آرزوها امکان‌پذیرند اگر دل در گروی یار دهیم
کد خبر: ۱۰۸۹۶۲
تاریخ انتشار: 2018 May 18    -    ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۹

زلزله‌ای آمد و دل‌هایمان را لرزاند. دل های بسیاری را از تپیدن بازداشت. در ظاهر ارمغانش مرگ بود و سنگو آوار... اما بودند جوانانی که مسئولیت اجتماعی را وظیفه و عشق دیدند. بودند مسئولانی که پای ایده‌ی جوانان سازمانی مردم نهاد ایستادند و بودند کودکانی که آوار را از سرزمین لرزیده‌ی خودشان و پدر و مادرشان پس زدند. با قلم و رنگتا نمایشگاهی را رقم بزنند با نام رنگ بر سنگ.

چنین دارم از موبد پاک یاد/ بِه ایران نباشد تن من مباد

کودکان زلزله‌زده‌ی ثلاث باباجانی با قلم هایشان و با ایده پردازی، برنامه ریزی و اجرای جوانان موسسه خیریه نیک گامان جمشید تهران و همراهی سازمان بهزیستی، عواید نمایشگاه نقاشی رنگ بر سنگ را به مرکز جامع خدمات بهزیستی در بخش ازگله ثلاث باباجانی کرمانشاه مبدل کردند.

موسسه خیریه نیک گامان جمشید تهران پس از زلزله کرمانشاه، جدای از کمک ها و پروژه های معمول حوادث غیر مترقبه به عنوان وظیفه‌ی ذاتی خود، چَشم به دستان کودکان سرزمین زخم خورده ثلاث باباجانی دوخت تا در جشن شب یلدای سردِ کرمانشاه، کاغذ را عرصه جولان عشق رنگین و گرم کودکان نماید و رنگ بر آمده از دل را به آجر و خشت بدل سازد. این‌بار کودکان، دوباره می‌سازمت وطن را نه به خشتِ جان که با هنر خویش رقم زدند.

چنین دارم از موبد پاک یاد/ بِه ایران نباشد تن من مباد

حدود سیصد کودک ثلاث، یلدای سال گذشته در کارگاه تخصصی و با رویکردی امید محور، شادمانی بخش و جشن‌گونه با باور به هنرمندی خویش دست به قلم شدند. جوانان این متشکل از متخصصین در حوزه‌ی خلاقیت کودکان، گرافیک، پروژه و مددکاری یلدای خود را در ثلاث باباجانی جشن گرفتند تا جشن ملی و باستانی که نمادی از غلبه‌ی روشنایی بر تاریکی است، بهانه‌ای زیبا شود برای آغاز غلبه‌ی شادمانیِ ساختن بر اندوه آوار زلزله... زنجیره‌ای در حال شکل گرفتن بود... کودکانی فرشته‌گون، جوانانی متخصص و متعهد از موسسه ای خیریه با پشتوانه‌ی نیکوکاران و مسئولان دلسوزی در سازمانی که آرزویش همانند نامش بهتر زیستن مردماناست.

کودکانمان یلدا را با هنرنمایی خود و به یُمن همراهی مسئولان سازمان بهزیستی و کار شبانه روزی جوانان این موسسه به پایان رساندند.

چنین دارم از موبد پاک یاد/ بِه ایران نباشد تن من مباد

طول روزها که از شب ها بیشتر می‌شد، موسسه مانده بود و لوح هایی آکنده از عشق فرزندان گوشه ای آسیب دیده از مام‌میهن. لوح های عشق بر بوم و در قاب شمایلی خوش تر یافتند و مردانی دلسوز در مدیریت ارشد فرهنگسرای نیاوران حلقه ای دیگر بر زنجیره‌ی عشق و امید افزودند. مدیریت فرهنگسرای نیاوران یک هفته‌ی مناسب را در نخستین فرصت ممکن، بی هیچ چشمداشتی به ۵۰ اثر کارشناسی شده‌ی کودکانمان اختصاص داد... نام نمایشگاه شد رنگ بر سنگ و هدف از آن ‌نمایش و فروش نقاشی های کودکان ثلاث باباجانی کرمانشاه برای ساخت مرکز جامع خدمات بهزیستی مانند توانبخشی، مددکاری و روانشناسی در بخش ازگله شهرستان ثلاث کرمانشاه... یک هفته‌ی زیبا را تیم اجرایی جوان و داوطلبان عاشق موسسه نیک گامان از مدیر عامل و هیات مدیره تا داوطلبان با شورِ الواح رنگین کودکانبرای مخاطبان آفریدند. حضور مردم، خیرین، هنرمندان، قهرمانان المپیک، معاونان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونان و مدیران وزارتخانه‌ی کار و رفاه از یکسو و وزارت بهداشت و درمان از دگر سو بر باور عاشقانه شکل گرفتن این نمایشگاه افزود. زیبایی آثار و اشک شوق در چهره‌ی مخاطبان، هنگام ‌توضیحات کارشناس ارشد خلاقیت و مجری طرح موسسه‌ی نمایشگاه و دکتر جامعه شناس جوان موسسه درباره‌ی هر اثر، هویدا بود.

چنین دارم از موبد پاک یاد/ بِه ایران نباشد تن من مباد

نمایشگاه پایان یافت و توجه خوب مردم و مسئولان دیارمان از یک سو و حضور معاون وزیر و ریاست سازمان بهزیستی کل کشور به همراه معاونان ارشد ایشان در اختتامیه، از سوی دیگر خستگی را از تن هایمان ربود.

در هفته ای که گذشت یکی از آرزوهای مهمی که در سر داشتم به ثمر نشست. در جایگاه ایده پرداز و بانیِ نمایشگاه رنگ بر سنگ با همراهی معاون وزیر و رییس سازمان بهزیستی کل کشور، معاونان ایشان و مدیران و کارشناسان بهزیستی استان کرمانشاه و دست در دست نماینده‌ی مردم ثلاث در مجلس، دگر بار به ثلاث رفتیم.

شورای شهر، شهردار و فرماندار قطعه زمینی عالی را در ازگله به موسسه هدیه دادند تا کلنگ ساخت مرکز جامع خدمات بهزیستی را در حضور مردم خونگرم و آسیب دیده‌ی منطقه و بالاترین مقام سازمان بهزیستی و دیگر مقام های اجرایی فرود آوریم.

چنین دارم از موبد پاک یاد/ بِه ایران نباشد تن من مباد

بیستم اردیبهشت نود و هفت کلنگ ساخت مرکز جامع خدمات بهزیستی بخش ازگله شهرستان ثلاث، که ماحصل نقشِ عشق بر لوح کشیدنِ کودکان همین دیار زلزله زده بود را بر زمین زدم.
کلنگ بر زمین زدم به نمایندگی از همکارانم در موسسه، به نمایندگی از خیرین و کودکانی که در شامگاه بیست و یکم آبان ماه نود و شش، لرزیدن گوشه ای از کهن دیارمان و از دست دادن ها را تجربه کردند اما پس از آن امیدوار ماندند و تنها عشق ورزیدند.
خوشحال و خرسندم که نشان دادیم می‌توان موسسه ای مردم نهاد بود و عشق را تکثیر کرد و نتیجه‌ی کار و عشق کودکان همان سرزمین را به زادگاهشان بازگرداند تا خدمتی شود به مادران، پدران، خواهران و برادرانشان در آن دیار.

چنین دارم از موبد پاک یاد/ بِه ایران نباشد تن من مباد


امروز کودکان و نوجوانان ثلاث باباجانی می‌توانند افتخار کنند که بخشی از هزینه‌ها‌ی ساخت مرکز جامع توانبخشی دسترنج هنرمندی آن‌هاست و چه غرور و عزتی بالاتر از این. کودکانی که از کودکی این گونه میهن خود را می‌سازند در بزرگسالی شیرمندان و شیر زنانی خواهند شد که ناامیدی برایشان معنایی ندارد... ما به ایده‌یمان باور داشتیم. باور داشتیم که می‌توانیم همه با هم راه را برای بُروز استعداد و عشقِ کودکانمان هموار کنیم... اینگونه اعتماد به نفس و باور راستین به ایرانی بودن در دل های ما و یک یک کودکان، بیشتر و بیشتر تقویت شد. امیدوارم خداوند یار باشد تا حس خود را روز افتتاح مرکز جامع خدمات بهزیستی ازگلههم با شما به اشتراک بگذارم. با سخنی از باور فردوسی بزرگ و یقین به عشق یکایک ما به ایران و ماندگاریش، این عاشقانه را به سرانجام می‌رسانم.

چنین دارم از موبد پاک یاد/ بِه ایران نباشد تن من مباد

چنین دارم از موبد پاک یاد/ بِه ایران نباشد تن من مباد

دکتر اشکان تقی پور
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
مدیر عامل و رییس هیات مدیره موسسه خیریه نیک‌گامان جمشید

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار