به گزارش «تابناک با تو»؛ در پژوهشهای متعدد، خشونت شوهر نسبت به همسر در هر سه بُعد جسمی، روانی و جنسی گزارش شده است. این خشونت وقتی موجب شرمندگی بیشتر آقایان میشود که نسبت به گروههای خاصی از زنان در دورههای بحرانی مثل دوران بارداری اعمال شود. برای مثال، در تهران دامنه خشونت خانگی بسته به نوع خشونت، در حد فاصل ۳۵.۷ درصد تا ۸۱.۷ درصد زنان گزارش شده است.
در تنها مطالعه کشوری که در سال ۱۳۸۳ از سوی آقای دکتر قاضیطباطبایی در مراکز ۲۸ استان انجام شد، شیوع حداقل یک بار تجربه خشونت در عمر زنان، ۶۶ درصد برآورد شد. شاید همین نتیجه و شرمندگی ناشی از آن بود که موجب شد در دولت احمدینژاد، کل ۲۸ جلد گزارش خمیر شود تا کمتر در دسترس همگان قرار گیرد. بنابراین خشونت علیه زنان، بهویژه خشونت خانگی، منحصر به منطقه خاصی از کشور نیست. در اغلب مطالعات شیوع خشونت روانی نسبت به دیگر گروه خشونتها، بیشتر است.
معمولا کلیشههای جنسیتی باعث میشوند تصور شود وضعیت تبعیضآمیز علیه زنان امری طبیعی و عادی است. استراتژی آگاهسازی این ذهنیت را در هم میریزد. در بسیاری از کشورها، تجاوز شوهر به همسرش کاملا بیمعنا است؛ یعنی تصور میشود شوهر در هر شرایطی با رضایتداشتن یا رضایتنداشتن زن میتواند با او همخوابگی داشته باشد؛ درحالیکه این رفتار بدون رضایت زن تجاوز محسوب میشود.
بسیاری از هنجارها در روابط خانوادگی و اجتماعی مبتنی بر تبعیض است. الگوهای رفتاری شایع در بسیاری موارد علیه زنان و مشوق خشونت علیه آنان است. برهمزدن این کلیشهها و تلاش برای تغییر آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. مطالعات نشان دادهاند دختران نمرات ریاضی خود را بسیار کمتر از نمره واقعی برآورد میکنند؛ زیرا آنها تحت تأثیر کلیشه مردانهبودن دروس و رشته ریاضیاند. مطالعهای در کرمان نشان داده بیشتر زنان عقاید قالبی درباره ضعیف، ناتوان، بیصلاحیت، احساساتی و غیرمنطقی بودن زنان دارند. اینها کلیشههایی هستند که در میان خود زنان رایجاند و باید اصلاح شوند. کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه بهشدت این کلیشهها را تبلیغ و تأیید میکنند. همین کلیشهها خشنبودن مرد درو برابر تابعبودن زن را ترویج میکنند.
حق طلاق از زن گرفته میشود و در صورتی که زن پشتوانه پدری نداشته باشد مجبور خواهد بود یک زندگی سخت را تحمل کند
جاسوست نکنند