درگذشت «عزت الله انتظامی» بازیگر پیشکسوت که به «آقای بازیگر» و «عزت سینمای ایران» معروف است بسیاری از جمله اهالی هنر و فرهنگ را داغدار کرد. بسیاری خاطرات تلخ و شیرینی از بازی این استاد برجسته سینما دارند، اما یکی از تلخ‌ترین خاطرات آقای بازیگر در فضای سیاسی کشور و در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم رخ داد.
در زمان ثبت‌نام نامزد‌های یازدهمین دوره انتخابات زیاست‌جمهوری به ناگاه عکسی از آقای بازیگر سینمای ایران بر روی خروجی رسانه‌های مجازی قرار گرفت که وی را در کنار اسفندیار رحیم مشایی هنگام ثبت‌نام در انتخابات نشان می‌داد. این عکس باعث شد این بازیگر پیشکسوت مورد انتقاد قرار گیرد که چرا وارد عرصه سیاست شده و از این نامزد احتمالی حمایت کرده است.
اما این بازیگر پیشکسوت سینما با نامه‌ای نسبت به سوء استفاده قرار گرفتن خود پرده برداشت و اجازه نداد این بازی ادامه یابد.
عزت الله انتظامی که ماه‌ها بود برای ثبت بنیاد فرهنگی و هنری خود تلاش می‌کرد و آن روز از دفتر رئیس جمهور با او تماس گرفتند که کار‌های ثبت بنیاد دارد به سرانجام می‌رسد به گفته خود با حالی مریض برای این کار آماده شد. سپس به سرعت ماشینی برایش فرستادند که او را به دفتر ریاست جمهوری بُرد.
این بازیگر فقید در این باره نوشت:
«ناگهان آقای مشایی سمت ماشین ما آمد … گفت: با ما بیایید همین امروز انجام می‌دهم. آقای مشایی سوار ماشینِ بزرگِ سفید رنگی شد و ما بلافاصله پشت سر او حرکت کردیم… ناگهان دیدم میدان فاطمی هستم… تازه فهمیدم اینجا وزارت کشور است! … آقای رئیس‌جمهور و مشایی و عده‌ای دیگر، همه آنجا بودند. مرد جوانی آمد و مرا همراه خودش باز به راهرو‌های تودرتو دیگری برد. واقعاً خسته شده بودم… مجبور بودم با عصا پا به پای او راه بروم. به سالن بزرگی رسیدیم. آنجا یک صندلی سه نفره فلزی آبی رنگ دیدم خودم را به آن رساندم و روی صندلیِ وسط نشستم. ناگهان دیدم آقای مشایی و آقای رئیس‌جمهور و چند نفر دیگر که همراه آن‌ها بودند از روبرو به طرف من می‌آیند. آقای مشایی طرف چپ من و آقای رئیس‌جمهور طرف راست من نشستند. ناگهان اطرافمان پر شد از دوربین‌های عکاسی. آقای مشایی گفت: "چی شده؟ یه خرده شاد باشین! " من حرفی نداشتم که بزنم. عکاس‌ها تند و تند عکس می‌گرفتند. عکسشان را که گرفتند محل را ترک کردند و من بازهمان جا بهت زده وسط آن صندلی سه نفره تنها ماندم. مرد جوان که آمد مرا ببرد خانه، گفتم چه شد؟ گفت: امروز که دیگه نمیشه بعداً انشاالله اوراق رو براتون میاریم.»
بعد از این اظهارات بود که مشایی در نامه‌ای سوء استفاده از مفاخر هنر و فرهنگ را مذموم دانست و از حفظ شان و جایگاه استاد انتظامی نوشت.
البته این اولین باری نبود که این گروه سیاسی سعی کردند از هنرمندان استفاده کنند ماجرای بازدید سرزده اسفندیار رحیم مشایی از نمایشگاه دو تن از بازیگران زن سینما و همچنین اعطای وام به یکی از این بازیگران که توسط این بازیگر مطرح شد که میزان آن بسیار کمتر بوده است، نشان می‌داد که این گروه برای این منظور برنامه ریزی بسیاری کرده است.
مشرق
برای این گروه، هدف وسیله رو توجیه میکنه. حتی پاش بیفته استاد انتظامی هم وسیله اینها میشه. روح عزت سینمای ایران شاد که رسواشون کرد. همین یک ماجرا برای یک انسان خردمند کافی هست تا در مورد میزان صداقت و انسانیت طیف احمدی نژاد به یقین برسه 
