اختصاصی «تابناک باتو»؛ در لابه لای متون قدیمی که از اعماق تاریخ پر از فراز و نشیبِ بشر به ارث رسیده است گاهی نکاتی یافت میشوند که در نگاه اوّل مرموز و نا آشنا به نظر میرسند. شاید این ناشناختگی در ذهنِ برخی از خوانندگانِ گزارههای تاریخی، تَداعی کننده مطالبی دروغ یا بی اساس باشند و آنها را به نوعی غُلُوّ تاریخی یا افسانه سرایی آن تاریخ نگاران تصوّر کنند در حالی که با کمی تحقیق و بررسی بیشتر، بر عکس آن اثبات و صحّت آن گزارهها تأیید میشود.
با این بیان باید گفت، یکی از موارد غامِض در تاریخ، «عقرب پرنده» یا به تعبیر دیگر «عقرب بالدار» است که حتّی برای خود تاریخ نگاران، صاحبانِ آثار و ناقلانِ اخبار عجیب و شگفت انگیز بوده است و در این فرصت به جهت راز گشایی آن به تفصیل در مورد آن خواهیم پرداخت.
قدیمیترین و کُهنترین متن در آثار دانشمندان اسلامی که از عقرب پرنده سخن به میان آمده است از «عَمرو بن بَحر» معروف به «جاحِظ» مُتوفّای ۲۵۵ قمری (دوازده قرن پیش) است. او از دانشمندان و نویسندگان صاحب نظر در بسیاری از موارد علمی با آثار مختلفی در حوزه هایِ تاریخی، عقیدتی، جانورشناسی، اخلاق، اَصناف و ... بوده است.
جاحِظ در کتاب «الحَیَوان» خود که در زمینه جانور شناسی نگاشته و پرداخته است در جایی در ضمن بحث لُغت شناسی و شُمول کلماتِ مرتبط با «نیشِ جانوران» - البتّه به لغتِ تازی- در بَندپایانی چون: رُتیل، پشه، مگس، شپش و ... به فراخور موضوع از «عقرب بالدار» یا «عقرب پرنده» نیز یاد و بحث لُغَویِ به نسبت مختصری انجام داده، ولی شوربختانه توضیحی در مورد این جانور و ویژگیهای ظاهری و رفتاری آن بیان نکرده است. از متن وی چنین استفاده میشود که او قائِل به وجود نیش برای عقرب پرنده بوده و آن را در ردیف جانوران نیش دار قرار داده و بحثی را که یاد نمودیم، ارائه داده است.
«اِبن شَهریار» دریانورد و ناخدای شَهیر ایرانی مُتوفّای قرن چهارم هجری در کتابِ «عَجائب الهند برّه و بحره» که بین سالهای ۲۸۸ تا ۳۴۲ قمری (حدّاکثر دوازده قرن پیش) تحقیق و تالیف نموده، از وجود عقرب پرنده در ناحیه «وَقواق» (نام شهر و مجموعه جزایری در دریای چین) گزارش داده و نوشته است: «و حدثنى محمّد بن بابشاد ان بناحیة الواقواق عقارب تطیر کالعصافیر اذا ضربت الانسان ورم جسمه و اعتلّ و انقشر جلده و مات».
(برای من «محمّد بن بابشاد» روایت کرد در ناحیه «وَقواق» عقربهایى وجود دارند که مانند گنجشکان، پرواز مىکنند اگر به انسان ضربه بزنند (نیش بزنند)، بدن انسان وَرَم مى کند، بیمار مى شود، پوستِ آن کَنده میشود (ترکیده میشود) و سپس انسان مى میرد.)
تاریخ نگار ایرانی «اِبن فُندُق» مُتوفّای ۵۶۵ قمری (نُه قرن پیش) در کتاب فارسی «تاریخ بِیهَق» فصلی در «ذکر آفات و اَمراض (بیماری ها) وِلایات (شهرها) » گشوده و در معایب یکی از شهرهای خوزستانِ قدیم مطلبی نوشته که با موضوع مورد بحث ما توافق و سازگاری دارد: «در [شهر]«عَسکَرِ مُکرَم» عقرب پرنده کُشَنده بُوَد (باشد).»
نمونه دیگری که میتوان در اعماق تاریخ و نیز آثار کُهن اسلامی از عقرب بالدار نشان یافت، کتاب «مُختصر عجائب الدّنیا» اثر «اِبن وَصیف شاه» مُتوَفّای ۵۹۹ ق. (نُه قرن پیش) است که واقعهای از سال ۵۸۶ ق. را ذکر و چنین ثبت نموده است: «و فی سنة ست و ثمانین و أربعمائة:ظهرت ببغداد عقارب طیارة لکل واحدة زبانین فقتلت خلقا کثیرا، و الغالب أطفالا.»
(در سال چهارصد و هشتاد و شش هجری قمری، در شهر «بغداد» (پایتخت عراق کنونی)، عقربهای بالداری آشکار شدند که هر کدام دو نیش داشتند و مردمان بسیاری را کُشتند که اکثر آنها کودکان و اطفال بودند.)
همچنین در بخش دیگری از همان کتاب در ذکر حوادث سال ۵۲۴ قمری (دَه قرن پیش) در منطقه عراق بدون ذکر شهر خاصّی آورده است: «.. و ظهر أیضا بالعراق:عقارب طیارة قتلت خلقا کثیرا، و الغالب أطفال.»
(و در آن سال (۲۵۴ ق.) در عراق، عقربهای بالداری پیدا شدند که مردمان بسیاری را کُشتند که اکثرشان کودک بودند.)
اِبن اَثیر تاریخ نگار پر آوازه مسلمان و مُتوفّای ۶۳۰ قمری نیز در تاریخ خود در مورد هجوم عقرب پرنده به بغداد در ضمن حوادث سال ۵۲۴ قمری یاد کرده و چنین گزارش داده است:«و فیها ظهر ببغداذ عقارب طیّارة ذوات شوکتین، فنال الناس منها خوف شدید، و أذّى عظیم.»
(و در آن سال (۵۲۴ ق.) در شهر بغداد عقربهای بالدار آشکار شدند که دو نیش داشتند و مردم به خاطر آنها دچار ترس بسیار و اذیّت فراوان شدند.)
به راستی عقرب بالدار چیست که در آثار تاریخ نگاران ثبت و ضبط شده است؟ آیا جهش ژنتیکی خاصّی در عقرب صورت گرفته و این جانور بالدار شده است؟ آیا عقرب بالدار جانور دیگری غیر از همین عقرب شناخته شده برای ماست؟ چه قدر این جانور برای انسان میتواند خطرناک و مرگ آفرین باشد؟ آیا امکان دارد مطالبی که یاد شد از پایه دروغ بوده و از افسانه سَرایی، بی دقّتی و بی مسئولیّتی تاریخ نگاران سرچشمه گرفته باشد؟ آیا ممکن است قرنها پیش این جانور در کُره زمین بوده، ولی اکنون منقرض شده است؟
بحث و بررسی
۱. موضِع دقیق شهر «عَسکَر مُکرَم» در خوزستان برای ما معلوم نشد، ولی شاید بتوان چنین فرضیّهای را مطرح کرد که وَجه مشترک عَسکَر مُکرَم در خوزستان و ناحیه وَقواق (جزایری در دریای چین) و همین طور شهر بغداد در عراق کنونی «رطوبت بالا» در آن بِلاد باشد، در خوزستان رودهای فراوانی از جمله «کَرخَه» و «کارون» و ... وجود دارند که اگر شهر عَسکَر مُکرَم در کنار رودهای خوزستان بنا شده باشد از رطوبت قابل ملاحظهای برخوردار بوده است. در بغداد هم رود «دِجلَه» روان است و همچنین جزایر ناحیه وَقواق هم به حسب جزیره بودن سرشار از رطوبت خواهند بود.
۲. «اِبن وَصیف شاه» چنان که از نظر گذشت در دو جا به عقرب بالدار و هجوم آن به شهر بغداد و به شکلی منطقه عراق اشاره کرده است به احتمال زیاد، او در این فَقَره دچار سَهوالقَلَم و خطای نوشتاری یا رِوایی شده است. ثبت سال ۵۸۶ قمری درست نیست بلکه این اتّفاق به احتمال زیاد در همان سال ۵۲۴ قمری رخ داده است، زیرا تاریخ نگاران بعد از او نیز به اتّفاق با اسناد و مدارکی که در اختیار داشته اند بدون استثناء، سال ۵۲۴ قمری را در آثارشان در موردِ زمان پیدایش این واقعه ضبط و ثبت کرده اند؛ لذا این واقعه و موضوع ِهجوم عقربهای بالدار به بغداد در عراق کنونی به سال ۵۲۴ قمری باز میگردد یعنی برای ۱۰ قرن پیش است.
۳. آنچه در گزارش «اِبن اَثیر» نسبت به گزارش اِبن وَصیف شاه متفاوت و متمایز است معرّفی شاخصه و ظاهر فیزیکی عقربهای پرنده است که آن جانوران را دارای دو نیش وصف نموده است و همین طور موذی بودن این جانور و اذیّت شدن مردم توسّط آن ها، ولی به مرگ مَردُمان به خصوص اطفال توسّط عقربهای پرنده چنان که اِبن وَصیف شاه و دیگر تاریخ نگاران بدان پرداخته اند و در ادامه خواهیم گفت، هیچ اشارهای نکرده است.
۴. در زیر به برخی دیگر از تاریخ نگاران به جز ابن وَصیف و ابن اَثیر به ترتیب قدمت اشاره میکنیم که هجوم عقربهای بالدار به بغداد را با مدارک و اسنادی که در دست داشته اند در سال ۵۲۴ ق. روایت نموده اند: سِبط اِبن جَوزی ۷ (م.۶۵۴ ق.)، اِبن العِبری ۸ (م. ۶۸۵ ق.)، ذَهَبی ۹ (م.۷۴۸ ق.)، یافِعی ۱۰ (م.۷۶۸ ق.)، اِبن کَثیر ۱۱ (م.۷۷۴ ق.)، اِبن تَغری ۱۲ (۸۷۴ ق.)، سِبط اِبن عَجَمی ۱۳ (م.۸۸۴ ق.)، سُیوطی ۱۴ (م.۹۱۱ ق.)، دیار بَکری ۱۵ (م. ۹۶۶ ق.)، اِبن عِماد حَنبَلی ۱۶ (م.۱۰۸۹ ق.) و...
۵. برخی از تاریخ نگاران و نویسندگان یاد شده همچون: سِبط ابن جَوزی، ذَهَبی، ابن عِماد حَنبَلی، سِبط ابن عَجَمی، ابن تَغری، یافِعی و سُیوطی به مرگ مردم و به خصوص اطفال در اثر نیش عقربهای بالدار اشاره نموده اند و بقیّه تاریخ نگاران که در این بند ذکر نکردیم و نامشان پیشتر آمد هیچ اشارهای به این امر نداشته اند. اِبن شَهریار و اِبن فُندُق نیز بر کُشَنده بودن و ناقِل و عامِل بیماری بودنِ آن جانوران تاکید و تصریح داشته اند. اِبن وَصیف شاه نیز که در ابتدا ذکر شد.
۶. تاریخ نگارانی که در آثار خود عقربهای بالدار را مانند گزارش اِبن وَصیف و اِبن اَثیر با مشخّصات ظاهریِ دارای دو نیش معرّفی کرده اند، این اشخاص هستند: سِبط اِبن جَوزی، اِبن کَثیر، ذَهَبی، اِبن العِبری، ابِن تَغری، یافِعی، سُیوطی و دیار بَکری. امّا «اِبن شَهریار» فقط به نیش زدن آن اشاره کرده است.
۷. کاملترین بیانِ کیفیّت بیماری در اثر نیش عقرب پرنده را همان «اِبن شَهریار» راجع به عقربهای پرنده منطقه وَقواق چین ثبت کرده که شامل: تورّم در بدن، سپس بیماری، سپس کَنده شدن پوست و ترکیدن و در نهایت مرگ است.
۸. با توجّه به گزارش اِبن فُندُق مُتوفّای ۵۶۵ قمری از وجود عقرب پرنده کُشَنده در عَسکَر مُکرَم خوزستان که این تارخ نگار از نظر زمانی به سال ۵۲۴ قمری بسیار نزدیک بوده است و با عنایت به نزدیک بودن این منطقه (خوزستان) به بغداد چه بسا عقربهای پرنده در سال ۵۲۴ قمری از آن شهر (عَسکَر مُکرَم) به خاطر شرایط آب و هوایی و تغییرات آن به بغداد مهاجرت کرده و به تعبیری هجوم و یورش برده بودند.
۹. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که موضوع و ماهیّت عقرب پرنده آن قدر برای «اِبن تَغری» صاحب کتاب «اَلنّجوم الزّاهِرَه» عجیب بوده است که نوشته است:
«قاله صاحب مرآة الزّمان؛ و العهدة علیه فیما نقلناه عنه» (این مطلب را صاحب کتاب «مِرآت الزّمان» (یعنی سبِط (نَوه دختری) اِبن جَوزی) گفته است و مسئولیّت (صحّت و سُقم) آن بر عهده همان صاحب کتاب مِرآت الزّمان است که ما آن مطلب را از او نقل کرده ایم.)
از این عبارت دریافت میشود که تاریخ نگاری همچون «اِبن تَغری» و شاید دیگر مورّخان نیز، بِه رَغم ثبت این مطلب و واقعه تاریخی در کتابهای خود، این موضوع برایشان بسیار عجیب و تا حدّ زیادی غیر قابل باور بوده و مسئولیّت درستی و نادرستی آن را بر عهده راوی و نقل کننده اصلی دانسته اند.
۱۰. در نگاه نخست و ابتدایی چنین به نظر میرسد که آن چه در ناحیه وَقواق چین، شهرعَسکَر مُکرَم در خوزستان و شهر بغداد (پایتخت عراق کنونی) در سال ۵۲۴ ق. دیده شده، نوعی عقرب بوده است که شاید به هر دلیلی دچار جهش ژنتیکی شده و اندامِ بال در او ایجاد و خَلق شده است و با این ظاهرو امکانات بیشتر، اسباب ترس و وحشت مردمان بغداد را فراهم نموده یا از منظر اِبن فُندُق از آفات و بَلایای شهر عَسکَر مُکرَم بوده است. شاید هم قضاوت مردم مُبتنی علم و تحقیقات عمیق نبوده و تاریخ نگاران نیز، چون از دانش کافی در زمینه جانور شناسی برخوردار نبوده اند و فقط آن را نقل و به آیندگان انتقال داده اند در این زمینه ابهام و شگفتی به نظر رسیده است یعنی آن جانور، موجودی غیر از عقرب بوده است؟
بنابراین در این زمینه و در جهت کشف راز و ماهیّت واقعی عقرب پرنده، دو فرضیّه بیان میشود و در نهایت فرضیّه مُختار و برگزیده را نتیجه گیری میکنیم.
فرضیّه اوّل
اساس این فرضیّه میتواند گزارشی باشد که به تازگی در خبرگزاریها منتشر و درآن نوشته شده بود: «بعید میدانیم که تا به امروز کسی عقرب بالدار را به چشم دیده باشد موجودی که به تازگی در یکی از روستاهای «روانداز» اقلیم کردستان مشاهده شده است. به گفته یکی از ساکنان روستای «کرک» که پدر او از این عقرب بالدار فیلم گرفته، اهالی منطقه پس از فیلم برداری آن را کُشته اند که طبق گفتههای همین شخص اگر خود او در محلّ حضور داشت اجازه کشتن این عقرب نایاب را به آنها نمیداد.»
در زیر فیلمی را که از این عقرب گرفته شده است، مشاهده نمایید.
نقد و تحلیل
این ساختاری که در فیلم و عکس در بدن عقرب مشاهده میکنید و در این گزارش از آن به عنوانِ بال، یاد شده است و به شکلی اسباب تعجّب افرادی را فراهم نموده است در اصل اندامی هست شناخته شده در عقربها به نامِ «پِکتین» (Pectine) که در زیر شکم تمام عقربها قرار دارد و به عنوان حسگر فیزیکی و شیمیایی عمل میکند و این اندام در نَرها بزرگتر و واضحتر است و اندامی برای پرواز نیست و اصلا این قابلیّت را به جانور نمیدهد؛ لذا این فرضیّه با مُستندات تاریخی و معرّفی ساختارها و ویژگیهای ظاهری عقرب بالدار در متون تاریخی و کهن ما سازگاری و توافق ندارد. در زیر تصویر زائده بال مانندِ پِکتین در عقرب را مشاهده میکنید:
فرضیّه دوم
به احتمال زیاد آنچه به طور غیر متعارف برای تاریخ نگاران به عنوان عقرب پرنده در صفحات تاریخ ثبت شده است با فرضیّه دوم که در این فرصت بیان میکنیم، سازگاری بیشتری داشته باشد. اساس فرضیّه این است که در اصل جانوری که در تاریخ یاد شده است عقرب نبوده بلکه جانور یا به عبارتی حشرهای عقرب نَما با نام عمومی (scorpionfly) (عقرب پرنده) و نام علمی (Mecoptera) (دراز بال) است که که نهایتِ طول آن سه سانت و نیم است و در ششصد گونه و نُه خانواده دسته بندی میشوند. دُم آنها شبیه عقرب و دارای ساختاری شبیه به نیش و دوتایی است.۱۹ اکثر آنها در محیطهای مرطوب زندگی میکنند ۲۰ و علاوه بر لاشههای جانوران دیگر از اجساد انسانی نیز تغذیه میکنند به خصوص اجسادی که تازه هستند تا آن جا که حضور آنها بر روی اجساد تازه انسانی مورد توجّه پزشکی قانونی برای کشف زمان دقیقِ وقوعِ قتل است.
در زیر تصویر عقرب پرندهای را بر روی استخوان مُرداری تازه میبینید:
عقیده عمومی این است که آنها قادرند با دُمشان نیش بزنند یا گاز بگیرند که این یک باور نادرست است بلکه آنچه که شبیه به دُمِ عقرب در این جانور است در اصل دُم نیست بلکه بخش انتهایی شکم آن حشره است که در جنس نَر حُکم آلتِ تولید مثل دارد.۲۲ چنان که در متن تاریخ نگاران اسلامی است و تصویر واقعی آن را در زیر مشاهده میکنید:
در زیر تصویر این حشره عقرب شکل را در نمایی دیگر مشاهده میکنید؛
۱۱. در تصویر زیر، دو نیشِ عقرب بالدار (البتّه اندامی شبیه به نیش) در انتهای بدنش بر اساس آنچه تاریخ نگاران گزارش داده اند، به وضوح مشخّص است:
۹. اداره پُست ایالات متّحده نیز در میان تَمبرهایی با موضوع حشرات، تمبری اختصاصی در سال ۱۹۹۹ میلادی با تصویر عقرب پرنده منتشر و در اختیار مردم خود قرار داده است.
۱۰. این که برخی تاریخ نگاران، عقربهای پرنده را عامل مرگ و میر افراد بسیاری به خصوص اطفال و کودکان گزارش نموده اند و حتّی مراحل مختلف اثرات نیش زدگی در انسان تا مرگ را بیان کرده اند شاید ریشه در دو چیز داشته باشد.
الف) جَهل و کم اطّلاعی مردم در قُرون گذشته از علم پزشکی که عامل مرگ افراد و به خصوص کودکان را این حشره عقرب نَما میدانستند در حالی که به احتمال زیاد، آن بیماریِ شایع و کُشَنده مردم و اطفال، عامل دیگری داشته و چیز دیگری بوده است که در ظاهر به اطفال و کودکان آسیب بیشتر و شدیدتری میرسانده است. مثلا شاید بیماری مانندِ «جُذام تَر» یا بیماری عفونی یا حساسیّت شدیدِ مُسری و واگیر داری بوده که عامل دیگری داشته و با حضور آن حشرات هم زمان شده است. با عنایت به این که این حشره (عقرب بالدار) چنان که بیان شد اصلا نیش نمیزند و اندام نیش بر خلاف ظاهرش ندارد که بخواهد از طریق آن، ویروس یا عامل بیماری زایی را به داخل بدن انسان انتقال دهد این دستاورد علمی بر خلاف گزارههای موجود در صفحات تاریخ است.
ب) شاید، چون این حشره بر روی حیوانات مُرده یا لاشهها به خصوص، جسد تازه انسان مینشیند این فرضیّه و شائِبَه را برای قُدَما ایجاد نموده که آنها عاملِ اصلیِ مرگ و ناقِل اصلیِ بیماری مُهلک هستند.
نتیجه گیری
آنچه مسلّم است گزارههای تاریخی سرشار از نکات غامِض و اسرار فراوان است. برخی شاید به علّت بی اطّلاعی از دقّتِ نظرِ اَرباب تواریخ و به خصوص تاریخ نگاران اسلامی، مسائلی را که در نگاه اوّل به طور عجیب و شگفت آور در کتابهای ایشان آمده است حَمل بر دروغ یا افسانه سَرایی آنها میکنند این در حالی است که در کتاب هایِ کهن ما نکتهها و دانشهای فراوانی یافت میشوند که نیازمند بررسیهای بیشتر و رمزگشاییهای بسیار دقیقتر از سوی پژوهشگران این حوزه یا پژوهشگران بین رشتهای است. یکی از همین موارد عقرب پرنده یا به عبارتی عقرب بالدار است که در این فرصت به موضوع آن به تفصیل پرداختیم و بعد از بیان دو فرضیّه نتیجه گرفتیم که این جانوران به احتمالِ قوی، حشراتی هستند که فقط ظاهری شبیه به عقرب دارند و در مناطق مرطوب زندگی میکنند حتّی امروزه نیز در ایران و در شمال کشور نیز عقرب پرنده زندگی میکند. به هر روی این حشرات در آثار تاریخی و علمی مسلمانان از دوازده قرن پیش برای جانورشناسانی همچون «جاحِظ» شناخته شده و معروف بوده است و همچنین در ۱۰ قرن قبل نیز شهر بغداد و مردم آن جا را مورد هجوم خود قرار داده اند. امید است این پژوهش برای بررسی پراکنش و تغییرات زیستگاههای این حشره از گذشته تا حال نیز مفید واقع شود.
در پایان شایسته است از راهنماییهای پژوهشگر محترم جناب آقای مهندس «علیرضا زمانی» که در زمینه عنکبوتیان و عقربها تبحّر و دانش فراوانی دارند، تشکر و قدر دانی لازم به عمل آورم.
سیّد مرتضی میرسراجی، دانشجوی دکتری تخصّصی الهیات و معارف اسلامی علوم قرآن و حدیث
منابع
۱. الحیوان ج. ۲ ص. ۳۷۵ /۲. عجائب الهند بره و بحره ص. ۵۰ /۳. تاریخ بیهق ص. ۳۱/ ۴. مختصر عجائب الدنیا ص. ۲۴۵/ ۵. همان ص. ۳۳۷/ ۶. الکامل ج. ۱۰ ص. ۶۶۶/ ۷. مرآة الزمان ج. ۱۵ ص. ۲۲۱/ ۸. تاریخ مختصر الدول ص. ۲۰۳/ ۹. تاریخ الاسلام ج. ۳۶ ص. ۲۵ و العبر فی خبر من غبر ج. ۴ ص. ۵۵/ ۱۰. مرآة الجنان وعبرة الیقظان ج. ۳ ص. ۱۷۶/ ۱۱. البدایة و النهایة ج. ۱۲ ص. ۲۰۰/ ۱۲. النجوم الزاهرة ج. ۵ ص. ۲۳۶ /۱۳. کنوز الذهب ج. ۱ ص. ۱۴۵/ ۱۴. تاریخ الخلفاء ص. ۴۶۷/ ۱۵. تاریخ الخمیس ج. ۲ ص. ۳۶۱ /۱۶. شذرات الذهب ج. ۶ ص. ۱۱۲/ ۱۷. النجوم الزاهرة ج. ۵ ص. ۲۳۶.
۱۸.https://www.yjc.ir/fa/news/۶۱۶۷۶۶۲/%DA%A۹%D۸%B۴%D۹%۸۱-%DB%۸C%DA%A۹-%D۸%B۹%D۹%۸۲%D۸%B۱%D۸%A۸-%D۸%A۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AF%D۸%A۷%D۸%B۱-%D۸%AF%D۸%B۱-%DA%A۹%D۸%B۱%D۸%AF%D۸%B۳%D۸%AA%D۸%A۷%D۹%۸۶-%D۹%۸۱%DB%۸C%D۹%۸۴%D۹%۸۵،
۱۹.https://books.google.com/books?id=i۹ITMiiohVQC&pg=PA۳۳۰۴#v=onepage&q&f=false
۲۰. Hoell, H.V. ; Doyen, J.T. ; Purcell, A.H. (۱۹۹۸). Introduction to Insect Biology and Diversity, ۲nd ed. Oxford University Press. pp. ۴۸۸–۴۹۱. ISBN ۰-۱۹-۵۱۰۰۳۳-۶،
۲۱.https://www.npr.org/sections/health-hots/۲۰۱۵/۰۱/۲۲/۳۷۹۰۹۱۲۵۷/finding-crime-clues-in-what-insects-had-for-dinner
۲۲.http://www.uky.edu/Ag/CritterFiles/casefile/insects/scorpionflies/scorpionflies.htm
دست شما درد نکنه با این تحقیق زیبا و جامع
البته این رو هم در نظر داشته باشید که نتایج اینچنینی هیچوقت قطعی نیستند و بهتره بیم به احتمال بسیار قوی عقرب پرنده وجود نداشته و در واقع به اشتباه به حشره دیگری این اسم گفته می شده