«تابناک باتو» ـ واقعیت نشان داده است که هر جا مقداری پول بین دو نفر تقسیم میشود یعنی یکی تقسیم میکند و دیگری پذیرفته و یا رد میکند، اختلاف نظر در انتخاب نقطه عادلانه وجود دارد، لذا توجه به اهمیت میزان رقم منصفانه و نقش عدالت در انتخاب نقطه عادلانه در دستمزد نیز ضرورت مییابد. در حالی که بیعدالتی منجر به درگیری و تقویت کنشهای غیرانسانی میشود، طبیعت عدالت، انسانیت را بازسازی و به استحکام صلح و دوستی قوام میبخشد. از اینرو عدالت پیش فرض مهم جهت بازسازی یک جامعه سالم است، لذا به نظر میرسد بدون عدالت، صلح یک آرمان فریبنده خواهد بود و بدون صلح، بیعدالتی ادامه دارد.
انسجام اجتماعی محصول درک متقابل و همدلانه همه طبقات از هم است. برجسته شدن ریشههای شکافهای نامتعارف طبقاتی، نشان دهنده گسست این انسجام و از نمودهای زوال زندگی اجتماعی مسالمتآمیز آینده حکایت دارد.
بیعدالتی میتواند به عدم شکوفایی انسانها بینجامد و به معنای انسانیت آسیب برساند. یعنی نابرابری های وسیع در توزیع منابع اقتصادی باعث می شود جامعه کمتر متمدن شود، زیرا توزیع عادلانه منابع بین همه گروههای اجتماعی به انسان ها این فرصت را می دهد تا فعالیت های ادبی، هنری و فکری را ایجاد کنند که زندگی انسان را غنی تر میکند. به نظر میرسد بخش مهمی از افسردگی و تنش های جامعه ناشی از نابرابری و بی عدالتی است. باید باور کنیم این گفته لینکلن را که: زمانی که یک قسمت از بدن صدمه دیده، تمام قطعات آسیب دیده است، چنانچه شیخ اجل سعدی نیزاشاره نموده است که
"چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضو ها را نماند قرار"
باید بپذیریم که حال کارگران و قشرهای فرودست جامعه خوب نیست و طبق گزارشات موثق، سه دهک پایین جامعه برای بقا تقلا می کنند، لذا نیازمند توجه جدی مسئولان است تا وجدان های خفته خود را بیدار کنند و همدلانه به میدان آیند تا عدالت در دستور کار قرار گیرد، عدالت مرحم نیرومندی برای التیام زخم های جامعه انسانی است.
جامعه شناسی صلح، قلمرویی از دانش جامعه شناسی فرهنگی است که تلاش می نماید تا به انسانی تر شدن زندگی روزمره کمک کند و از آنجا که اصولا جامعه شناسی، رفاه انسان و بهبود جامعه را در نظر دارد، جامعه شناسی صلح نیز بر ضرورت اصلاح اجتماعی بر اساس هدایت علمی تأکید دارد؛ بنابراین، باید توجه داشت صلح واقعی به تعبیر مارتین لوترکینگ تنها عدم تنش نیست بلکه حضور عدالت است و یا حتی بقولی، صلح محصول عدالت است، لذا مطالبه عدالت و عدالت اجتماعی یک ضرورت عقلی و اخلاقی است که در یک جمع بندی می توان گفت، هیچگاه عدالت بدون صلح وجود ندارد و بدون عدالت نیز هیچ صلحی وجود نخواهد داشت و پذیرفت که جنبش های ضد جنگ (صلح طلبی) و جنبش های حقوق مدنی (عدالت طلبی) تلاش ها و کنش های یکدیگر را تقویت می کنند. در پایان تعیین دستمزد منصفانه جهت پیشگیری از منازعات کار، به عنوان یک راهبرد موثر برای انسجام اجتماعی، تقویت تعلق جمعی کارگران و استحکام صلح اجتماعی توصیه میشود.
منبع: میهن امروز