روزهایی که خودکار بیک حرف اول را در ایران می زد
کد خبر: ۱۲۸۸۷۸
تعداد نظرات: ۱۵ نظر
تاریخ انتشار: 2018 November 30    -    ۰۹ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۰
پس از آن ماجرا رفوگران هرگز آن آدم سابق نشد. کم کم، کار کارخانه بیک پس از بیشتر از هفتاد سال سابقه خوابید! خود رفوگران میگوید وداع تلخی با خودکار بیک و کارخانه ای که خودم سنگ بنایش را گذاشته بودم، داشتم و الان، حس پدری را که فرزندش را از دست داده باشد، دارم.

ظهور و سقوط خودکار بیک

ظهور و سقوط خودکار بیک به گزارش «تابناک باتو»؛ نام فامیلشان تحریریان بود و اصالتا اصفهانی بودند ولی ساکن تهران. شغل پدرش هم فروش لوازم التحریر در بازار بود. او فرزند چهارم خانواده تحریریان بود و نور چشمی پدر. همین که دبستان را تمام کرد به حجره پدرش رفت و مشغول کار شد؛ شبانه درس میخواند و روزها کار میکرد. عاشق مکالمه به زبان انگلیسی بود و ول کن هم نبود. کلاس زبان میرفت و جوری شده بود که مثل بلبل انگلیسی حرف میزد. از سربازی که آمد، زن گرفت و باز به حجره پدرش برگشت. فامیلشان را از تحریریان به رفوگران تغییر دادند.

اولین درخشش او زمانی بود که یک محموله مداد از ژاپن به ایران رسید و او کولاک کرد! چون همسرش برای مدادها منگوله های رنگی میساخت و ایده میداد تا فروش بهتر شود و با این کار سودشان چند برابر شده بود! این بود که علی اکبر به فکر تجارت افتاد. چون خانواده ای مذهبی بودند و به حقشان قانع بودند، پدرش محافظه کار بود و بلند پروازی علی اکبر را که میدید میگفت آخر تو، کار دست من میدهی!

علی اکبر گوشش بدهکار این حرفها نبود. کم کم کارخانه علی اکبر رفوگران و برادران را تاسیس کرد و عکس برگردان و برچسب آیه های قرآن را چاپ زدند و دعای "وان یکاد" و طرح "فالله خیرحافظا و هو ارحم الرحمین" در ایران غوغا کرد. از ماشین عروس تا ویترین مغازه ها جایی نبود که برچسب ها نباشد! این شد که سرمایه ای دست و پا کرد.

کم کم به فکر تولید قلم خودنویس افتاد ولی هرچه تلاش کرد موفق نشد. تا اینکه در یک روز تابستانی، آقایی به نام بهنام، به مغازه شان آمد و لای کاغذی که در دست داشت، سه عدد قلم بود. علی اکبر شروع به نوشتن کرد و دید چه چیز خوبی است! پدرش آمد و علی اکبر گفت آقای بهنام این قلم ها را آورده. پدر نگاه کرد و نوشت و گفت علی اکبر اینها چطوری جوهر میخورند؟ گفتم اینها جوهر نمیخورد، "خودکار" است! وی این کلمه "خودکار" را اولین بار در ایران به کار برد و رویش ماند.

یک روز نماینده همان شرکت خودکار فرانسوی به نام آقای لوک به ایران آمده بود و توی بازار با علی اکبر میگشتند تا بازار را نشانش بدهد. آقای لوک به علی اکبر گفت اگر نماینده این خودکار بودید چقدر میفروختید؟ علی اکبر گفت سالی ۲ میلیون خودکار! این عدد ۴ برابر فروش لوازم التحریر مغازه بود. فردای آن روز تلگرافی از فرانسه رسید و او "نماینده فروش خودکار بیک" شد! قول ۲ میلیون فروش خودکار داده بود ولی ۵ میلیون خودکار فروخت!

کم کم فکری به ذهنش رسید. به پدرش گفت بیا برویم کارخانه خودکار بیک را خودمان راه بیندازیم!! پدرش گفت: باز به کله ات زده یک کار دیگر بکنی؟ جواب داد ما اگر تولید کنیم هم به مملکت خودمان خدمت می کنیم و هم یک عده شاغل می شوند و نان می خورند و با این حرف ها پدرش قبول کرد.

حالا راضی کردن آقای بیک دردسر بود. آقای بیک گفت بشرطی اجازه میدهم که بتوانی خودکاری مثل این خودکار تولید کنی و یک نمونه داد. رفوگران خودکار را تولید کرد و به فرانسه فرستاد! خودکار آنقدر خوب بود که تلگراف از فرانسه رسید که شما سریعاً به پاریس بیا. رفت. مدیر بیک به او گفت من به تو اجازه ساخت میدهم، فقط یک شرط دارد. به من بگو با چه موادی، این خودکار را تولید کردی؟!

اینطور شد که شروع کردند و موفق شدند به طوری که در سال دویست میلیون عدد خودکار فروخت و این عااالی بود. با کمک پدرش یک قطعه زمین ۱۱ هزار متری در تهران نو خریدند و کارخانه ای بنا کردند و ماشین آلات را از فرانسه به تهران آوردند. تعداد پرسنل در آغاز کار ۹۶ نفر بود اما کم کم بیشتر و بیشتر شدد.

مداد سوسماری هم آن زمان رو به ورشکستگی بود. کارخانه زیان ده مدادِ سوسماری را از فرمانفرمایان خریدند و در فروش مداد سوسماری هم رکورد زدند.

بعد در سال ۱۳۷۵ عطر بیک (عطر جوانی) را به خط تولیدشان اضافه کردند و باز رکورد زدند! تا اینجا خیلی خوب بود.

اما کمی بعد ماجرایی در سازمان تعزیرات حکومتی، پای برادران رفوگران را به زندان باز کرد تا در نهایت با پادرمیانی آقای ناطق نوری، نامه تظلم خواهی برادران کارآفرین را مورد پیگیری قرار داده بودند، قائله پس از دشواری فراوان ختم شد.

پس از آن ماجرا رفوگران هرگز آن آدم سابق نشد. کم کم، کار کارخانه بیک پس از بیشتر از هفتاد سال سابقه خوابید! خود رفوگران می گوید وداع تلخی با خودکار بیک و کارخانه ای که خودم سنگ بنایش را گذاشته بودم، داشتم و الان، حس پدری را که فرزندش را از دست داده باشد، دارم.

آن روزها خودکار بیک حرف اول را در ایران می زد؛ اما حالا خودکارهای چینی جای یک تولید ملی را گرفته اند.

رفوگران این روزها با بیش از ۸۴ سال سن و با وجود بیماری در لواسان به دور از هیاهوی شهر، شعر می نویسد، شاید با همان خودکار بیک.
محسن قریب
پاییز ۱۳۹۷

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
فدوی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۹
1
55
اینقدر نگوییم جنس چینی آمد . نخیر باید بگوییم در داخل عده ای به جان تولید ملی افتادند ( قطعا عمدی ) بعد میدان خالی شد و سپس ...
اصل ماجرای ایشون با دادگاه و غیره بسیار دردآورتر است که در فضای مجازی موجود است .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۰:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۹
حرف شما کاملا درسته جنس چینی خودبخود نیامد بلکه عده ای نه فقط با هدف تجارت و واردات و سود اقتصادی بلکه با نیات شومی که سالهاست نتایج و آثار مخربش را در تعطیل شدن و ورشکستکی بسیاری از کارخانجات موفق قدیمی می بینیم پای تولیدات چینی را به بازار ایران باز کردند و البته بی قاعده و بدون رعایت موازین حفظ صنایع داخلی.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۹
1
10
اخرش نگفتی که چرا و چطور یه تولید ملی از بین رفت
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۱:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۹/۲۰
والا خودکار بیکی که من یادم میاد اصلا روان نبود و نوشتن مشق با ان مصیبت بار بود ضمنا بعد ها رنگهای متفاوت تری از ابی به بازار امد که نسبت به بیک زیباتر بودند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۴۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۹
1
10
لطفا بگیدامان ازمافیا
منتقد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۵۴ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۹
1
11
بگویید که کی اینها را به زمین زد .
کی کفش ملی را زمین زد
کی ....
و چکونه و چرا !! !
ناشناس
|
Germany
|
۰۰:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
17
7
از روزی که یادمه خودکار بیک یه شکل بود, نمیخوام بی انصافی کنم ولی لازمه کمی آدم توی کارش خلاقیت به خرج بده, مشخصه کسی نمیاد خودکاری که به اون درشتی مینویسه و باید تا تهه فشارش بدی رو بخره! اون روزا خودکار بدرد بخور نبود بیک میخریدن. الا بهترش اومد بهترشو میخرن, وارداتو بخاطر این که یه عده 100 سال یه خودکار با به شکل بزنن که نباید بست!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۵۱ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
1
10
این نشون میده اصلا توی ایران نمیشه به جایی رسید سریع تا گنده بشی جلوت را میگیرن
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
1
8
تا زمانی که دلالان در این مملکت حرف اول و آخر را می زنند و واردات تمامی کالاها بصورت رانت وجود دارد هیچ چیز توی این مملکت درست نمی شود
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
1
8
همه كارخانه ها يكي پس از ديگري نابود شدند به چه قيثمتي كه تعدادي خواست با واردات اجناس آشغال سود به جيب بزنن و بقيه مردم از كار بيكار بشن و چرخه توليد نابود بشه!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
10
5
بازار جای رقابت آزادهس .می تونستی طرح مختلف بیک ارزان یاکیفیت های مختلف بدهی ورقابت کنی نه به محض شکست دیگران رامتهم کنی
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۴:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۱
چرا این رقابت آزاد را در بازار خودرو نمی بینیم؟
ناشناس
| |
۱۶:۲۷ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۲
چون بازار خودرو دست دولته و کسی حریف دولت قنونگزار نیست تعرفه بر واردات میبنده مردمم مجبورن اشغالاشونو بخرن
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۱
1
7
فقط بیک مثل بیک مینویسد
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۲
0
4
به دروغ دم از تولید ملی می زنند اما در عمل ریشه تولید ملی را زدند ! کارخانه های ارج ، آزمایش ، فیلور ، کفش ملی ، کفش بلا ، کفش وین ، مینو ، روغن نباتی ها ، نساجی ها نخ ریسی ها و و و همه را به عناوین مختلف به نابودی کشاندند از آن طرف توسط آقازاده ها و وابستگان اجناس درجه سه خارجی را وارد کشور کردند که با یک تحریم جلو آنها هم گرفته شد در حالیکه اگر آن بلاها بر سر کارخانه های داخلی نمی آوردند اینقدر به مشکلات مردم و کشور افزوده نمی شد همه بر اریکه قدرت نشستگان دست به دست هم دادند تا نابودی و نکبت بوجود آورند و بر ثروت نامشروع خودشان بیفزایند ملت شاهد بودند که دم از تولید موشک می زدند اما در تولید پوشک بچه مانده بودند .
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار