اندر احوالات بلوغ زودرس جسمی و بلوغ عقلی دیررس
کد خبر: ۱۰۵۳۲۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: 2018 April 18    -    ۲۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۰
دربارۀ مسئولیت‌ناپذیری ما ایرانیان نیز اگر شک دارید، این روزها سری به طبیعت بزنید. در ایام نوروز چند بار خواستم به توصیۀ حافظ عمل کنم و بر لب جویی بنشینم تا گذر عمر را ببینم؛ «کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس.» اما هر بار که بر لب جویی نشستم، آنقدر زباله و بی‌مرامی و زخم ظلم و جفا بر تن طبیعت ‌‌دیدم که آه از نهادم برآمد.

اندر احوالات بلوغ زودرس جسمی و بلوغ عقلی دیررس

اندر احوالات بلوغ زودرس جسمی و بلوغ عقلی دیررسبه گزارش «تابناک باتو»؛ روان‌شناسان، فراوان دربارۀ بلوغ زودرس جوانان سخن گفته‌ و هشدار داده‌اند. کاش جامعه‌شناسان هم دربارۀ بلوغ عقلی دیررس در برخی جوامع بشری پیوسته هشدار می‌دادند و زنگ‌های خطر را به صدا درمی‌آوردند. بلوغ دیررس، یعنی آنچه در سی‌سالگی فهمیده‌ای باید در بیست‌سالگی می‌فهمیدی و آنچه در پنجاه‌سالگی آموختی باید در چهل‌سالگی می‌دانستی. گاهی دیر فهمیدن به اندازۀ نفهمیدن، زیان‌‌بار است. وقتی کار از کار گذشت، نه پشیمانی سودی دارد، نه آگاهی.

جامعه نیز مانند انسان، دوران بلوغ دارد. جامعه‌ای که دیرتر به بلوغ عقلی می‌رسد، آنچه مثلا باید در قرن بیستم میلادی می‌فهمید، در قرن بیست‌ویکم می‌فهمد. پس در قرن بیست‌ویکم چیزی را می‌فهمد که زمان آن گذشته است. بدین ترتیب، چیزی را که باید در قرن بیست‌ویکم بیاموزد و مربوط به همان قرن است، نمی‌آموزد و به قرنی دیگر وامی‌گذارد. این دومینوی تأخیر همین‌طور قرن‌های او را می‌‌بلعد و میان او و قافلۀ تمدن فاصله می‌اندازد.

اندر احوالات بلوغ زودرس جسمی و بلوغ عقلی دیررس

بلوغ عقلی جامعه، نشانه‌هایی دارد که مهم‌ترین آنها، مسئولیت‌پذیری، توانایی در کار گروهی و فروتنی است: جامعۀ فروتن، بلندپروازی نمی‌کند، هرچند به دوردست‌ها می‌نگرد، خیال‌اندیش نیست، هرچند تخیلی قوی دارد؛ شعارهای خام نمی‌دهد، هرچند از صدایی بلند در جهان علم و صنعت برخوردار است؛ به روی دیگران چنگ نمی‌اندازد، هرچند دوست و دشمنش را می‌شناسد؛ به تجربه‌های جوامع دیگر ارج می‌نهد و چرخ را دوباره اختراع نمی‌کند، هرچند آسیب‌ها را هم می‌شناسد.

توانایی در کار گروهی را هم باید در دوران کودکی آموخت که متأسفانه نظام آموزشی ما هیچ برنامه‌ای برای آن ندارد، بلکه پیوسته بر آتش تفکیک‌ها و تقسیم‌ آدم‌ها به بهانه‌های گونه‌گون می‌دمد.

دربارۀ مسئولیت‌ناپذیری ما ایرانیان نیز اگر شک دارید، این روزها سری به طبیعت بزنید. در ایام نوروز چند بار خواستم به توصیۀ حافظ عمل کنم و بر لب جویی بنشینم تا گذر عمر را ببینم؛ «کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس.» اما هر بار که بر لب جویی نشستم، آنقدر زباله و بی‌مرامی و زخم ظلم و جفا بر تن طبیعت ‌‌دیدم که آه از نهادم برآمد. رفتار ما با طبیعت، گویاترین گواه بر مسئولیت‌ناپذیری ماست و مردمی که رفتارشان با طبیعت این است، سرنوشتشان نیز همین است.

رضا بابایی

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۷/۰۱/۳۰
0
0
حاضرم قسم بخورم اگر بري زندگي اين جوان را تحقيق كني نه درس درست و حسابي خونده نه مهارت كار درست و حسابي بلده نه همت كار كردن و تلاش كردن داره و نه اهل صبر و شكيباييه حتما هم سيگاري هست و حتما اخلاق و رفتار درستي نداره و پدر و مادرشم خيلي از ته دل ازش راضي نيستن ، خوب معلومه ديگه يك همچين كسي وقتي مولفه هاي اصلي يك انسان نرمال را نداره اتومات از جامعه عقب ميمونه و ارامش خودشو از دست ميده و همش تو فشار و استرس ووو هست. بيچاره نظام كه بايد پاسخگوي يك همچين ادم هاي تنبل بي خاصيت هم باشه
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار