چرا مغز کینه را رها نمی‌کند؟
کد خبر: ۱۱۹۹۷۱
تاریخ انتشار: 2018 September 01    -    ۱۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۰
اما خواهش و تمنا برای رسیدن به پیروزی تنها یک سر قضیه است. برای پرورش کینه باید زمان زیاد و مهمتر از همه مقدار زیادی از توان ذهنی خود را اختصاص دهیم. ظرفیت انتقام گویی یک ویژگی نهادین در وجود بشر است؛ رفتاری که می‌تواند به حل مسأله نیز منجر بشود؛ مسأله‌هایی که از زندگی در میان دیگر انسان‌ها به وجود می‌آیند.

چرا مغز کینه را رها نمی‌کند؟

چرا مغز کینه را رها نمی‌کند؟اختصاصی «تابناک باتو»؛ ما انسان ها اساتید دلخوری هستیم. این ویژگی از آغاز تاریخ در وجود ما ریشه دوانده و گویا دشمنی، جنبه ی انکارناشدنی از وضعیت میان ما انسان هاست؛ اما به راستی چرا باید این گونه باشد؟

نفرت و کینه نیز همچون دیگر احساسات در گذر زمان القا و تقویت می شود. همچنین این احساسات در دی‌ان‌ای ما جریان دارند. وقتی که حس دلخوری و تمایل به انتقام در درون ما می جوشد، در واقع نوعی وضعیت روانی را توسعه می دهد که محرک ما برای رسیدن به یک هدف و پاداش ذهنی است. در نهایت دشمنی ریشه در خواهش برای رسیدن به یک نتیجه ی مشخص دارد.

در درون مغز ما، سیستم محرک رفتاری وجود دارد که ما را برمی انگیزاند و ما را به دنبال کردن و رسیدن به اهداف قانع می کند.

چرا مغز کینه را رها نمی‌کند؟

اما در اینجا باید گفت، پروسه ی روانی این سیستم توسط عموم به درستی درک نشده است؛ پروسه ای که خلاصه اش میشود دوپامین؛ ماده ای که هنگام دریافت پاداش، قدرت و احساسات مثبت در مغز ترشح می شود. وقتی به دنبال پیروزی در یک نزاع یا ایجاد خسارت برای فردی که ما را متضرر کرده، هستیم، این سیستم در حال فعالیت است.

پس وقتی که در نزاع با شخصی به سر می بریم، در واقع در حالت تمنا قرار داریم. برای ما مهم و گاهی یک وسواس می شود که اطمینان حاصل کنیم که شخص مورد عناد به اشتباهش اعتراف کرده، ذهنیتش را تغییر داده و آسیبی که به ما رسانده را درک کند و در نهایت عبرت گرفته باشد. گاهی نیز تمایل داریم از نظر فیزیکی به شخص مذکور آسیب برسانیم. این ها ویژگی های کلیدی لذت بخش بودن انتقام هستند؛ ویژگی های که رسیدن به نوعی عدالت را تداعی می کنند.

چرا مغز کینه را رها نمی‌کند؟

اما خواهش و تمنا برای رسیدن به پیروزی تنها یک سر قضیه است. برای پرورش کینه باید زمان زیاد و مهمتر از همه مقدار زیادی از توان ذهنی خود را اختصاص دهیم. ظرفیت انتقام گویی یک ویژگی نهادین در وجود بشر است؛ رفتاری که می تواند به حل مسأله نیز منجر بشود؛ مسأله هایی که از زندگی در میان دیگر انسان ها به وجود می آیند.

یکی از جنبه های جالب توجه انتقام جویی، عمومیت آن در میان مردمان سراسر جهان با فرهنگ های مختلف است. همچنین کینه جویی، رفتارهای انتقام جویانه و دشمنی در میان دیگر گونه های جانداری نیز مشاهده شده است. هدف تمامی این رفتارها نیز ایجاد آسیب در آینده ای نزدیک است.

از نکات مثبت این احساسات می توان به نادیده نگرفتن بد رفتاری و بی احترامی اشاره کرد. مبارزه یک رفتار ضروری برای بقا در طبیعت است. کینه همچنین با مشکلات روانی قابل توجه نیز می تواند همراه باشد. ترشح بالای هورمون استرس منجر به اضطراب، افسردگی، بدخوابی، مشکل در تمرکز و حافظه و حتی اضافه وزن می شود. در طولانی مدت نیز این احساسات، باعث افزایش خشونت خواهند شد‌. خشونت حتی نسبت به کسانی که هیچ ارتباطی با دلخوری ما ندارند. این نوع از خشونت زمانی بروز پیدا می کند که تلاش ما برای انتقام بی سرانجام می ماند.

این افکار فضای بسیاری از ذهن ما را اشغال می کنند وبه نوعی غارتگر فرصت ها نیز محسوب می شوند؛ یعنی حین برنامه ریزی برای انتقام به بسیاری چیزهای دیگر نمی توان فکر کرد.

چرا مغز کینه را رها نمی‌کند؟

نتیجه چیست؟

نگه داشتن کینه شاید از جهاتی مفید به نظر برسد؛ اما در واقع نوعی عقبگرد محسوب می شود. آسان نیست اما اگر چیزهایی که با دلخوری از دست می دهیم، به یاد بیاوریم شاید به راحتی از کنار آن بگذریم.

محیط دنیای کنونی به هیچ وجه مناسب آسیب رسانی و برنامه ریزی بر اساس خاصیت ایجاد کینه ی وجود ما نیست، چون امکان عمل به این تفکرات انتقام جویانه وجود ندارد. خشم و خشونت می توانند شرایط را بدتر کنند. اگر گرفتار یک کینه و خواهش انتقام شدید، به یاد بیاورید که این مغز شماست که این احساسات را قدرت می بخشد. این را به خوبی درک کرده، شرایط را تحلیل کرده و بر کینه و دلخوری خود غالب شوید.

 

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار