتر از چیزی است که کشف و گزارش می‌شود، به رویداد۲۴ می‌گوید: یک دلیل آنکه خشونت‌های خانگی در موارد بسیاری گزارش نمی‌شود آن است که در جوامعه برخی از اشکال رفتار خشونت آمیز با زنان، افراد دارای معلولیت، سالمندان یا کودکان به علت باور‌های جاری جامعه و فراوانی رفتار، اصولا خشونت تلقی نمی‌شود یا حداقل خشونت قابل تحمل و عرفی تلقی می‌شود، مثلا در جامعه ما برخی از خانواده‌ها معتقدند که کتک زدن کودک توسط والدین یک رفتار تربیتی است.

او با تاکید براینکه فرد معلول باید بتواند به اعمال خشونت‌بار نسبت به خود اعتراض کند، توضیح می‌دهد: افراد دارای معلولیت شدید مانند افرادکم توان ذهنی و افراد دارای اختلالات مزمن روان و اعصاب هستند یا افراد چند معلولیتی اساسا نمی‌توانند نسبت به خشونتی که علیه‌شان می‌شود گزار ش کنند و اصولا توان گزارش دادن ندارند.

مدیرعامل انجمن باور می‌افزاید: بیشترین سوءاستفاده جنسی از معلولان مربوط به دختران کم توان دهنی است؛ این درحالی است که این افراد رفتار‌های جنسی را آسیب و تعرض به خود تلقی نکرده و درکی از آن ندارند لذا این رفتار‌ها را گزارش نمی‌کنند، واقعیت این است که این خشونت‌ها نسبت به افراد دارای معلولیت می‌تواند در پستو‌های خانواده جاری و ساری شده و رصد نشوند هر چند که گاهی نیز خانواده برای حفظ آبرو نسبت به آن سکوت می‌کند.

او با بیان اینکه ضروری است تعریفی مشخص از خشونت داشته باشیم تا براساس آن خشونت را اندازه‌گیری کنیم، ادامه می‌دهد: ما درباره اینکه پیش از تشکیل اورژانس اجتماعی خشونت‌ها توسط چه نهادی رصد و پیگیری شده چیزی نمی‌دانیم؛ درنتیجه براساس آمار مشخص نمی‌توانیم قضاوت کنیم که خشونت علیه معلولان نسبت به گذشته رشد داشته است یا خیر، اما یک سری فاکتور‌هایی می‌تواند به ما هشدار دهد که این آمار ممکن است رو به رشد باشد، این فاکتور‌ها به ما می‌گوید که وضعیت خشونت‌زا در خانواده‌ها در حال رشد است.

مدیرعامل انجمن باور با تاکید براینکه یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد خشونت در همه حوزه‌ها به ویژه در خصوص افراد دارای معلولیت عواملی هستند که منجر به کاهش ضریب تحمل می‌شوند، عنوان می‌کند: یکی از مهم‌ترین این عوامل ایجاد فشار‌های اقتصادی است وقتی فشار اقتصادی در جامعه رو به افزایش است شاهد ناامنی روانی درون خانواده‌ها هستیم که به صورت‌های مختلفی خود را نشان می‌دهد مانند بروز رفتار‌های خشونت‌بار میان زوجین، افزایش ضریب طلاق یا افزایش فرار نوجوانان از منزل این شاخص‌ها نشان می‌دهد ناامنی روانی در برخی خانواده‌ها و عمدتا خانواده‌های کم برخوردار در حال افزایش است.

او با بیان اینکه بلافاصله بعد از فشار‌های اقتصادی شاهد بروز آسیب‌هایی در جامعه هستیم که می‌توانند موج دوم اختلالات را رشد دهند، می‌افزاید: اعمال خشونت علیه افراد معلول از این دست آسیب‌هاست به بیان دیگر در خانواده‌ای که تحت تاثیر فشار اقتصادی با آسیب‌هایی مانند اعتیاد و فروپاشی خانواده و ... دست به گریبان می‌شود زمینه برای افزایش خشونت نسبت به معلول افزایش می‌یابد، زیرا تاب‌آوری خانواده در این شرایط کاهش می‌یابد، از سوی دیگر افراد با توجه به بضاعت فرهنگی خود درمواقعی که تاب و توان نداشته و راهکاری برای خروج از مشکل نداشته باشند ممکن است اقدام به خشونت علیه افراد معلول خانواده کنند.

مدیرمسئول روزنامه سپید با تاکید براینکه در بسیاری مواقع خشونت ناشی از بی‌رحمی ذاتی و تثبیت شده فرد خشونت‌ورز نیست، می‌گوید: در بسیاری مواقع فردی که عضوی از اعضای خانواده‌اش دارای معلولیت است ریشه‌های عاطفی لازم را دارد، اما وقتی همین فرد دچار مشکل می‌شود ممکن است در مواردی کنترل خود را از دست داده و نسبت به افراد دارای معلولیت اعمال خشونت کند، لذا خشونت‌ها می‌تواند مبین آن باشد که بسیاری از خانواده‌هایی که قبلا خشونت‌ورز نبودند اکنون دچار این حالت شده‌اند که این مساله باید توجه سازمان‌های اجتماعی را جلب کند.

او با اشاره به اینکه بسیاری از خشونت‌ها ناشی از فقر اقتصادی و فقر فرهنگی و آسیب‌های ناشی از آن به خانواده است، می‌افزاید: وقتی توان مدیریتی خانواده کاهش می‌یابد افرادی که بر آن فشار می‌آورند مانند سالمندان یا افراد دارای معلولیت که نیازمند نگهداری، توجه و هزینه عاطفی و مادی از جانب خانواده هستند بیشتر در معرض آسیب قرار می‌گیرند، زیرا از یک سو نمی‌توانند از خود دفاع کنند و از سوی دیگر ضریب تاب‌آوری خانواده نیز کاهش یافته است.


فقدان نهادهای حمایتی برای افراد دارای معلولیت


معینی با طرح این سوال که «در جامعه ما چه نهادی این موضوع را رصد می‌کند که یک فرد کم‌توان ذهنی که تمام مدت در خانه است و نمی‌تواند به تنهایی بیرون برود آیا توسط خانواده بیرون برده می‌شود یا خیر یا اگر مرتکب اشتباهی شود با وی چه برخوردی می‌شود» خاطرنشان می‌کند: یکی از بزرگترین چالش‌هایی که در جامعه ما وجود داشته است -اما در حال عبور از آن هستیم- رسیدن به این آگاهی است که فلان رفتار که تا کنون عادی تلقی می‌شده رفتاری خشونت‌بار است، مثلا بی‌توجهی یا رفتار خشونت‌بار نسبت به فرد معلول خشونت نسبت به اوست.

این فعال حوزه افراد دارای معلولیت می‌گوید: بسیاری مواقع فرد معلولی که دائما مورد خشونت قرار می‌گیرد دچار سرخوردگی می‌شود، زیرا نمی‌داند که خشونت نسبت به خود را باید به کدام نهاد گزارش دهد یا اگر از محیط خشونت بار خانواده جدا شود باید به کجا برود و چه نهادی از او حمایت می‌کند لذا این مسائل باعث تداوم خشونت نسبت به او شده و گزارشی هم داده نمی‌شود.

او تصریح می‌کند: در جامعه ما تنها خشونت‌های فیزیکی خشونت تلقی می‌شوند و خشونت‌های زبانی و دائمی که فرد را زجر داده و از نظر روانی تحت فشار قرار می‌دهد، خشونت تلقی نشده و گزارش هم نمی‌شود.

مدیرعامل انجمن باور با اشاره به گزارش اورژانس اجتماعی درباره رتبه چهارم معلول آزاری در حوزه خشونت‌های خانگی تاکید می‌کند: این موضوع می‌تواند تصویری باشد از جامعه بزرگ‌تری که این مسائل را گزارش نمی‌کند چنانکه در بسیاری شهرستان‌ها و مناطق محروم خانواده‌هایی داریم که معلولانشان را در بدترین شرایط نگهداری می‌کنند و حتی مواردی بوده که معلول را در یک جایی مانند طویله نگهداری کرده‌اند، اما درباره میزان رواج آن با احتیاط برخورد می‌کنم.

او می‌افزاید: تردید ندارم که براساس تحلیل‌های جامعه‌شناختی در عمق جامعه و آنجا که کمتر نور تابیده شده و نهاد‌های رسمی کمتر می‌توانند اطلاعات جمع کنند بسیاری از اشکال خشونت به عنوان عرف در حال وقوع است و ما زمانی می‌توانیم وارد عمل شویم که گردآوری اطلاعاتمان را در نیتجه تعامل با سازمان‌های محلی و مدنی و حاکمیتی در روستا‌ها شهرستان‌ها ومناطق حاشیه‌ای شهر بتوانیم تقویت کنیم، زیرا در این مناطق خبر‌هایی هست که کمتر رصد می‌شوند.

به گزارش رویداد۲۴ از آنجا که معلول‌آزاری تنها در دل خانواده رخ نداده و جامعه نیز سهمی در آزار افراد دارای معلولیت دارد مصادیق این آزار در جامعه نیز باید مورد بررسی قرار بگیرد.

سابقه تاریخی معلول آزاری

محمدرضا اسدی در این باره به رویداد۲۴ می‌گوید: سابقه تاریخی و فرهنگی آزار معلولان در جوامع مختلف متفاوت بوده است یعنی می‌توانیم تمدن‌هایی را که در زمان خود پیشرفته بودند، اما نگاه‌شان نسبت به این افراد خوب نبوده و تبعیض‌های بسیار خشن را نسبت به این افراد روا می‌داشتند مانند تمدن یونان باستان را نام ببریم که افراد دارای معلولیت را معدوم می‌کردند، اما در منطقه بین‌النهرین نگاه نسبت به این افراد مثبت‌تر بود و کمتر آزار می‌دیدند به عنوان مثال افراد دارای معلولیت باید خراج پرداخت می‌کردند که بیانگر نگاه برابر به این افراد بود.


کتک‌ زدن ناچیزترین آسیب وارده به افراد دارای معلولیت


وی با بیان اینکه امروزه کتک زدن کمترین آزاری است که نسبت به معلول یا سالمند انجام می‌شود، می‌افزاید: یکی از مصادیق معلول‌آزاری تبعیض جنسیتی است که بحشی از آن آزار جنسی است، اما تبعیض جنسیتی مصادیق دیگری نیز دارد مانند اینکه با توجه به بافت فرهنگی ما امکان ازدواج افراد دارای معلولیت مذکر فراهم‌تر است تا زنان دارای معلولیت.

نائب رئیس انجمن علمی کاردمانی ایران با بیان اینکه نوع دیگر تبعیض و ازار معلولان عدم پرداختن به نیاز‌های جنسی آنهاست، عنوان کرد: یکی از شاخص‌های سلامت در بسیاری از کشور‌ها میزان مرگ و میر افراد دارای معلولیت نسبت به افراد فاقد معلولیت است، به بیان دیگر هرچه میزان ادامه حیات افراد دارای معلولیت به ویژه افراد ضایعه نخاعی در کشوری بیشتر باشد شاخص‌های سلامت این کشور بالاتر است.

او عدم امکان حمل و نقل مناسب معلولان، عدم مناسب‌سازی معابر، عدم پوشش بیمه‌ای توانبخشی معلولان، بی‌توجهی نسبت به سلامت جسمی و بهداشت دهان و دندان افراد دارای معلولیت را از دیگر مصادیق معلول آزاری در جامعه عنوان کرد.

این فعال حوزه معلولان بی‌توجهی به سلامت روان معلولان و نادیده گرفتن آن‌ها در برنامه‌های توسعه‌ای را از دیگر مصادیق معلول آزاری در ابعاد اجتماعی توصیف کرد و می‌گوید: تبعیض در استخدام و تحمیل سبک زندگی افرادی که معلول در کنارشان زندگی می‌کند به وی نیز از موارد معلول آزاری است، همچنی عدم دسترسی این افراد به دادخواهی و عدم تقویت سیستم‌های حمایتی- قضایی برای آن‌ها مصداق دیگری از آزار معلولان است.

عضو هیات رئیسه مجمع انحمن‌های علمی گروه پزشکی کشور عدم دسترسی کافی به آموزش در تمامی سطوح، تبعیض در استخدام و کاهش درآمد آن‌ها و همچنین بی‌توجهی به معلولان و ناکافی بودن قوانین موجود در حمایت از این افراد یا اجرایی نشدن آن را از دیگر مصادیق معلول آزاری در اجتماع خوانده و می‌گوید: امید به آینده افراد دارای معلولیت و حمایت طلبی آن‌ها کم است دلایل این موضوع مصداق بارز آزار است، به بیان دیگر هر عاملی که باعث شود صدای این افراد به جامعه نرسد یا اگر در جامعه و خانواده شنونده خوبی برای رنج‌های این افراد نباشیم همه این موارد مصداق بارز معلول آزاری است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار