به گزارش «تابناک با تو»؛ چند سال پیش در موسسه پرسش، یک ترم پای درس یکی از روشنفکران و اندیشمندان غیر دانشگاهی رفتم. یادم است در پایان یکی از کلاس ها، یکی از دانشجویان پایان نامه اش را به ایشان داد که بخواند و نظرش را بگوید. یکی دو هفته که گذشت، استاد بعد از کلاس آن دانشجو را خواست و به او گفت که این پایان نامه تصویب شده است؟ او گفت بله و دفاع هم کرده ام و نمره ام 19 شده (شاید کمی بالاتر یا پایین تر، اشتباه از من است) استاد به او گفت پایان نامه ات سراسر ایراد است و من اگر داور پایان نامه تو بودم به این پایان نامه ده هم نمی دادم.
به واسطه هم علاقه و هم پروژه درسی ام مقالات و نوشته های مربوط به ویلیام جیمز را دنبال می کنم. چند روز پیش یکی از دوستانم مقاله ای فارسی برایم فرستاد که در مجله علمی پژوهشی الهیات تطبیقی دانشگاه اصفهان چاپ شده بود و به مقایسه آراء غزالی و جیمز در باب تجربه دینی می پرداخت. چنان که می دانید، مجله علمی پژوهشی بالاترین درجه را در میان مجلات آکادمیک دارد و مقاله های منتشر شده در آن باید استاندارد علمی و پژوهشی را دارا باشند.
مقاله مانند تمام مقاله هایی که توسط دانشجویان نوشته می شوند، نام یک استاد را هم یدک می کشید؛ استادی که به احتمال زیاد هیچ تاثیری در تحقیق و نگارش مقاله نداشته و فقط برای این که هم درجه علمی اش بالاتر برود و هم مقاله اجازه انتشار پیدا کند، نامش کنار نام دانشجو آورده شده است. این معضل آنقدر شایع است و آنقدر به آن پرداخته شده و تغییری در آن پدید نیامده که دیگر امید چندانی به اصلاح آن نیست در این میان نه دانشجو مقصر است و نه آنچنان استاد؛ چون بنا بر قواعدی بی وجه، اگر نام استاد پایین پای مقاله ای نیاید مجله ای آن را چاپ نمی کند و دانشجو مجبور است نام استادی را که هیچ زحمتی برای مقاله نکشیده است کنار نام خودش بنویسد تا بتواند مقاله را چاپ کند.
از این که بگذریم مقاله به وضوح میان مایه بود؛مشخص بود که نویسنده نه تنها به یک منبع غیرفارسی مراجعه نکرده بلکه به منابع فارسی هم مراجعه عمیق و دقیقی نداشته است. تا جایی که من استقراء کرده ام، درباره جیمز تعداد کمی مقاله به زبان فارسی موجود است که بیشتر آن ها هم به نوعی کپی برداری و خلاصه برداری از یکدیگر است. در نوشته های فارسی، به بسیاری از زوایای فلسفی جیمز پرداخته نشده به این دلیل ساده که چون کسی نپرداخته، پس کسان دیگر هم که از روی قبلی ها کپی می کنند نمی توانند به آن بپردازند چون قبلا پرداخته نشده؛ حالا بماند که تقریبا هیچ مطلب قابل تاملی درباره روانشناسی جیمز، موجود نیست باز به همین علت ساده که کتاب اصول روانشناسی او تا به حال به فارسی ترجمه نشده است.
تکرار مکررات است که بگویم بسیاری از پایان نامه ها و مقالات علمی تالیف شده به فارسی، افتضاح است. اساتید راهنما معمولا آنقدر مشغله دارند که حتی فرصت نمی کنند نگاهی به متن دانشجو بیندازند چه برسد به این که او را راهنمایی هم بکنند. دانشجویان زیادی را می شناسم که از اول تا آخر پایان نامه شان را بدون ذره ای کمک از استاد راهنما یا استاد مشاور به پایان رسانده اند. شاید یکی از علل این فاجعه، ارزش حبابی مدرک باشد یعنی انگار در جامعه هرکس مدرک بالاتری دارد ارج و قرب بالاتری باید داشته باشد. نمونه بارز آن خطاب کردن دکتر و مهندس به دانشجویان ترم یک دوره دکتری و مهندسی است؛ آنقدر این دکتر خطاب کردن و مهندس خطاب کردن، تکرار می شود که گاهی مضحکه ای درست می شود.