امام هادی (ع): من ساعت مدل ایرانی می‌خواهم!
کد خبر: ۱۲۷۲۹۴
تعداد نظرات: ۲۶ نظر
تاریخ انتشار: 2018 November 14    -    ۲۳ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۷
روایت کمیاب و کم پرداخته شده ای در این کتاب معتبر وجود دارد که در کمتر منبع یا ماخذی به چشم می خورد و با توجه به این که اثر این دانشمند قمی از آثار کهن اسلامی و همچنین شخص ایشان از اصحاب گرامی امامان(ع) بوده، این روایت قابل اعتنا و بررسی های بیشتر است.

امام هادی(ع): من ساعت مدل ایرانی می خواهم!اختصاصی «تابناک باتو»؛ «محمد بن حسن بن فَرّوخ صَفّار قمی»(م.290 ق.) از دانشمندان بزرگ شیعه و از اصحاب گرانقدر «امام حسن عسکری»(ع) به شمار می رود که آثار فراوانی را در زمینه احادیث اهل بیت(ع) نگاشته است که یکی از این آثار، کتاب فاخر و ارزشمند «بَصائِر الدَّرجات» است که 1881 روایت را در زمینه شناخت امر امامت و ویژگی های آن مقام شامخ با ذکر سند آورده است.

امام هادی(ع): من ساعت مدل ایرانی می خواهم!

روایت کمیاب و کم پرداخته شده ای در این کتاب معتبر وجود دارد که در کمتر منبع یا ماخذی به چشم می خورد و با توجه به این که اثر این دانشمند قمی از آثار کهن اسلامی و همچنین شخص ایشان از اصحاب گرامی امامان(ع) بوده، این روایت قابل اعتنا و بررسی های بیشتر است.
از حدیث شریفی که ایشان در کتاب خود نقل کرده اند چنین استفاده می شود که امام هادی(ع)، از «علی بن مَهزیار اهوازی» وکیل خود ساکن در شهر «اهواز» در ایران، ساعتی مدل ایرانی طلب کرده بودند تا از آن جا به «مدینه» محل اقامت آن حضرت برده شود.

امام هادی(ع): من ساعت مدل ایرانی می خواهم!

در این فرصت اصل روایت تقدیم می شود: «حسن بن علی سَرسونی» از «ابراهیم بن مَهزیار[اهوازی] » روایت کرده است که گفت: امام هادی (ع) (م.254 ق.) نامه ای به «علی بن مَهزیار»(مُتوفای احتمالا حدود 254 ق.) [ وکیل و نماینده خود در شهر «اهواز» در ایران] نوشتند و به وی امر فرمودند تا ابزاری تهیه کند که اندازه ساعت های [شبانه روز] را تعیین نماید و برای ایشان بیاورد!

ابراهیم بن مهزیار اهوازی برادر علی بن مهزیار می گوید:

ما این [ساعت را که به آن «مِقدار» می گفتند] در سال 228 ق. ( حدود سال 842 میلادی) ، برای امام هادی(ع) [ به محل اقامتشان در مدینه] بردیم.

هنگامی که [در طول مسیر] به[موضعی به نام] «سَیالَه» (منزل و دهکده ای بین راه مکه به مدینه) رسیدیم، علی بن مهزیار، نامه ای نوشت و خبر آمدن خود را به امام هادی(ع) اطلاع داد و از حضرت اجازه خواست تا نزد ایشان رفته و وقت ملاقات را تعیین فرمایند.

حسن بن علی سرسونی گوید: همین طور برای «ابراهیم [بن مهزیار]» هم اجازه گرفت.
ابراهیم بن مهزیار گوید: امام نیز در جواب، اجازه فرمودند تا بعد از ظهر خدمت ایشان برسیم. شرفیاب شدن ما در روزی تابستانی و بسیار گرم بود.« مَسرور»، غلام علی بن مهزیار هم همراه ما بود. وقتی به خانه امام نزدیک شدیم «بِلال»، غلام امام هادی (ع)، [را دیدیم که بیرون از خانه امام ایستاده و انتظار ما را می کشید. پس هنگامی که به نزدیک خانه امام رسیدیم، گفت: داخل شوید!

پس ما وارد اتاقی شدیم، در حالی که دچار تشنگی شدیدی بودیم، نشستیم. یکی از خدمتگزاران، در حالی که کوزه آب خنکی در دست داشت، پیش آمد، پس ما از آن آب خنک نوشیدیم.

سپس امام هادی (ع)، علی بن مهزیار، وکیل خود را خواستند و او تا بعد از عصر(غروب) در خدمت امام (ع) بود. سپس مرا (یعنی ابراهیم بن مهزیار) به حضور طلبیدند.
آنگاه عرض سلام نمودم و اجازه خواستم تا دست امام را ببوسم. حضرت دستشان را دادند و من بوسیدم. امام مرا دعا فرمودند و نشستم، آنگاه برخاستند و خداحافظی کردم.

وقتی از در خانه بیرون آمدم، مرا صدا کردند و فرمودند: ای ابراهیم!

عرض کردم:

بله ای سرور من!

سپس امام هادی (ع) فرمودند:

صبر کن!

من همچنان ایستاده بودم، در حالی که مسرور، غلام ما هم با من بود. امام دستور داد «مِقدار» (ساعت مدل ایرانی) را نصب کنند.

آنگاه حضرت آمدند و خدمتگزاران صندلی برایشان گذاشتند و ایشان بر آن نشستند. یک صندلی هم برای علی بن مهزیار در سمت چپ امام قرار دادند و او نیز بر روی آن نشست.
من در کنار «مقدار» (ساعت) بودم. یک سنگ کوچک افتاد. مَسرور [به زبان فارسی] گفت:
«هشت»!

امام هادی (ع) [هم به زبان عربی] فرمودند:

«هشت»، «ثَمانیَه» است!

عرض کردیم: بله ای سرور ما!

امام هادی (ع): من ساعت مدل ایرانی می‌خواهم!

 ما تا شبانگاه در نزد امام هادی (ع) بودیم،آنگاه بیرون آمدیم. امام به علی بن مهزیار فرمودند:

فردا صبح مسرور[غلام خود] را نزد من بفرست!

فردا صبح علی بن مهزیار او را به خدمت امام فرستاد. وقتی به محضر امام وارد شده بود، امام [به زبان فارسی به وی]‌ فرموده بودند:

«بار خدایا چون» ؟ (حالت چه طور است؟)

مسرور[گوید]: عرض کردم:

«نیک یا سَیِّدی !» ( خوب ای سرور من!)

در این وقت شخصی به نام «نَصر» ـ که ظاهرا از جاسوس ها ی خلیفه وقت عباسی «الواثِق بالله» (خلیفه از 227 ق. تا 233 ق.) بوده ـ عبور کرد.

ابراهیم بن مهزیار گوید: امام هادی (ع) به زبان فارسی به مسرور فرمودند:

«در بِبَند، در ببند!» او نیز در را بست.

مسرور گوید: آنگاه امام (ع)، رِدای خود را بر روی من انداخت تا من را از نصر که ظاهرا جاسوس خلیفه و از مخالفان امام بود] پنهان کند و سپس آنچه می خواستند از من پرسیدند.

ابراهیم بن مهزیار گوید: بعد از آن امام با علی بن مهزیار دیدار کردند و فرمودند:
همه این ها(شاید زیر عبا قایم کردن مسرور یا به حضور پذیرفتن مسرور به جای علی بن مهزیار) از بیم نصر بود.

علی بن مهزیار نیز خدمت امام(ع) عرض کرد: ای ابوالحسن!(یعنی ای امام هادی!)ترس من از نصر داشت به اندازه ترس من از «عَمرو بن قَرح» می شد.» [1]

بحث

1- یکی از شاخصه های امامان در اندیشه شیعه تسلط آن بزرگواران به همه زبان هاست. از این روایت نیز استفاده امام هادی(ع) از زبان فارسی و آگاهی کامل ایشان از این زبان به دست می آید.

2- این روایت به شکلی منحصر به فرد است زیرا در آن هفت کلمه فارسی مانند: «در»، «ببند»، «هشت»، «خدایا»، «بار»، «چون»، «نیک» در لا به لای متن عربی حدیث و گفتار امام معصوم(ع) و شخص غیر معصوم وجود دارد.

3- قسمت هایی که امام فرموده اند: «بار خدایا چون» یا «در ببند» و همین طور مسرور حال خود را «نیک» بیان نموده یا عدد «هشت» را به فارسی بیان نموده، اصلا در متن عربی روایت به آن زبان ترجمه نشده اند و قطعا مخاطب عرب زبان اگر فارسی نداند جزئیات آن را متوجه نمی شود. شاید این به آن علت بوده که نویسنده کتاب (صَفار)، راوی(سرسونی) و همچنین کسی که اتفاق برایش رخ داده(ابراهیم بن مهزیار اهوازی) همه فارسی زبان و آشنا به این زبان بوده اند و این نکته و ضرورت را مولف فارسی زبان کتاب احساس نکرده است.

4-در متن روایت دو بار امام هادی(ع) و پشت سر هم فرموده اند: «در ببند!» که این می تواند نشانی از تاکید باشد ولی در متن اصلی که به دست ما رسیده در مرتبه اول نوشته شده:«در بِه بَند»که این از نظر نگارش فارسی امروزی نادرست است ولی ظاهرا در نسخه های خطی قدیمی فعل امر را این گونه می نوشته اند. ناسخان و کاتبان عرب هم به احتمال زیاد به هر دو شکل نوشته اند.

5- ما عبارت فارسی «بار خدایا چون»که امام هادی(ع) فرمودند به صورت «حالت چه طور است؟» ترجمه نمودیم به قرینه جمله بعدی که مسرور فارسی و عربی عرض کرده:«نیک یا سیدی!». اما این عبارت برای ما فارسی زبان ها در این دوره خیلی قابل فهم نیست یا از آن کلماتی اسقاط شده یا تصحیف و تحریف در آن به مرور زمان رخ داده است. به خصوص آن که این عبارت در حالت احوالپرسی نیاز به فعل دارد و از طرفی «بار خدایا» در فارسی معادل «اللهم» در عربی است. به هر روی ما بر اساس قرینه جمله بعد و جایگاه سخن آن را این گونه ترجمه نمودیم.

6- متن روایت یک دست به نظر نمی رسد بلکه جایی از قول «سرسونی»، جای دیگر از قول «ابراهیم بن مهزیار» و جای دیگر از قول «مسرور» غلام آن ها بیان می شود. در این خصوص باید گفت که این روایت تنها در همین کتاب «بصائر» ذکر شده و کتاب حدیثی دیگری قبل یا بعد از آن وجود ندارد که بتوان عبارات و کلمات این روایت را با توجه به آن ها مقابله و تصحیح کنیم و به احتمال قوی در روایت مزبور تصحیف، تحریف و افتادگی هایی وجود دارد که متوجه نسخه نویسان وکاتبان این اثر در قرون متمادی بوده است. تاریخ تألیف این کتاب مشخص نیست ولی با توجه به سال وفات مولف آن- صفّار قمی- که سال 290 ق. بوده الان بیش از 1150 سال از تالیف آن می گذرد لذا چیز عجیبی نیست که در ادوار مختلف اصل متن روایت دچار آسیب ها و آفت هایی شده باشد و یک دست نباشد.

7-«ابن شَهر آشوب مازندرانی» (م.588 ق.) در کتاب حدیثی خود موسوم به «مَناقِب آل ابی طالب(ع)» این حدیث را با تأکید بر این که حدیثی طویل و طولانی است بسیار مختصر و در دو خط ذکر نموده است و به جای علی بن مهزیار، شخصی که امام هادی(ع) به او نامه نوشت و دستور ارسال ساعت را نمود، «علی بن مِهران» ثبت کرده است که در این فقره احتمال تصحیف در کلمه مهزیار و تبدیل آن به مِهران بسیار زیاد است.[2]

8- «علی بن مهزیار اهوازی» شخصیت شناخته شده و از اصحاب امام رضا(ع)،امام جواد(ع)وامام هادی(ع) بوده است. در مورد مکان مزار وی در ایران اختلاف است. دو بقعه منسوب به او وجود دارد یکی در «جاجَرم» در استان «خراسان شمالی» و دیگری در اهواز در استان «خوزستان» که هر دو محل توجه و زیارت است.

امام هادی(ع): من ساعت مدل ایرانی می خواهم!

 

امام هادی (ع): من ساعت مدل ایرانی می‌خواهم!

9- «ابراهیم بن مهزیار اهوازی» شخصیت شناخته و راوی این خبر و برادر کوچک تر علی بن مهزیار اهوازی است. وی از اصحاب امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) بوده که برخی تشرف او به محضر مبارک امام عصر(عج) را نیز بیان کرده اند ولی متاسفانه تاریخ وفات این راوی حدیث که در اسناد ده ها روایت قرار گرفته به دست ما نرسیده است.

10- شخصیت و هویت اصلی« نصر»که در متن استفاده می شود که احتمالا از جاسوسان خلیفه و مراقبان امام هادی(ع) بوده به درستی شناخته نشد البته این امر واضح است چون همه ابعاد یک متن در روایات و تاریخ ثبت نمی شوند یا لا اقل به دست ما نمی رسند. اما در میان اسناد روایات از شخصی با عنوان «نصر غلام ابوالحسن علی(ع)»[2] یاد شده است که نشان می دهد امام هادی(ع)، غلامی به نام نصر داشته اند. شاید این همان نصر است، غلامی که خیلی مورد تایید نبوده یا جاسوس حکومت و خلیفه وقت بوده است.

11- شخصیت «عَمرو بن قَرح» همو که علی بن مهزیار نیز از او مثل نصر، جاسوس خلیفه یا غلام غیر مطمئن امام(ع) بیم داشته است در آثار صاحبان تراجم و ارباب تاریخ پیدا نشد ولی چه بسا بتوان چنین احتمالی را بر اساس ظاهر متن مطرح کرد که او مامور یا جاسوس خلیفه وقت در اهواز بوده است مانند نصر در مدینه.

12- «حسن بن علی سَرسونی»، شخصی که این مطلب را برای محمد بن حسن صفار قمی مولف بصائر الدرجات نقل نموده، در آثار رجالیان، محدثان، تاریخ و تراجم نگاران شناخته نشد ولی به احتمال زیاد شخص موجه و مورد اعتمادی بوده که صفار قمی از وی این قضیه را به طور مستقیم نقل کرده است. با توجه به این که اکثر نسبت ها در قدیم به قوم یا موضع بوده است لذا نسبت او به سرسون احتمال زیاد نسبت به موضعی است در جنوب کشور «اوکراین» امروزی در قدیم به نامSarsun که به روسی Kherson (خِرسون) تلفظ می شودکه نشان می دهد اصلیت حسن بن علی سرسونی و پدران او برای آن مناطق بوده اند.

13- از متن استفاده می شود که امام هادی(ع) در مدینه تحت نظارت شدید خلیفه وقت و مراقبت جاسوسان وی بوده و ایشان در این زمینه درایت و زیرکی های خاصی به کار می برده اند.

14- تشریفات، دیسیپلین، انتظام و آراستگی امام هادی(ع) نیز از این خبر مستفاد می شود. مثلا داشتن خدمتگزار در خانه امام که مسئول پذیرایی از مهمان ها بوده است. یا غلامی که بیرون از خانه ایستاده بوده و منتظر آمدن میهمان ها، خوش آمدگویی و سپس راهنمایی آن ها به سوی داخل منزل امام بوده است.گذاشتن صندلی به هنگام نصب ساعت برای امام و همین طور قرار دادن صندلی دیگری در سمت چپ برای وکیل ایشان (علی بن مهزیار) یا اتاقی که محل پذیرایی بوده است و قبل از دیدار با امام میهمان ها آنجا بودند یا جلسه خصوصی با علی بن مهزیار یا اجازه خواستن مکتوب علی بن مهزیار برای دیدار و همین طور اجازه دیگر برای ابراهیم بن مهزیار و دیگر چیزها از انضباط و تشریفات خاص در نزد امام هادی(ع) خبر می دهد.

15- این که امام هادی(ع) به مسرور می فرمایند: در ببند! و سپس بر طبق متن آمده: «فَأَغْلَقَ الْبَابَ ثُمَّ أَلْقَى رِدَاهُ عَلَيَّ يُخْفِينِي مِنْ نَصْر»(پس او در را بست. سپس امام رِدا (عبا) خود را روی من انداخت تا مرا از نصر پنهان کند). اینجا از دو منظر در ظاهر مفهوم نیست اولا چرا فعل این گونه آمده که او در را بست، در حالی که مسرور و امام دارند با هم صحبت می کنند و امام به مسرور دستور بستن در را می دهد. ثانیا اگر امام به مسرور امر کرده که در را ببند پس مخفی کردن او زیر عبا وقتی در بسته است چه معنا دارد؟ شاید این دو گانگی را با توجه به این که آوردیم متن این روایت خالی از تصحیف و تحریف و افتادگی در طول ادوار مختلف نبوده، به شکلی بتوان توجیه نمود. شاید چنان که بیان شد نصر خادم امام هادی(ع) بوده که تحمیلی و جاسوس در آن منزل بوده و با بستن در فرصت مخفی کردن مسرور فراهم می شده تا زمانی که او وارد خانه امام شود. از سوی دیگرشاید فعل ماضی«اغلقَ»(بست)که نسخه نویسان نوشته اند صحیح نباشد بلکه «اغلقتُ»(بستم) درست تر باشد و با سیاق کلام متناسب است یعنی: «من در را بستم و سپس امام روی من ردا انداخت».

16-با توجه به این که امام هادی(ع) بعدها به اجبار خلیفه وقت یعنی«متوکل عباسی»(م.247 ق.) در سال 233 ق. از شهر«مدینه»(در عربستان کنونی) به شهر «سامرا» (در عراق کنونی) منتقل شدند، این اتفاق (طلب نمودن ساعت مدل ایرانی) که در مدینه رخ داده برای قبل از عزیمت ایشان به سامرا یعنی قبل از سال 233 ق. بوده است که در متن خبر نیز سال 228 ق. به صراحت بیان شده است.

17- در ابتدای متن در معرفی این وسیله از ترکیب «مِقدار الساعات» استفاده شده است و در ادامه تنها به کلمه «مِقدار» بسنده شده است. مقدار بر وزن «مِفعال» از اوزان اسم آلت(ابزار) در زبان عربی است که به معنا و مفهوم «وسیله یا ابزار اندازه گیری» است و با توجه به ترکیبِ مقدار الساعات در ابتدای متن نشان می دهد که وسیله ای بوده که ساعات و اوقات شبانه روز را اندازه می گرفته است که به زبان ساده همان «ساعت» در دنیای امروزی ما است و به احتمال زیاد در آن زمان ساعت را «مقدار» می گفته اند.

18-با توجه به اعتقاد مستند ما که امام بر همه علوم احاطه کامل دارند و هیچ چیز برایشان پوشیده نیست، این روایت نشان می دهد که امام با همه احاطه بر علوم با این حال از فن آوری های زمانه نیز بهره می جسته اند.

19- ظاهرا در ایران و به خصوص در شهر اهواز (محل سکونت علی بن مهزیار اهوازی) ، در سال 228 ق. (حدود 1212 سال پیش به تاریخ امروز مطابق با 842 میلادی) و سیزده قرن پیش، استاد کاران و صنعتگرانی ماهر و چیره دست بوده اند که این نوع ساعت را می ساخته اند و قطعا آن ساعت ها از دقت و کیفیت بالایی هم برخوردار بوده است که شخصیت ممتاز و استثنایی همچون امام هادی (ع)، یک نمونه از آن را برای منزل خود سفارش داده بودند.

20-از این حدیث ساز وکار ساعت یاد شده به طور دقیق به دست نمی آید. لفظ «حَصَاة» در متن عربی به معنای «سنگریزه» است؛ بنابراین می توان فهمید که این ساعت با سنگریزه عمل می کرده و این چنین اوقات را نشان می داده است؛ یعنی ساعتی آبی یا آفتابی یا شنی(رَملی) نبوده است، چون اگر ساعت ماسه ای یا به عبارتی شنی(رملی) بود حتما از کلمه «رَمل»(شن) به جایِ «حَصَاة» (سنگ کوچک) استفاده می شد. از ویژگی های مکانیکی آن یا اندازه و ابعاد آن در متن سخنی به میان نیامده و در این کتاب به عنوان تنها منبع،اطلاعات تکمیلی دیگری وجود ندارد. ظاهرا به طرزی خاص در هر ساعت یک سنگ کوچک از آن می افتاده بعد تعداد سنگ ها را شمارش می کردند و ساعات و اوقات روز و شب را از طریق آن به دست می آورده اند.

«فَراهیدی»(م.175 ق.) صاحب اولین لغت نامه عرب می نویسد: «الحَصَى»‏ به معنای «صِغار الحجارة» یعنی «سنگ های ریز و کوچک» است و در ادامه می آورد: «الواحدة:حَصاة» یعنی: یک سنگ کوچک را «حَصاة »گویند.[4] با توجه به متن اصلی حدیث که آمده است:«فَسَقَطَتْ حَصَاة»(آنگاه یک سنگ کوچک افتاد)؛ بنابراین در آن وقت که امام دستور به نصب آن ساعت داده بودند،کلا هشت سنگ به مرور از آن ساعت افتاده(چه قبل و چه آن زمان) و به همین جهت مسرور غلام ابراهیم بن مهزیار به محض افتادن سنگ هشتم می گوید: هشت!
لذا در ظاهر ساعت حالت مکانیکی داشته و به شکلی از قبل راه اندازی بوده، والا امام و اصحابشان هشت ساعت مداوم مقابل ساعت ننشسته اند تا هشت سنگ سقوط کند بلکه فی الفور و در آن لحظه که نصبِ نهایی انجام شده، هشتمین سنگریزه سقوط کرده و چون تعدادشان مجموعا هشت عدد بوده، به همین خاطر ساعت هشت اعلام شده است. اگر ساعت حالت مکانیکی داشته عامل و مُولّد حرکت که باعث سقوط سنگ های کوچک می شده چه چیزی بوده است؟ اگر این فرضیه ثابت شود که «مقدار» ساعت مدل ایرانی در خود از علم مکانیک بهره مند بوده از منظری دیگر می تواند شاهدی باشد بر این مدعا که ایرانیان مسلمان از نظر علم مکانیک نیز در سیزده قرن پیش، صاحب پیشرفت های قابل ملاحظه و حیرت انگیزی بوده اند.

[1] ابن فروخ صفار قمی، محمد بن حسن (م.290 ق.)، بصائرالدرجات، کتابخانه مرعشی، قم ، 1404 ق.، ب 11، ح 15، ص 337 و بحار الانوار(مجلسی)،ج 50،ص131.
[2] ابن شهر آشوب،محمد بن علی(م.588 ق.)،مناقب آل ابی طالب(ع)، علامه،قم،ط1، 1379 ق.ج4،ص 333.
[3]خصیبی،حسین بن حمدان(م.334 ق.)،الهدایة الکبری،البلاغ،بیروت،1419 ق.،ص 314.
[4] فراهیدی، احمد بن خلیل(م.175 ق.)،العین، هجرت،قم،ط2، 1409 ق.،ج3،ص 267.
محقق: سید مرتضی میرسراجی

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
11
4
بار خدایا چونی یعنی ای ارباب حالت چطور است
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۱:۲۷ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۶
این چرندیات چیه؟
حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
5
17
اون موقع ساعت هم بوده؟
پاسخ ها
مهدی
| |
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
جالبه. زمانی که نمی دانیم مهزیار در کجا دفن هست، ولی به ریز و با جزییات در مورد سخنان امام علیه السلام و مهزیار اطلاعات! هست. و ان موقع ساعت هم بوده است
ناشناس
| |
۰۰:۱۳ - ۱۳۹۷/۱۰/۰۷
قدمت روایت امری مسلمه پس ساعت بوده و صناعتش هم دست ایرانیها بوده این یک سند مهمیه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
14
8
در کل جالب بود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
17
37
منظورشون ساعت شیعه بوده نه ساعت ایرانی! اخیرا ایرانی بودن منکوب شده و شیعه بودن اصله!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
اصلا ما چیزی به اسم ایران نداریم ندیدی خودشون گفتن فقط امت اسلامی داریم
ناشناس
|
-
|
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
11
5
در ان زمان ساعت نبود یک میخ به زمین میکوبیدند و زمان را نشان میداد و از باد هم سرعت زمان را محاسبه میکردند و صبحها هم بجای زنگ ساعت بانگ خروس میبود...
پاسخ ها
دکتر حمید شفیع زاده
| |
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
در زمان شارمارنی هارون الرشید یک ساعت و یک فیل سفید بنام ابو عباس به او هدیه می کند در تمام تواریخ غربی ثبت شده است یعنی 50 سال قبل از این ساعت در ایران ساخته می شده است
ناشناس
| |
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
شارلمانی امپراتور فرانک ها یا همان فرانسویان. حکمت حدود 170 تا 190 هجری
حسام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
5
11
در سال حمایت از کالای ایرانی چه خبر خوبی رو کار کردین
حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
18
12
بسیار مطلب جالب و آموزنده ای بود و به خصوص تحلیل های پایانی اش. این نشان می دهد که دانش حدیثی ما شیعیان چقدر دقیق و عمیق است که حتی برای روایتی که مورد توجه فقها نیست، باز هم مباحث متعددی قابل برداشت است.
مهدی
|
Germany
|
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
3
15
حدیث ندیده بودم توش فارسی باشه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
10
22
من که باور نکردم
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۵
اشکال نداره. فقط شما یکم به ادبیات عرب مسلط بشو بعدش یکم توی نرم افزار جامع الاحادیث جستجو کن، ببین چه علومی از اهل بیت به ما رسیده.
سراسر
|
Germany
|
۰۰:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۴
4
7
دوست داشتنی بود
ونگوک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۴
2
4
آموزنده بود و نکته های جالبی داشت از این که فارسی هم داشت تعجب کردم
سعیداوی
|
Germany
|
۰۵:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۴
1
8
پیشرفته بودن اهواز در سیزده قرن پیش
حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۴
7
5
چه لزومی داره اینا را بنویسید فقط هدف ایجاد شک و شبهه هست
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۴
6
5
انضباط امام هادی علیه السلام نکته قابل تاملی است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۶
11
6
پرچم شیعه بالاست
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
ایران اسلامی .
خان محمدعلی آقا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۶
4
6
هنر نزد ایرانیان است و بس
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۷
0
3
جالبه ظاهرا اهواز اون زمان عرب نداشت چون اگر می داشت لااقل نماینده ایشون عرب می بود که لااقل راحت ارتباط برقرار می کرد و کلا حتی غلام بن مهزیار هم فارس بود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۹
0
0
منم میخواااااااااااااااااام
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار