پنج اصل مهم در رعایت قواعد املایی
کد خبر: ۱۱۵۲۹
تاریخ انتشار: 2015 September 17    -    ۲۶ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۲
هنگامی که بین دو رسم الخط در نوشتن کلمه ای دچار شک و تردید می شویم بهتر است کلمه ای را انتخاب کنیم که آسان تر خوانده و نوشته می شود؛ کلمه ای که هنگام خواندن مجبور به دوباره و چندباره خوانی آن نباشیم.
پنج اصل مهم در رعایت قواعد املایی پنج اصل مهم در رعایت قواعد املایی

در نگارش فارسی به دلایل گوناگون که موجب پدید آمدن چند گونه رسم الخط شده است، باید توجه داشت که می توان با رعایت پنج اصل تعیین شده، قواعد املایی را بهتر به کار برد و دیگر در گذاردن علامت ها و نگارش حروف متعدد فارسی دچار سردرگمی نشد. این پنج اصل عبارتند از:

اصل آسان خوانی و آسان نویسی

هنگامی که بین دو رسم الخط در نوشتن کلمه ای دچار شک و تردید می شویم بهتر است کلمه ای را انتخاب کنیم که آسان تر خوانده و نوشته می شود؛ کلمه ای که هنگام خواندن مجبور به دوباره و چندباره خوانی آن نباشیم. برای مثال نوشتن کلمه «شکستپذیر» به شکل «شکست پذیر» ساده تر نوشته و خوانده می شود، حتی اگر در رسم الخط، اصل بر اتصال باشد این ترکیب را باید طبق اصل اول جدا بنویسیم.

اصل تطابق مکتوب و ملفوظ


مطابق این اصل بهتر است کلمات همان گونه که تلفظ می شوند به کتابت در آیند. اگرچه رعایت این اصل در هیچ زبانی ممکن نیست. برای مثال در زبان انگلیسی حرف k در واژه هایی مثل knife , know خوانده نمی شود اما به نوشتار در می آید. در فارسی این اصل بیشتر در نوشتن کلمات عربی کاربرد دارد. برای مثال فارسی زبانان کلماتی مثل «بلوی، شوری، مبتلی، رحمن» را به شکل «بلوا، شورا، مبتلا، رحمان» می نویسند؛ یعنی همان گونه که تلفظ می کنند.

در زبان فارسی نیز کلماتی هستند که این قانون شامل آنها نمی شود؛ کلماتی که در آنها واو معدوله به کار رفته است. مانند: خواهر، خوارزم، خواب، خواستن، خوانا، خویش.

تلفظ واو معدوله تا قبل از قرن هفتم و هشتم هجری رایج بوده است: خُوَ (xva) در خُواهر، خُوارزم.
امروز این حرف را از کلمات حذف نکرده اند چراکه کلماتی دیگر مشابه تلفظ آنها وجود دارد که ممکن است موجب اختلاطشان شود؛ مانند
خوان/ خان، خویش/ خیش، خوار/ خار، خواستن/ خاستن.

 اصل یکنواختی قواعد


یکی از اصولی که بی تردید در نوشتن فارسی باید آن را رعایت کرد، یکدستی و یکنواختی رسم الخط است. نویسنده باید یک شیوه برای املای فارسی انتخاب کند و در همه جا به آن پایبند باشد. برای مثال اگر در رسم الخط پذیرفته شده او «جدانویسی» مبنا قرار گرفته است باید این اصل در همه جا رعایت شود. این موضوع در سازمان ها، ارگان ها و به ویژه مطبوعات اهمیت دارد و همه باید مطابق یک دستورالعمل بنویسند تا دوگانگی و تشتت در خط فارسی ایجاد نشود.

اصل اختیار اشهر

گاه پیش می آید که نویسنده بین دو گونه رسم الخط ـ که البته هر دو از لحاظ دستوری صحیح است ـ تردید می کند، در اینجا او باید با توجه به اصل اختیار اشهر گزینه ای را که در بین مردم معروفتر و پذیرفته تر است انتخاب کند.

در رعایت این اصل باید توجه داشت که گاه برخی از گزاره های نادرست در بین مردم رواج پیدا کرده است و دیگر شکل صحیح آن برای کسی آشنا نیست. در این موارد اصل اختیار اشهر اجراشدنی نیست چراکه هدف، اصلاح زبان است و به سبب پذیرفته شدن یک گزینه نادرست نباید آن را به کار برد. مثلاً بسیاری می پندارند کلمه «می گوییم» به علت کاربرد فراوان و همگانی آن صحیح است حال آن که شکل درست آن «می-گوییم» است و باید همین گزینه را انتخاب کرد.

اصل پرهیز از التباس و آمیختگی


در نوشتن برخی ترکیبات در فارسی باید توجه کرد که اتصال آنها موجب اختلاط و آمیختگی کلام نشود. برای مثال عبارت «چه را برداشتی؟» به معنی «چه چیز را برداشتی؟» اگر به شکل متصل نوشته شود معنی دیگری را به وجود می آورد: «چرا برداشتی؟»
اصولی که در بالا آمد، از مواردی است که رعایت آنها هنگام نوشتن و یا ویرایش یک نوشته، کار را بر نویسنده یا ویراستار ساده تر کرده، او را از سردرگمی و یا تعصب و تقیّد بی جا رها می سازد.

یادآوری: با وجود این قواعد، یک نکته را همواره در نظر بگیریم؛ تغییر در رسم الخط همیشه موجب نادرستی واژه نمی شود، مثلاً کتابها و کتاب ها هیچ تفاوتی با هم ندارند. اصولاً اتصال و انفصال در کلمات مرکب تغییری در معنای آن ایجاد نمی کند بنابراین خود را چندان مقیّد به قوانین رسم الخط نکنیم و بیشتر به نکات دستوری زبان بپردازیم؛ هرچند این نکته را فراموش نکنیم که منظور ما رسم الخطی است که مطابق دستور زبان فارسی باشد نه رسم الخط نادرست!

مریم اسدیان، دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار